eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 و انسان به جایی خواهد رسید که خریدارش خواهد شد خداوند، جان مےخرد❣ و چه خریدار خوبےست که جان، را به بهای خود مےخرد... باید که جمله جان شَـوی، تا لایق شوی 💕 @aah3noghte💕 ⛔️
💔 دل نوشته ای با شهدا از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... . . کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . کوچه و ... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی دل... کم آوردم... گذشتم... . . کوچه انگار بود! بله؛ ... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . کوچه؛ رسیدم به ... انگار هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 .... 📝نــامـہ ای بـہ اربـابــــــــــ بہ: ریاست محترم بخشِ بےقرارےهای ، سایه ی سر حضرت (روحے فـداڪ) از: ڪربلای دلم با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتیِ دردانه فرزند ِ احتراماً به جهت جاماندن یک فقره دل روبروے ی حرمتـان😞 و یڪ جفت چشم در حوالے حریمتان ، و یک هوا آشفتگي کنار و عَلَمتان، و یک عـُمر تپش در کنار هایتان ، درخواست آن دارم که دیگر بار با عنایت خداوندم و خواست قلبِ مبارکتان ، منت بر سرم نهاده ، 😌 دعوت به آن وادی جنونمان ڪنید که نزدیک است جان دادنمان از این غم ِ فراقِ شب های زیارتےتان فرا رسد كه آرام گیرد سرگشتگےها و بےقرارےها و تپش های قلبمان و همچنین جانی دوباره گیرد این دست ها از لمس شش گوشه تان ... خواهش و تمنا دارم دعوتنامه ام را مُهر ڪنید.😢 امیر قلبم ❤️ دل در هوای ڪربُ بلا دست و پا می زند...😞😢 با تقدیم همه ے جان و روح و هستی امـ آدرس گیرنده: عراق. شهر کربلا . خیابان بین الحرمین . ورودی باب القبله . ضریح شش گوشه. حضرت ارباب سیدالشهداء علیه السلام پی نوشت: دلنوشته های شهید حجت در وبلاگ شخصی اش www.Beeyragh.blogfa.com ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ، بارانےست که بر هر کسی نمےبارد...🌧 آری! اگر زیر چتر و باشی نصیبی از باران شهادت نخواهی داشت 💔 به قلمS.R ... 🏴 @aah3noghte🏴 اینستاگرام Istgahedel جهت کپی هشتک دلشکسته ادمین حذف شود
💔 خدایا! درسته مثه علما و عرفا و زهّاد و نمازشب خونای حرفه ای بلد نیستم نمازشب بخونم... خدایا! من حتی مثه اون نماز شب خونای تازه کارم، بلد نیستم درست و حسابی مناجات کنم اما امشبم اومدم در خونه ت اومدم مثل اون پیرزنی که با یه کلاف نخ مےخواست یوسف بخره!!!! خدای یوسف! منم جزء خریدارات حساب مےکنی؟ اسم منم مےنویسی قاطی اونایی که امشب برات آزادی از آتیشو دادی دستشون؟ منم امشب از گناهام، پاک مےکنی؟ خدایا! همه رفقامو حاجت روا کن! رفقای مجازیمو زودتر... دستمونو ول نکن! هنوز بلد نیستیم تو راهت باشیم یهو تاتی تاتی زدیم جاده خاکی... خدایا! هر کسی این متن رو مےخونه و آرزوی شهادت تو سرشه و برای آرزوش داره درد میکشه .... به آرزوش برسون ... 💞 @aah3noghte💞
💔 هم رسید... شـُڪر کردین رسیدین به ماه ارباب؟ ارباب اذن نوکری داده و دعا کنیم خوب کنیم... خوبه که از امشب یه قولی به ارباب بدیم و تا یه سال روی قولمون بمونیم ارباب هم به خاطر این قول و قرار ببردمون کربلا.... اگه قبول داری حرفمو روی یه برگه بنویس قولت رو و بذار جلوی چشمت که به قولت عمل کنی که اربعین، نگی ارباب چرا منو نبردی؟؟؟!!! ... @aah3noghte
💔 امشب شب است شب رسول ترک ها شب قاسم جیگرکی و ... امشب شب پشیمونهاست... خدایا! پشیمونم! خدایا! عذرخواهم.... خدایا ! تو رو به ارباب قسم آدممون کن... خدایا تو رو به ارباب امشب پاڪِمون کن یه کاری کن ارباب بخردمون... رفقا! ناامید نشیناااا... حـر، دل عمه جانمان زینب سلام‌الله رو لرزوند اما کرد و عاقبت بخیر شد... رفقا! منو شما که دل زینب رو نلرزوندیم در خونه اهلبیت ، ادب رو رعایت کنیم ان شالله عاقبت بخیر میشیم... گفتند شهید حکیم رفت سر قبر حـر و گفت: "من به ۳دلیل از تو بالاترم: از سادات هستم ولی تو سید نبودی؛ من مرجعیت مسلمونها را دارم ولی تو این مقام رو نداشتی مقام علمی من خیلی بالاتر از تو بوده... اما بگو چی شد که مولا امام حسین علیه‌السلام تو رو خرید و مهر شهادت زد پای نامه ات؟؟ حر! یه کاری کن ارباب منو هم بخره...." و شاید همین توسل ، و همین واسطه کردن جناب حـر، عاقبت شهید حکیم را اینچنین رقم زد... ... 💞 @aah3noghte💞