eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 حقوقش را که می‌گرفت، برای همه چیز خرج میکرد از تفریح و نیازهای خانواده‌اش تا قرض دادن به دوستان ه
💔 اگر کسی ظاهر و خنده‌هایش را میدید فکر میکرد این آدم، غمی ندارد. یا خبر نداشت این آدم با شنیدن اسم شهدا دچار چه زلزله‌ای می‌شود. گاهی طوری برای شهدا گریه میکرد که بعدها بقیه‌ی دوستانش، مسخره‌اش میکردند... فدایی عمه جان 📚 ص۶۵ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 اگر کسی ظاهر و خنده‌هایش را میدید فکر میکرد این آدم، غمی ندارد. یا خبر نداشت این آدم با شنیدن اسم
💔 اگر غم‌های عالم هم توی دلت بود یک ساعت که با جواد حرف می‌زدی از تمام دنیا فارغ می‌شدی... ✍🏻 الان هم همینطور است... حتی نشستن بر سر مزارش هم غم‌های عالم را از دلت بیرون می برد... فدایی عمه جان 📚 ص ۷۲ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 اگر غم‌های عالم هم توی دلت بود یک ساعت که با جواد حرف می‌زدی از تمام دنیا فارغ می‌شدی... ✍🏻 الان
💔 یک وقت‌هایی سینه‌ سپر میکرد و می‌گفت: "رفیقم است"... ✍🏻 چقدر دوست داریم سینه سپر کنی و بگویی رفیقیم.. هنوز دیر نشده دست رفاقت منو پس نزن🤝 فدایی عمه جان 📚 ص ۷۴ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 یک وقت‌هایی سینه‌ سپر میکرد و می‌گفت: "رفیقم است"... ✍🏻 چقدر دوست داریم سینه سپر کنی و بگویی رفی
💔 این خنده‌ها و شوخی‌های جواد همه را به اشتباه می‌انداخت که آدم بیخیال و بی‌قیدی است اما از خیلی‌های دیگر عمیق‌تر بود همه انگار گوشه‌ای از برنامه‌ی زندگی جواد بودند و برای همه برنامه داشت.. فدایی عمه جان 📚 ص ۷۶ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 این خنده‌ها و شوخی‌های جواد همه را به اشتباه می‌انداخت که آدم بیخیال و بی‌قیدی است اما از خیلی‌ها
💔 چند روز قبل از رفتن به سوریه، گفت برای سوریه عکس میخواهند، می‌آیی برویم بگیریم؟ آنجا به من گفت تو هم بیا توی عکس تا یادگاری بماند که یک وقت اتفاقی افتاد داشته باشی... حرفش را جدی نگرفتم... فکرش را هم نمیکردم چند روز بعد دوستم زنگ بزند و بگوید: "جواد شهید شده!" فدایی عمه جان 📚 ص ۷٧ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 چند روز قبل از رفتن به سوریه، گفت برای سوریه عکس میخواهند، می‌آیی برویم بگیریم؟ آنجا به من گفت تو
💔 آن موقع‌ها وقتی حرفی بینمان پیش مےآمد و مقصر هم من بودم، جواد بهم زنگ مےزد... طوری باهام حرف مےزد که احساس مےکردم اصلا اتفاقی نیفتاده... وقتی مےخندید، یادم مےرفت هزار تا جمله آماده کرده بودم که بهش بگویم "ببخشید تقصیر من بود!" خودش زودتر بخشیده بود... فدایی عمه جان 📚 ص ۷٧ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 آن موقع‌ها وقتی حرفی بینمان پیش مےآمد و مقصر هم من بودم، جواد بهم زنگ مےزد... طوری باهام حرف مےز
💔 دلم برای این همه رفاقت جواد، تنگ شده است هنوز هم بدجوری هوایش را مےکنم... کاش بهانه‌ای پیدا می‌شد تا بهش زنگ بزنم و آن‌وقت بیاید برایم حرف بزند حرف بزند تا پُر شوم از حس رفاقتش از حس بودنش از حس برادری‌اش... فدایی عمه جان 📚 ص ۷٧ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 دلم برای این همه رفاقت جواد، تنگ شده است هنوز هم بدجوری هوایش را مےکنم... کاش بهانه‌ای پیدا می‌شد
💔 شیطنت‌های جواد، شیطنت‌های خوبی بود. طوری نبود که به کسی آسیبی برسد. توی شوخی‌هایش جذابیت خاصی بود اگر ده بار هم سر به سر کسی می‌گذاشت باز هم آدم دوست داشت در کنارش باشد... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 شیطنت‌های جواد، شیطنت‌های خوبی بود. طوری نبود که به کسی آسیبی برسد. توی شوخی‌هایش جذابیت خاصی بود
💔 اسم یک نفر را گذاشته بودیم نمایندگی ولی‌فقیه!!! از بس نماز می‌خواند و اهل عبادت بود وقتهایی که می‌خواستیم سربه‌سر یک نفر بگذاریم جواد می‌رفت سراغش و می‌گفت "فلانی پستش را ترک کرده یک حُکم برایش بدهید" نماینده ولی‌فقیه هم می‌گفت: "بروید برایش سبیل آتشین بزنین" می‌رفتیم و با این حکم، از خجالتش درمی‌آمدیم.... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 اسم یک نفر را گذاشته بودیم نمایندگی ولی‌فقیه!!! از بس نماز می‌خواند و اهل عبادت بود وقتهایی که می
💔 جواد یک شب جایگزین سرباز مخابرات شد تا او به مرخصی برود... کار سرباز این بود که هر موقع تلفن با کسی کار داشت از پشت بلندگو او را صدا میزد... آن شب تا صبح، جواد نگذاشت تیپ بخوابد مدام یک نفر را با لهجه‌ی همان سرباز صدا می‌کرد... صبح جواد را خواستند که چرا این کار را کرده اما دوباره روز از نو... روزی از نو فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 جواد یک شب جایگزین سرباز مخابرات شد تا او به مرخصی برود... کار سرباز این بود که هر موقع تلفن با
💔 جاهایی میشد که سربه‌سر فرماندهان هم می‌گذاشت... ادامه در تصویر... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 جاهایی میشد که سربه‌سر فرماندهان هم می‌گذاشت... ادامه در تصویر... #شهید_جواد_محمدی فدایی عمه ج
💔 مربی‌اش روی نظم خیلی حساس بود...😅 ادامه در تصویر... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"