شهید شو 🌷
🕊🌸🕊🌸 🌸🕊🌸 🕊🌸 🌸 #لات_های_بهشتی #پسر_سلطان_شرابـــــ🍷 دوستِ #ادواردو_آنیلی بود و همراه ادواردو به ای
🌸🕊🌸🕊🌸
🕊🌸🕊🌸
🌸🕊🌸
🕊🌸
🌸
#لات_های_بهشتی
#اخراجی۱
احمد خلاف بود اما نه هر خلافی!☝️ بیشتر اهل دعوا بود...
در یکی از دعواهایش حسابی از خجالت یک نفر درآمد او هم رفت مقداری تریاک در خانه احمد انداخت و به ماموران گفت احمد در کار پخش مواد است!!!!
احمد که نمےخواست دستگیر شود، به توصیه من، راهیِ جبهه شد😬 تا بعد از یکی دو ماه بیاید و ثابت کند حرف مواد و... تهمت بوده😅....
با تلاش بسیار راهیِ جبهه شد و فرستادنش #ریجاب... من هم برای اینکه احمد را تنها نگذاشته باشم رفتم جبههء ریجاب😌...
دو ماهی در ریجاب بودیم اما فرمانده سپاه منطقه ، بخاطر زیاد سیگار کشیدن و ... ما را از جبهه #اخراج کرد!😣
ما هم به شهر ری برگشتیم و با نامه جبهه که پیش احمد بود، قضیه مواد هم تمام شد...✌️
اما این تازه، اول ماجرا بود😑...
روزی در قهوه خانه نشسته بودیم که دو نفر با لباس فرم سپاه وارد شدند و به سراغ آبدارچی رفتند،
آبدارچی هم با دست ما را نشان داد👈...
😓
#ادامه_دارد...
#اختصاصی_کانال_آھ3نقطه
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
💕 @aah3noghte💕
#ڪپے 📛
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊🌸 🕊🌸🕊🌸 🌸🕊🌸 🕊🌸 🌸 #لات_های_بهشتی #اخراجی۱ احمد خلاف بود اما نه هر خلافی!☝️ بیشتر اهل دعوا بود...
🌸🕊🌸🕊
🕊🌸🕊
🌸🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#اخراجی۲
آن دو پاسدار کنار ما آمدند، سلام کردند و نشستند؛ بعد هم شروع کردند با احمد به حرف زدن...
البته با لهجه #داش_مشتی!😬
بعد هم #سیگار تعارف کرد!!!!😑
گفت:
"من #مهدی_خندان هستم. اومدم بپرسم چرا از جبهه ریجاب رفتی"؟🤔
احمد که در این مدت کم، از اخلاق مهدی خیلی خوشش اومده بود گفت:
"من داشتم اونجا مےجنگیدم اما فرمانده ریجاب منو اخراج کرد!!! منم دیگه برنمےگردم"!!!☹️
مهدی گفت:
"حالا فرمانده ریجاب داره از تو خواهش مےکنه برگردی"!😊
احمد با تعجب نگاهش کرد.😳
پاسدار همراه مهدی خندید و گفت:
"آقای خندان الان فرمانده ریجاب شدن، سراغ بچه های قدیمی رو گرفت که رسید به شما، پرسون پرسون اومدیم و شما رو پیدا کردیم"...🙃
احمد حس کرد چقدر با مهدی شباهت دارند... و همین شد که دوباره به ریجاب رفت...☺️
این بار اما برای فرار نبود و خیلی با دفعه قبل فرق داشت...
#ادامه_دارد...
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
#اختصاصی_کانال_آھ3نقطه
مطالب متفاوت در مورد شهدا را اینجا بخوانید
👇👇👇
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #اخراجی۲ آن دو پاسدار کنار ما آمدند، سلام کردند و نشستند؛ بعد هم شرو
🌸🕊🌸🕊
🕊🌸🕊
🌸🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#اخراجی۳
بعد از مدت ها که احمد در جبهه بود به مرخصی آمد؛ مهدی خندان هم تصمیم گرفت همراه برادرش سری به احمد بزند و به خانه اش برود...☺️
در راه به برادرش گفت:
"داریم به دیدن کسی مےرویم که اگر دکمه های پیراهنش را باز کند، مےبینی بدنش پر از #جاےچاقو هست ولی در جبهه یکی از #مخلص ترین و سر به زیرترین و انقلابی ترین بچه هاست... مےخوام تو #اخلاص را از او یاد بگیری"😌....
ادامه را بشنوید از زبانِ برادر مهدی خندان:
وارد منزل که شدیم جوانی #بلندقامت، با موها و ریش #فری به استقبالمان آمد و خیلی تحویلمان گرفت.😍
احمد بود... #احمدبیابانی...😊
نماز و ناهار را پیش او بودیم و بعد برای دیدار امام، راهیِ جماران شدیم.😇
و بعد به منطقه ریجاب رفتیم.
در طول مسیر، تمام رفتار و کردار احمد را زیر نظر داشتم،👀 #فوق_العاده_سر_به_راه بود...☺️
یک ماه با احمد بودم. رفتارش خیلی برایم عجیب بود! #یک_بسیجی_تمام_عیار بود!!!💪
یک روز ازش پرسیدم:
"قبل از جنگ و انقلاب چکار مےکردی"؟؟🤔
معلوم بود نمےخواهد کسی از کارهای قبل انقلاب او خبردار شود؛ فقط گفت:
"اون زمان جامعه آلوده بود! پر از فساد بود!! ما هم کسی را نداشته باشیم نصیحتمان کند... تا این که امام آمد و دست ما را گرفت. الان دیگه جامعه این طور نیست... الان اگه کسی #گرفتارفسادبشه #باید پیش #خدا #جواب بده"!!!!😬☝️
احمد به یکی دیگر از دوستاش که گفته بود:
"چقدر تغییر کردی"!!!
گفته بود: "امام خمینی کاری کرد من #دوباره_متولد_بشم"...😇
#ادامه_دارد...
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
#اختصاصی_کانال_آھ3نقطه
مطالب متفاوت پیرامون شهدا را
اینـــ👇ـــجا بخوانید
💕 @aah3noghte💕
#ڪپے 📛
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #اخراجی۳ بعد از مدت ها که احمد در جبهه بود به مرخصی آمد؛ مهدی خندان
🌸🕊🌸🕊
🕊🌸🕊
🌸🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#اخراجی۴
شنیدم که احمد از شهید شدن مےترسد!!!😳🤔
تعجب کردم... احمد آن قدر شهامت داشت که اگر بگویم یک تنه در برابر دشمن مےایستاد، غلوّ نکرده ام! اما حالا شنیدم که او مےترسد!!!!😳😳
یک روز احمد گفت:
"دعا کن وقتی خدا منو قبول مےکنه، کسی بدنمو نبینه"!! مےترسم مردم بدن منو ببینن و به شهدا بےاعتماد بشن!!! آن وقت فکر مےکنن همه شهدا مثه من..... دعا کن بدن من بسوزه و از بین بره"!!!!!🔥😔
خیلی از حرف های احمد تعجب کردم... دیده بودم که او هیچ وقت با بچه ها به حمام عمومی نمےرود یا در رودخانه استحمام مےکرد یا به حمام شهرهای مجاور مےرفت....
مےخواست حتی بسیجےها هم بدنش را نبینند!!!!🤔
سرانجام روز ۲۲ اردیبهشت از راه رسید.
قرار بود شناسایی منطقه توسط محسن حاج بابا انجام شود و احمد هم به عنوان راننده با چند نفر دیگر عازم شدند...
ساعتی بعد گلوله توپ دشمن، درست به خودروی آنها خورد و بدن احمد، کاملا #سوخت!!!!😱
همان طور که بارها از خدا خواسته بود...
پیکر احمد و همراهانش در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
چند روز بعد، تکه های بدن این سه شهید از لا به لای ماشین جمع آوری شد و در گلزار شهدای یکی از روستاهای #ریجاب به خاک سپرده شد...
زندگی شهید احمد بیابانی و امثال او ، #تواب بودن خدای مهربان را به ما گوشزد مےکند☝️
صد بار اگر توبه شکستی بازآ....
فقط!
واقعا توبه مردانه کن
#پایان_داستان_اخراجی
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
#اختصاصی_کانال_آھ3نقطه
مطالب متفاوت راجع به شهدا را
اینـــــ👇👇👇ـــجا بخوانید
💕 @aah3noghte💕
📚...تاشهادت