eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم ... و ما ادراک حاج مسلم... تازه با هم آشنا شده بودیم. هر روز که می
💔 اسمش عبدالله بود؛ همیشه سرش پایین بود و خیلی باحیا بود. هیچ وقت با آدم چش تو چش نمی کرد. یه لبخند ریز هم همیشه رو لباش بود! رفته بود مرخصی، خوشتیپ کرده بود و موهاش رو هم کوتاه کرده بود و سر و صورتش رو صفا داده بود. قرار بود عقد کنه💝 و سر و سامون بگیره زنگ زدن بهش گفتن بیا! منطقه شلوغ شده و بهت احتیاج داریم. خیلی شجاع و نترس؛ توی سختی ها مثل شیر بود و چقر! یادش بخیر! درگیر که شدیم از هم جدا افتادیم، یه کوچه بینمون فاصله بود! عبدالله بود و فرمانده‌ش! البته فرمانده که چه عرض کنم؟! بگم داداش بزرگترش، بهتره. فرمانده که تیر خورد، عبدالله اومد بیاد سمتش که از پشت زدن توی قلبش و افتاد.دیگه نمی تونست تکون بخوره. فرمانده که سرش رو روی پاش گذاشت بهش می گفت ترکم نکن! دوتایی بغض کرده بودند. دست هم رو گرفتند و فشار می دادند. فرمانده گفت: شهادتین بگو... گفت بعد با یه صدای نسبتا آروم و یه دست مشت شده، این جمله رو گفت و علمدار شد: دیدم فرمانده داره میاد و گریه می کنه و هی صدا میزنه: عبدالله، عبدالله! شهید شد روی پاهای خودم پیکر مطهرش جا موند و نتونستیم بکشیم عقب! نامردا رسیدن بهش و چند تا تیر توی سینه‌ش خالی کردند خون بچه های شهیدمون خیلی زود اثر کرد و مسلحین نتونستن بمونند، با کلی کشته و زخمی کشیدند عقب. عبدالله رو هم بچه ها شب آوردند عقب، اما... ✍به روایتِ .. 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید! از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند