eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻بچه ها بر فراز منبر 🔸یک شب که در مسجد نشسته بودیم، چند تا بچه با ذوق و شوق از منبر بالا می رفتند و رو پله ها می نشستند و احساس می کردند که تو آسمون نشستند! در میان همین شوق و ذوق یکی از آقایون با ناراحتی جلو اومد و گفت بیایید پایین، خجالت بکشید، منبر احترام داره، جای بچه که بالای منبر نیست! من گفتم حاجی اشکالی نداره، دعواشون نکن، البته اگه با نرمی و مهربونی به بچه ها کم کم یاد بدیم که کجا بنشینند کجا ننشینند خوبه اما این که رفتن اون ها بالای منبر بی احترامی به منبر باشه به نظر من بی احترامی نیست. چه جایی مبارک تر از دامن پیغمبر؟ پیامبر مهربان ما، بچه ها را روی دامانش می نشاند و به آنها محبت می نمود، حتی یک بار بچه ای روی دامن پیامبر، خودش را خیس کرد، مادرش با ناراحتی و خجالت او را برداشت، پیامبر فرمود: هیچ اشکالی نداره ، درمانش یه آب زدن است. حاجی گفت آخه ما از خود شماها شنیده ایم که در آخرالزمان بچه ها از منبرها بالا میرن! گفتم منظور از اون روایت بچه های فکری و اخلاقی است، الان گاه دیده می شود کسانی که در علم و اخلاق ناپخته اند و به اصطلاح بچه ی فکری هستند به منبر می روند و عده ای را سر در گم می کنند. این یکی از دردهای آخرالزمان است، منبر جای بچه‌های فکری نیست، بلکه جای فقیه خودساخته و فهیم اهل بیتی است، خدا ما را از اون ها قرار دهد. به هر حال اون شب با چند تا آدامس و شکلات دل بچه ها را به دست آوردیم و حاجی هم متوجه شد که بچه ها را با نرمی تربیت کند... 📙خاطرات تلخ و شیرین، نوشته ابوالفضل سبزی 🆔 @ShamimeOfoq
🔻بچه ها بر فراز منبر 🔸یک شب که در مسجد نشسته بودیم، چند تا بچه با ذوق و شوق از منبر بالا می رفتند و رو پله ها می نشستند و احساس می کردند که تو آسمون نشستند! در میان همین شوق و ذوق یکی از آقایون با ناراحتی جلو اومد و گفت بیایید پایین، خجالت بکشید، منبر احترام داره، جای بچه که بالای منبر نیست! من گفتم حاجی اشکالی نداره، دعواشون نکن، البته اگه با نرمی و مهربونی به بچه ها کم کم یاد بدیم که کجا بنشینند کجا ننشینند خوبه اما این که رفتن اون ها بالای منبر بی احترامی به منبر باشه به نظر من بی احترامی نیست. چه جایی مبارک تر از دامن پیغمبر؟ پیامبر مهربان ما، بچه ها را روی دامانش می نشاند و به آنها محبت می نمود، حتی یک بار بچه ای روی دامن پیامبر، خودش را خیس کرد، مادرش با ناراحتی و خجالت او را برداشت، پیامبر فرمود: هیچ اشکالی نداره ، درمانش یه آب زدن است. حاجی گفت آخه ما از خود شماها شنیده ایم که در آخرالزمان بچه ها از منبرها بالا میرن! گفتم منظور از اون روایت بچه های فکری و اخلاقی است، الان گاه دیده می شود کسانی که در علم و اخلاق ناپخته اند و به اصطلاح بچه ی فکری هستند به منبر می روند و عده ای را سر در گم می کنند. این یکی از دردهای آخرالزمان است، منبر جای بچه‌های فکری نیست، بلکه جای فقیه خودساخته و فهیم اهل بیتی است، خدا ما را از اون ها قرار دهد. به هر حال اون شب با چند تا آدامس و شکلات دل بچه ها را به دست آوردیم و حاجی هم متوجه شد که بچه ها را با نرمی تربیت کند... 📙خاطرات تلخ و شیرین، نوشته ابوالفضل سبزی 🆔 @ShamimeOfoq