#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#خانواده_شهید
🌷ارتباط عاطفی با خانواده شهدا
🌿در دیداری که مقام معظّم رهبری در مشهد با خانوادههای شهدا داشتند، یک روز از خانوادهای دلجویی میکردند که چهار فرزندشان شهید شده بود. مقام معظّم رهبری بعد از اینکه عکس شهیدان را برایشان آوردند، اسامی همه اعضای خانواده را سؤال فرمود. بعد از معارفه، آفا افراد را با اسم کوچک صدا میزدند. و هدایایی به آنها میدادند. در پایان هدیهای نیز به پدر و مادر شهید تقدیم نمودند.
🌿در این بین، یکی از برادران این شهدای بزرگوار که جانباز بود، آمد و پس از دست بوسی - از روی شوق - شروع به گریه کرد. مقام معظّم رهبری از او دلجویی کردند. پدر شهید گفت: آقا برای همسر ایشان دعا کنید، چون بیمار است و دکترها پول کلانی برای مداوایش خواسته اند.
🌸💗مقام معظّم رهبری فرمودند: هیچ ناراحتی ندارد، ان شاء الله مشکلش حل خواهد شد. «فردای آن روز همسر این برادر به دستور ولی امر مسلمین در بیمارستان بستری و تحت معالجه قرار گرفت.» در پایان دیدار مجدداً آقا افراد خانواده را به اسم صدا میزدند و به آنها شیرینی میدادند و به دست مبارکشان شیرینی در دهان بچهها میگذاشتند.🌸💗
📚 آقای مجتبی سادات فاطمی، مشهد
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#قدر_شناسی
#خانواده_شهید
🌺 اگر این شهدا نبودند...
🍀 قرار بود مقام معظّم رهبری در ساعت مشخص به منزل یکی از علما تشریف بیاورند. پانزده دقیقه از وقت مقرّر گذشت و آقا بعد از یک ربع تأخیر تشریف آوردند.
آن شخص با کنایه به آقا گفتند: شما چند دقیقهای تأخیر داشتید.
آقا فرمودند: «بله ما به دیدن خانواده شهدا که میرویم، معمولا اگر در یک کوچه چند خانواده شهید باشد، به همه آنها سر میزنیم، در کوچهای که ما رفته بودیم، از قبل گفته بودند دو خانواده شهید حضور دارند، بعد معلوم شد خانواده شهید دیگری نیز حضور دارد، تأخیر ما به این علّت بود.»
این آقا باز درک نکرد و گفت: این کارها برای جذب قلوب، بد نیست. (یعنی شما این کار را برای جذب قلوب میکنید.)
مقام معظّم رهبری با یک حالت جدّی فرمودند: «شما اسمش را هر چه میخواهید بگذارید، ولی آقای فلانی بدانید اگر این خانواده شهدا نبودند، اگر این خونهای پاک نبودند، این عمامه بر سر بنده و جنابعالی نبود.»
✍️ حجتالاسلام موسوی کاشانی، از اعضای بیت، تهران
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#خانواده_شهید
#شعر
✨ شد منحرف ز کعبه به میخانه راه
✨ ما ای بهتر از هزار یقین اشتباه من
🍀 ماه مبارک رمضان سال 1380 از سوی مرکز بنیاد ملاصدرا برای جلسه افطار دعوت شده بودم. خیال میکردم این جلسه در محضر مقام معظّم رهبری برقرار میشود، لذا به بیت رهبری رفتم. ولی دیدم دوستان آنجا نیستند. از وضعیّت جلسه سؤال کردم، اعضای بیت اظهار بیاطلاعی کردند.
وقت اذان مغرب شد، متوجّه شدم که خانوادههای شهدا افطار را مهمان آقا هستند. گریهام گرفت و با خود گفتم خدا را شکر، توفیقی شد در حضور خانوادههای شهدا در خدمت آقا باشم.
در آنجا دو مادر شهید را دیدم که سر سفره از آغاز تا پایان به چهره مقام معظّم رهبری نگاه میکردند و گریه میکردند. مقام عظیم الشأن ولایت با دیدن بنده فرمودند: «آقای احمدی چه عجب!» داستان را خدمت ایشان عرض کردم.
ایشان فی البداهه این مصرع را خواندند. «ای بهتر از هزار یقین اشتباه من»
ولی ایشان دیگر، مصرع اول این بیت را نخواند که میگوید: «شد منحرف ز کعبه به میخانه راه ما» زیرا این مصرع کمی ذعارت دارد. من از حُسن سلیقهی آقا بسیار لذت بردم.
✍️ حجتالاسلام دکتر احمدی، تهران
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#خانواده_شهید
#مسیحی
🌺 حضور در جمع خانواده شهیدِ مسیحی
🍀 در دوران ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنهای، روزی ایشان برای دیدار خانوادههای شهدا به مجیدیه تهران تشریف بردند. پس از دیدار با چند خانواده شهید، پرسیدند: آیا باز خانواده شهیدی در این محلّه وجود دارد؟
دوستان گفتند: تنها یک خانواده مسیحی باقی مانده است - که فرزندشان در جنگ ایران و عراق شهید شده است - آیا به خانه آنها هم تشریف میبرید؟
مقام عظیم الشأن ولایت جواب مثبت دادند. هنگامی که خبر را به اهل خانه دادند، از فرط خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدند. خانمها نیز سراسیمه برای حفظ حجاب به دنبال پوششی رفتند.
حضرت آیت الله خامنهای به منزل آن خانواده مسیحی وارد شدند و به گرمی با آنان برخورد کردند. در زمان پذیرایی نیز - طبق فتوای اجتهادی خود که مسیحیان و اهل کتاب را پاک میدانند - از میوههایی که برای ایشان آورده بودند تناول کردند و به دیگران نیز با اشاره فرمودند: «شما نیز میل کنید تا آنان بدانند که ما آنها را از خودمان میدانیم.»
✍️ حجتالاسلام موسوی کاشانی، از اعضای بیت، تهران
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#خانواده_شهید
#تواضع
🌺 خدمت علی گونه به خانواده شهدا
🍀 مقام معظّم رهبری در دیدار از خانوادههای شهدا، وارد منزل همسر شهیدی شدند که مریض بود و وضع خانه نابسامان بود.
حضرت آیت الله خامنهای ضمن دستور به همراهان برای انتقال همسر مکرّمه شهید به بیمارستان، خودشان درِ حیاط را میبندند و به نظافت منزل مشغول میشوند.
✍️ حجتالاسلام حسین غفاری
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#خانواده_شهید
#ولی_فقیه
🌺 رؤیای صادقانه
🍀 یک وقت بدون اطّلاع وارد محلّهای برای دیدن خانواده شهیدی شدیم، دیدیم محلّه پر از جمعیت است و برای ورود مقام معظّم رهبری گاو و گوسفند آماده کرده اند.
آقا با دیدن صحنه ناراحت شدند و فرمودند: «مگر من نگفتم مزاحم مردم نشوید و دیدار من بدون اطّلاع قبلی باشد.»
ما عرض کردیم: آقا از دفتر اطّلاع نداده اند. بالاخره آقا وارد منزل پدر شهید شدند و فرمودند: «بگو ببینم چه کسی آمدن مرا به شما اطّلاع داده است. آیا از دفتر اطّلاع داده اند؟»
پدر شهید عرض کرد: نه آقا، من دیشب حاج آقا روح الله (امام رحمة الله علیه) را در خواب دیدم. پسرم علیرضا نیز در کنار امام نشسته بود. امام رحمة الله علیه رو به من کردند و فرمودند: «فلانی، فردا شب مهمان عزیزی داری. از مهمانت پذیرایی کن.»
گفتم: مهمان من کیست؟
فرمود: «رهبر مهمان شما است.»
با تعجب گفتم: رهبر میخواهد به خانه من بیاید؟!
پسرم گفت: «بله بابا، رهبر میخواهد به خانه ما بیاید. از ایشان پذیرایی کنید.»
✍️ حجتالاسلام احدی، از اساتید حوزه علمیه قم
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#زندگی_به_سبک_رهبر
#امام_خامنه_ای
#خانواده_شهید
#ولی_فقیه
🌺 ساده و بیتکلف با خانواده شهید
🍀 یک روز سه چهار نفر با یک ماشین آمدند و گفتند: حاج آقا خودت را آماده کن که مهمان عزیزی داری!
از آنان پرسیدم: چه کسی قرار است بیاید؟
پاسخ شنیدم: رهبر معظّم انقلاب
وقتی آقا داخل منزل شدند. شوق دیدار مرا بهت زده کرده بود. آقا مرا در آغوش کشیدند و صورتم را بوسیدند، بنده نیز دست ایشان را بوسیدم. آقا داخل اتاق شدند و روی زمین نشستند. ابتدا احوال پرسی کردند و از مشکلات سؤال نمودند سپس فرمودند:
«عکس شهدایتان را بیاورید» عکسها را برای حضرت آقا آوردم.
ایشان تک تک عکسها را بوسیدند و آنان را روبروی خود گذاشتند و فرمودند: «این شهدا اگر نبودند، ما هم نبودیم. ما هر چه داریم از این شهدا داریم.»
حدود نیم ساعت در محضر آقا بودیم، وقتی خواستند تشریف ببرند رو به من کردند و فرمودند: «اجازه میخواهیم برویم.»
من گفتم: آقا! اجازه ما هم دست شماست.
ناگهان متوجه شدم که از ایشان پذیرایی نکرده ایم! دیدار ایشان آن قدر ما را شوکه کرده بود که یادمان رفته بود، آقا مهمان ما هستند. با خجالت از ایشان عذرخواهی کردم، اما ایشان پس از لبخندی زیبا فرمودند: «چه اشکالی دارد؟»
✍️ آقای مجید شجاعی پور، پدر سه شهید
🆔 @ShamimeOfoq