سلام همسنگری ها
رفتم یکی از خاطرات شهید چمران رو کپی کردم اینجا بذارم
ببینید چی شد😐👇
اوایلتابستا ن١٩٥ ٩
منت صمیمدارمك هازاین ب هبعدآدم خ وبى باشم،دستازگناها نبش ویم، قل ب خ ودرای كسرهتسلیم خداكنم،ازدنیا و مافیها چشم بپوشم. تنها،آر ىتنها
لذ ت خ ویشرادرآ بدیده قراردهم.
منروزگارك ودكى خ ودرادربزرگوار ى و شر ف وزهد وتق و ى سپر ىكردهام. منآدم خ وبى ب ودهام، بایدت صمیم بگیرمك ه مِنبعدنیز خ ودرا ع و ض
كنم.
ح وادثروزگارآدمىرا پخته مىكند و حتىگناها ن مانندآتشىآدمىرا مى س وزاند.
یه لحظه فکر کردم اسمم #هوخشتره شده😑
....
خیلی چیزهای کوچیک هست که از بس باهاشون در تعامل هستیم اصلا یادمون نمی مونه به خاطرش خدا رو شکر کنیم.
الان حس آدمای بیسواد رو قشنگ می فهمم
#خدایا_شکرت به خاطر اینکه می توانم بخوانم و بنویسم و البته صد شکر که دستخط خوبی دارم😌👌
اوایل تابستان ١۹۵۹
من تصمیم دارم كه ازاین به بعد آدم خوبى باشم،
دست از گناهان بشویم، قلب خود را یكسره تسلیم خدا کنم،از دنیا و مافیها چشم بپوشم.
تنها، آرى تنها لذت خویش را در آ بدیده قرار دهم.
من روزگار كودكى خود را در بزرگوارى و شرف و زهد وتقوى سپرى كرده ام.
من آدم خوبى بوده ام، باید تصمیم بگیرم كه مِن بعد نیز خود را عوض كنم.
حوادث روزگار آدمی را پخته می كند و حتی گناهان مانند آتشی آدمی را مى سوزاند.
#شهید_مصطفی_چمران