شهید شو 🌷
💔 #شرح_خطبه_فدکیه #قسمت_سی_و_هفتم * مَنْ اَطاعَكُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللّه هر كه از شما انبياء و
💔
#شرح_خطبه_فدکیه
#قسمت_سی_و_هشتم
گرايش به راحت طلبی، علّت اصلی عدم حمايت از حق
* أَلا وَ قَدْ أَریٰ أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَی الْخَفْضِ
همانا میبينم كه شما در راحت طلبی و خوشگذرانی فرو رفته ايد.
یعنی حالت روحی شما عوض شده و رفاه طلب شده ايد. حضرت(س) در اينجا به آن مسئلۀ اصلی كه باعث عقب نشينی اين گروه شده اشاره میكند. يعنی شما جنگاوران مسير را عوض كرديد و حالتان تغيير يافته است، رو به راحت طلبی آورده ايد، جاذبه های دنيايی شما را به خود جذب كرده است و از فداكاری در راه حق دست برداشته ايد.
هميشه همينطور است.
در روزگار خود ما هم بسيار بودند مخلصان و متدينينی كه از اوّل با انقلاب بودند امّا پس از مدتی آن روحيه ها را از دست دادند و يكسر به دنبال مسائل مادّی رفتند و تسليم نفس شدند.
* وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ وَ أَغْواهُمْ عَلَيْهِ
و شما دور كرديد آن كه را كه سزاوار به امر و نهی بود.
بسط به معنای امر، و قبض به معنای نهی است. يعنی شما كسی را كه اوّلاً توانايی در حكومت اسلام داشت و ثانياً آشنا به موازين اسلام و احكام الهی بود و ثالثاً از طرف خدا منصوب بود از صحنه دور كرديد.
اين كلمه اَحَقُّ در اينجا به معنای صفت تفضيلی نيست، يعنی اين طور نيست كه ديگران هم سزاوار بودند و او سزاوارتر بود، بلكه به معنای مطلقاً سزاوار است. يعنی فقط او سزاوار بود نه هيچ كس ديگری، و آنها كه سر كار آمدند صلاحيت كار ندارند.
* وَ خَلَوْتُمْ بِالدِّعَةِ وَ نَجَوْتُمْ مِنَ الضِّيقِ بِالسَّعَةِ
شما با راحت طلبی خلوت كرديد و نجات داديد خودتان را از تنگی و مضيقه به سوی وسعت و آسايش و راحتی.
يعنی راحت طلبی و بی تفاوتی شما زمينه ساز اين خيانت شد. شما ديديد كه پای اقامۀ حق ايستادن رنج كشيدن دارد، مكافات و درگيری دارد پس تصميم گرفتيد كه خودتان را از اين تنگنا نجات دهيد و به راحتی و خوشگذرانی خودتان برسيد. بنا بر نقل متن يعنی طرفداری از حق درگيری و فشار دارد شما از اين تنگنا به سوی وسعت و راحت طلبی پناه برديد، و بنا بر نقل احتجاج مراد از ضيق باطل، و مراد از سعه حق است.
* فَمَحَجْتُمُ الَّذی وَعَيْتُمْ وَ دَسَعْتُمُ الَّذی تَسَوَّغْتُمْ
پس آنچه را كه حفظ میكرديد دور انداختيد و آنچه مثل غذای گوارا خورده بوديد بالا آورديد.
يعنی حقيقت را پذيرفته بوديد امّا شكم روح شما طاقت اين حقيقت را نداشت چون حفظ آن همراه با تحمّل سختی های جسمی بود لذا آن را بيرون آورديد و دور انداختيد.
چقدر تعبيرات زيباست.
حضرت میفرمايد روح شما ايمان به حق را پذيرفته بود و ايمان در شما مثل غذای گوارايی تعبيه شده بود امّا با اين كارتان آن را استفراغ كرديد و بيرون انداختيد. اما بدانيد كه:
* فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَميعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنی حَميدٌ
اگر شما و هر چه انسان روی زمين است همه با هم كافر شويد، خدا از همه بی نياز و ستايش شده است.
حضرت از ابتدای خطبه از خلقت و مبدأ آن شروع كرد و يكیيكی مسائل اعتقادی و مسئلۀ ظهور اسلام و... را مطرح كرد و گفت شما دست از حمايت حق كشيدهايد با اين كه امكانات و نيروی انسانی هم داريد.
حال ممكن است كسی سؤال كند آيا حضرت میدانست كه اين جماعت با اين خطبه و اين سخنان هم تكانی نمیخورند يا نمیدانست؟ عبارت بعدی حضرت دقيقاً نشان میدهد كه حضرت تا چه اندازه نسبت به اين مردم و اعمالشان و آينده شناخت دارد.
* أَلا وَ قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ هذا عَلی مَعْرِفَةٍ مِنّی بِالْخَذْلَةِ الَّتی خامَرتْكُمْ وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ
من گفتم آنچه گفتم در حالی كه شناخت داشتم كه ياری نكردن با شما آميخته شده و میدانستم كه سخنان من در شما اثر ندارد چون شما را میشناسم كه نسبت به ارزشهای معنوی بی تفاوت شده و در رفاه مادّی فرو رفته ايد و بی وفايی همچون لباس، دلهای شما را در خود جای داده است.
شعار به لباس چسبيده به تن میگويند. حضرت میفرمايد ترك وفا شعار شما شده و سويدای درون شما گرديده و شما اهل كمك كردن به حق نيستيد و بی وفايی مثل لباس زير كه به تن میچسبد به روح شما چسبيده است.
حال سؤال اينجاست كه اگر حضرت میدانستند اين سخنان تأثيری در آن مردم ندارد پس چرا اين همه سخن و اين مجلس باعظمت؟ حضرت(س) در پاسخ به اين سؤال میفرمايد:
ادامه دارد..
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕