شهید شو 🌷
💔
آی قصه، قصه قصه... نون و پنیر و پسته...
یکی بود یکی نبود
زیر این گنبد نیلی بزرگ، مادری بود که سه جوان دسته گُلش شهید شده بودند...
کسی از او پرسید: مادر! ناراحت نیستی سه پسرت شهید شدند؟!
جواب داد: اگه پنجاه تا پسر هم داشتـم فدای اسلام میکردم...
وقتی بهــش میگفتی دعا کنید شهـید بشیم، میگفت: "چنین دعایی نمیکنـم، اگه شهیـد بشید امامخامنهای تنها میمونه... باید در رکاب امام خامنهای بمونید. دعا میکنم که اجر شهید بهتون بدهند..."
زیرزمین خونه اش رو کرده بود حسینیه و کلی کار فرهنگی میکرد این بانوی سالخورده...
منصورش هم مفقود بود. میگفت:منصورم برمیگرده... ما هم منتظر بودیم منصورش بیاد، اما انگار قرار بوده آقا منصور مادر رو ببره پیش خودش ، تا مهمان سفرهی امام حسین(علیهالسلام) بشن...
مادر بزرگوارِ شهیدان کارکوبزاده به فرزندان شهید خود پیوست و تازه مردم فهمیدند ایشون، جانباز شیمیایی بوده...
اینا که گفتم، قصه نیست... هویت یه ملته
روزمون رو متبرک می کنیم با یاد تمامی مادران شهدا
و دسته گلی از صلوات به نیابت از او و تمامی شهدای صدر اسلام تاکنون، هدیه می دهیم محضر حضرت علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_زهرا_کارکوب
#شهیدان_کارکوبزاده
#شهید_خانم
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد اما بدون تغییر در عکس"