eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 همه زندگےاش حضرت زهرا بود... سالروزشهادت🥀 تصویربازشود ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #مسلمانی_زیباست 💓 سلسله رفتارهای خداپسندانه، برگرفته از سیره معصومین علیهم السلام با گفتاری روا
💔 💓 سلسله رفتارهای خداپسندانه، برگرفته از سیره معصومین علیهم السلام با گفتاری روان سلام✋ تمرین قبلی چطور بود؟ چقدر یادتون بود که پاهاتونو جلوی کوچیکترا و صدالبته بزرگترا ، دراز نکنین؟🙃 امروز علاوه بر مداومت روی تمرین های قبلی، یه تمرین جدید اضافه میکنیم🤓 👈ایستادن تمام قد، موقع ورود و پیش پای پدر و مادر...👉 یه کم سخته، مخصوصا ایستادن پیش پای مادرها چون مدام در حال رفت و آمد از هال و پذیرایی و اتاقها به آشپزخانه و ... هستند🙄 برای اینکه امیدوار بشین و انجام بدین فقط اینو بگم که این رفتار اکثر بوده...😇 اون عزیزانی هم که از پدر و مادرشون دور هستند امروز یک صفحه قرآن برای سلامتی پدر و مادرشون یا شادی روح پدر و مادر فوت شده شون قرائت کنن... 👌 ~~~~~ همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می شدم، بلند می‏شد و به قامت می‏ایستاد. یک روز وقتی وارد شدم روی زانوانش ایستاد. ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه شما بد عادت شده‏ اید؟ من همیشه جلوی تو بلند می‏شوم. امروز خسته‏ ام. به زانو ایستادم». می‏دانستم اگر سالم بود بلند می‏شد و می ‏ایستاد. اصرار کردم که بگوید چه ناراحتی دارد. بعد از اصرار زیاد من گفت: چند روزی بود که پاهایم را از پوتین در نیاورده بودم. انگشتان پاهایم پوسیده است. نمی‏توانم روی پاهایم بایستم. عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگی رفت. 💞 @shahiidsho💞
💔 کمی آن‌طرف‌تر روی دژ اصلی، حاج‌عبّاس از داخل یکی از سنگرها با دوربین دوچشمی دشت روبه‌رو را نگاه می‌کرد و به اطرافیانش دستوراتی می‌داد. در یک لحظه با شنیدن صدای کر کننده‌ای به زمین غلتیدم. نفهمیدم تیر مستقیم تانک بود یا خمپاره. امّا هر چه بود صدای وحشتناکی داشت. به طرف محل اصابت گلوله‌ی دویدم. سنگر دیده‌بانی حاج‌عبّاس بود. دیدم دو نفر پیکر مجروحش را بیرون می‌آورند. هنوز نیمه‌جانی داشت اما نفهمیدم ترکش به کدام نقطه بدنش خورده، با کمک آن دو نفر دیگر و علی سلطان‌محمدی پیکر نیمه‌جان حاج‌عبّاس را داخل یکی از قایق‌ها گذاشتیم. سکاندار قایق بدون درنگ، گازش را گرفت و وارد آبراه شد. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که وسط آبراه قایق را نگه داشت. حاج‌عبّاس را به داخل سنگر اورژانس انتقال دادیم. پزشکیار داخل اورژانس که حسابی دستپاچه شده بود،‌ اوّل از همه نبض حاج‌عبّاس را گرفت و بعد با نگرانی گفت: این‌که نبض‌اش نمی‌زند! به این ترتيب چهارمین فرمانده لشکر ما تنها یک سال بعد از شهادت حاج همت، به جمع رفیقان و همرزمانش ملحق شد. راوی: گل علي بابایی سالروزشهادت یارانی دارد که در بین مردم گمنامند 💞 @shahiidsho💞
💔 شهادت براي من يك فيض بزرگي است من لياقت يك شهيد را ندارم؛ شهيد كسی است كه حقيقت و هدف الهی را درك كرد و برای حقيقت پايداری كرد و جان داد. شهادت در اسلام نه مرگی است كه دشمن به مجاهد تحميل می كند بلكه انتخابی است كه وی با تمام آگاهی و شعور و شناختش به آن دست می يابد. ✍🏻 این سخنان فرمانده مخلص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) (پس از شهادت حاج همت)، سردار شهید حاج عباس کریمی قهرودی است... همان که لیاقت شهادت را پیدا کرد و حالا عنوان شهید بر سر نام خود دارد... سالروز شهادت سردار کشور 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ارادت شهید عباس کریمی، فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله به حضرت زهرا سلام الله علیها ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞