eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ❣إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ در حقیقت مومنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید. سوره حجرات، آیه۱۰ . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 نمیکند آغازِ هفته باشد، یا پایانش صبح باشد یا شب... بذرِ امید؛ نه وقت میشناسد، نه موقعیت. هر وقت بکاری ؛ با اولین طلوعِ آفتابِ جوانه میزند و تا آسمانِ موفقیت و توانستن، اوج میگیرد... هرگز نا امید نباش... ناامیدی، تیشه‌ی بیرحمی‌ست به جانِ ریشه ی شعور و خوشبختی‌ات. پس تا دیر نشده، بذرِ جادوییِ امیدت را بکار، و در آینده ای نزدیک، معجزه هایت را درو کن...
4_5942693565959244855.mp3
23.07M
💔 | 📝 نمکِ زندگیم از نامِ علیه... 👤 کربلایی‌سیدرضا ... 💞 @aah3noghte💞
ضرورت شناخت غدیر.mp3
5.61M
💔 ➖ برای چی اینهمه هیاهو و جشن و شلوغ‌کاری رو برای غدیر، توصیه کردند؛ ولی ما فقط چسبیدیم به محرّم؟ اشتباه کردیم 💫 ویژه ... 💞 @aah3noghte💞
💔 تمـام سرمایہ اش همین هاست ! اما با همیـن عشقش را نشان میدهد ... من و شمـا چقدࢪ هزینہ میکنیم ؛ چجورۍ تبلیغ میکنیم !؟ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #داستان_صبا #قسمت_🔟 به ایران🇮🇷 برگشتم و بعد از چند روز پدربزرگم زنگ زد و صحبت کردیم و این شد ک
💔 ⃣1⃣ بعداز ده روز ازسفربرگشتم.... پام به تهران نرسیده بود که فهمیدم به خاطر مشکل بارداری خواهرم باید برم مشهد.....💛 اونم به مدت دوماه😉 به مادرم گفتم مامان شما ساکم👛 رو ببند🙏من برم خونه حاج بابا و برگردم....🏃 رفتم خونه حاج بابا و شرح سفر دادم.... و تکلیف گرفتم که "فقط در اقیانوس امام رضا💚غرق بشم و فقط به خواهرم برسم".... گفتم چشم ولی نشد....🙃 👌فردای اون روز عازم مشهد شدیم.... منو خواهرم و همسرش.... رسیدم به مشهد عید بود همه شهر شلوغ بود.....بعدها فهمیدم عید فطر بوده🎉🎊🎉 رفتیم به خونه ای که از قبل اماده شده بود....🏠 خواهرم و همسرش مستقیما مراجعه کردند به پزشک و خواهرم همون روز بستری شد ......🏢 و بعد از سه روز همسرش راهی تهران شد....🚗 من بودم و امام رضا.....❤️❤️❤️ اصلا کل چیزایی که یاد گرفته بودم تو اون چند سال یک طرف .... امام رضا یک طرف....🌹 هفته ای یک بار میتونستم خواهرم رو ببینم.... این یعنی با ارامش تمام می‌تونستم کارهایی که حاج بابا گفته بود و انجام بدم.......😌 دو سه روز بعد هر چیزی که از آداب زیارت در رفتار حاج بابا دیدم رو انجام دادم و راهی شدم..... آمدم ای شاه پناهم بده.......💛💗💛 وقتی که خواستم وارد حرم شوم چون چادر نداشتم خدام اجازه ندادند.😐 به شدت شوکه شده بودم و ترسیده بودم! همون حسی رو داشتم که برادر دوستم توی حیاط خونه حاج بابا به من گفت!😰 اصلا طاقت این رو نداشتم که با واقعیت خودم دوباره روبرو شم!😢😨 وقتی که بغضم ترکید و گریه کردم 😭 یکی از خدام به سمتم آمد و گفت: "چرا چادر سر نمیکنی... خوب اینجا خیلی قداست داره"...💛 گفتم: "الزامی به حجاب ندارم❗️ چون مسلمان نیستم❗️😐 گفت: "پاشو با هم بریم چادر بگیریم " 😊 رفتیم و یک چادر مشکی ساده گرفتیم... و... آرام وارد حرم شدم...😇 هیچ توصیفی برای حسم نداشتم. امام رضا 💚مثل یک پاک کننده، تمام لجبازی ها و رفتارهای بدم رو پاک کرد.🙃 یک هفته به همین منوال گذشت.. ظهرها به بیمارستان می رفتم و کارهای خواهرم رو انجام دادم و بعد به حرم رفتم.😍 چند نفری از خدام حرم منو می‌شناختند و نسبت به بقیه رفتار متفاوتی با من داشتند.😌 ادامه دارد ... 💞 @aah3noghte💞
💔 من از «الیوم اکملتُ لکم.. » اینگونه فهمیدم : خدا با مهر"او"دینِ مرا اندازه می‌گیرد:) ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 🕊وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُون سوره جاثیه، آیه ۴ . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 خود را به خدا بسپار وقتی که دلت تنگ است وقتی که صداقت ها آلوده به صد رنگ است خود را به خدا بسپار چون اوست که بی رنگ است سلام عزیزان صبح بخیر