💔 ‍ آخرین بارى كه مى‏خواست به جبهه برود، گفت: این آخرین دیدار است و دیگر بر نمى‏گردم. و از همه حلالیّت طلبید.🥀 هر وقت كسى از دوستانش، مفقود مى‏شد، مى‏گفت:خوشا به سعادتش... همان شهیدی که پیکرش مفقود شد و شهید جاویدالاثر نامیده شد در سالروز شهادتش دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان #شهید_عباس_باقری_تشکری #شهید_دفاع_مقدس سالروزشهادت 💞 @shahiidsho💞

💔 شهدا و قرآن براى یادگیرى قرآن به مسجد كرامت مى‏رفت. قرآن مى‏خواند و به دیگران یاد مى‏داد. از همان كودكى هم نمازخواندن را شروع كرد، به طورى كه از 10 سالگى به صورت كامل نمازمى‏خواند. ~~~ رهبر انقلاب فرمودند: هر روز حتماً قرآن بخوانید. حالا نمی‌گویم روزی مثلاً فرض کنید نیم جزء یا یک حزب بخوانید... روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه، امّا ترک نشود. در طول سال روزی نباشد که شما قرآن را باز نکنید و قرآن را تلاوت نکنید. #شهید_عباس_باقری_تشکری #ماه_رمضان #لبیک_یا_خامنه_ای 💞 @shahiidsho💞

💔 یک دفعه عباس از جبهه آمد و گفت: مامان مهمان داریم. هوا هم سرد بود. اسفناج تازه گرفته بودم گفتم آش درست کنم و زودپز را روی گاز گذاشتم. خودم هم کنار گاز ایستاده بودم. یکدفعه زودپز‌ ترکید. ‌ترکش‌هایش از پنجره رد شد و به داخل باغچه افتاد. ولی چیزی به من نخورد. به قدری مهیب بود که همسایه‌ها فکر می‌کردند در خانه ما بمب گذاشته‌اند. حالا زودپز نصفش ‌ترکیده نصفش روی گاز مانده. در حالی که مواد داخلش نریخته بود. بالاخره با همان آش را آماده کردم. عباس آمد گفت مامان آش درست کردی. گفتم بله. شما که آنجا آش نمی‌خورید. رفت از رستوران برنج و کباب برای رزمنده‌ها گرفت آورد. بعد که رفتیم سفره را جمع کنیم، دیدیم همه آش‌ها را خورده‌اند و برنج‌ها مانده است. وقتی داشتند می‌رفتند از پنجره داشتم نگاهشان می‌کردم دیدم یک رزمنده مجروح و سرش بسته است. گفتم این مهمان اصلی است که باعث شد خدا ما را حفظ کند. همیشه یک معجزه باورنکردنی اتفاق می‌افتاد #شهید_عباس_باقری_تشکری #کرامات_شهدا 💞 @shahiidsho💞