💔
عاشق #حضرت_عباس بود.
در کودکی مریض شد. او را نذر #حضرت_عباس کردند و شفا یافت.
در جبهه در گروهان #حضرت_عباس به عاشقان مولایش کمک میکرد.
#شهید_علیرضا_کریمی پیکرش در فکه ماند.
سالها بعد وقتی پیکرش امد، در روز #تاسوعا تشییع شد. روز اباالفضل العباس علیه السلام...
#شهید_تاسوعا
📚کتاب: مسافر کربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 خیلی #ابالفضلی بود آخر سر هم #ابوالفضلی شهید شد دو تا دستاش... دو تا چشماش... #شهید_حامد_جوانی
💔
#سلام برسقای دشت کربلا
#سلام برمسافرتاسوعا
#سلام برمردانگی وغیرت عباس گونه ات
منطقه ای که بودیم، لوله کشی آب وجود نداشت. آب مصرفیمون رو با یه بشکه 200لیتری میرفتیم از چاه می آوردیم...
اکثر اوقات که خستگی کار بهانه میشد برا فراموش کردن آب . پویا بدون اینکه حرفی بزنه با تمام خستگی که داشت میرفت آب می آورد...
هیکل رشید و قشنگی داشت... مثل عباس...
قرار شد تاسوعا بریم عملیات...
جنگید...
تا جواب سقایی کردن هاشو گرفت...
موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل عباس... از روی مرکب...
عصر تاسوعا بود...😔
#شهید_پویا_ایزدی...
راوی:شهید محسن حججی
#شهید_تاسوعا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 #سلام برسقای دشت کربلا #سلام برمسافرتاسوعا #سلام برمردانگی وغیرت عباس گونه ات منطقه ای که بودیم،
💔
بسم رب الشهدا و الصدیقین
از خواهران و برادرم می خواهم که در #راه_ولایت و #پشتیبان آن باشند
و #حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید.
#همسرم
از تو می خواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد.
و بعد از شهادتم بخاطر من گریه نکن؛ چون من در راه خدا شهید شدم
و به پسرم بگو که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت.😊
ان شاءالله بتوانم جبران کنم.
فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛
نمی دانم چه زمانی این نامه را می خوانی؟
از تو می خواهم در زندگی ات پشتیبان #ولایت باشی و مراقب فریب #دشمن باشی.
شرمنده که نتوانستم باشم؛
دوستت دارم پسرم. مراقب خودت باش.
یا علی.💔
فرازی از وصیت نامه
#شهید_سیدمحمدحسین_میردوستی
#شهادت #تاسوعای حسینی 94
در عملیات محرم #سوریه_حلب
#شهید_تاسوعا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 بسم رب الشهدا و الصدیقین از خواهران و برادرم می خواهم که در #راه_ولایت و #پشتیبان آن باشند و #
💔
داشتيم مي رفتيم كربلا !
با حجت ته اتوبوس نشسته بوديم ! كلى گپ زديم !
خیلی باهاش شوخی میکردیم
تو کربلا همیشه از ما جدا میشد تنهایی میرفت حرم ..... برامون سوال شده بود .
آخر ازش پرسیدم چرا همش جدا میشی تنهایی میری؟؟
وسط حرفاش يه دفعه گفت من خيلى دوست دارم شهيد بشم !
از دهنش پريد گفت من شهيد ميشمااا !
من و امير حسين هم بهش گفتيم:
"داداش تو شيويدم نميشى چه برسه شهيد"!
حلالمون كن حجت چقدر اون شب تو اتوبوس وقتى خواب بودى با دستمال كاغذى كرديم تو گوشت اصلا ناراحت نمیشد 😊
دقیقا محرم سال بعد روز تاسوعا مثل اربابش هر دو دستو سرشو فدای عمه جانمان زینب کرد
شهید شد حاجتشو اون سال تو کربلا گرفته بود خوب خبر داشت سال دیگه شهید میشه شد علمدار حلب💔
به نقل از اقا محسن همسفر کربلا
#شهید_حجت_اصغری
#شهادت_تاسوعای_94
#نحوهشهادتاصابتموشک
#شهیدی_بی_سر_و_بی_دست....
#شهید_تاسوعا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴