eitaa logo
شرح آتش دل
511 دنبال‌کننده
338 عکس
16 ویدیو
0 فایل
سروده‌های آیینی و انقلابی محمدتقی عارفیان @Mt_Arefian
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ ▪️کوچه‌های فاطمیه بوی آتش می‌رسد از کوچه‌های بی‌کسی می‌کند عالم به تن رخت عزای بی‌کسی پر شده گوش زمین از نالۀ واغُربَتا باز از نای زمان آید نوای بی‌کسی باز در غم‌خانۀ دل‌ها شده ماتم به‌پا چون‌که پیچیده است در جان‌ها ندای بی‌کسی بانگ "هَل مِن ناصر" آید از سواری بی‌سپاه مانده بی‌یاور یلی در کربلای بی‌کسی مصطفی تا بست دیده، فاطمه شد بی‌پناه مرتضی انداخت بر دوشش عبای بی‌کسی خانه‌ای که بود مأوا و پناه بی‌کسان از هجوم ناکسان شد آشنای بی‌کسی پای هیزم باز شد کم‌کم به نورستان وحی نار زد بر نور سیلی در بلای بی‌کسی بر زمین افتاد ماه و آسمان شد نیلگون بسته شد راه نفس در آن هوای بی‌کسی خون‌فشان چشم شفق از غصۀ بی‌مادری نوحه‌گر قلب فلق در های‌های بی‌کسی کوچه‌های فاطمیه غرق آه و ناله است آه از این کوچه‌ها و ناله‌های بی‌کسی ✍️ @SharheAtasheDel
. 🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ غم‌خوار و هوادار علی زهرا بود در شادی و غم یار علی زهرا بود با خون روی در نوشت حق با علی است در فتنه علمدار علی زهرا بود ✍️ @SharheAtasheDel
. 🏴 اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ یک‌باره آتش شعله زد عالم سراسر سوخت وقتی‌که پیش چشم مردم ناگهان در سوخت نامردمان مزد رسالت را عجب دادند از ظلمشان، بعد از نبی، قرآن و کوثر سوخت هم غنچه‌ای از بوستان فاطمه افتاد هم روحِ مابین دوپهلوی پیمبر سوخت شد سورۀ کوثر سراسر شعله‌ور از کین یعنی "فَصَلِّ" با "لِرَبِّک" سوخت "وَانْحَر" سوخت وقتی‌که آتش در سرای مرتضی افتاد گویی که قرآن هم از اول تا به آخر سوخت هم روی بانوی دو عالم شد کبود از ظلم هم در میان آتش از او موی و معجر سوخت در با لگد وا شد به‌پا شد محشر کبری روضه چه جان‌کاه است و کوتاه است: مادر سوخت زهرا سپاه مرتضی بود و علمدارش آری، علمداری که پیش میر لشکر سوخت در حملۀ ظلم و نفاق و لشکر شیطان افتاد از پا حیدر و محبوب داور سوخت هر بیت آتش دارد از این داغ عالم‌سوز از سوز آه فاطمه دیوان و دفتر سوخت شاعر:‌ طراح: @SharheAtasheDel
. 🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ قد راست نکرد بعد زهرا حیدر شد بی‌کس و بی‌پناه و تنها حیدر می‌خواست که جان دهد به هنگام وداع در خاک گذاشت جان خود را حیدر شاعر: نقاش: @SharheAtasheDel
‌ 🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ ▪️کوچه‌های فاطمیه بوی آتش می‌رسد از کوچه‌های بی‌کسی می‌کند عالم به تن رخت عزای بی‌کسی پر شده گوش زمین از نالۀ واغُربَتا باز از نای زمان آید نوای بی‌کسی باز در غم‌خانۀ دل‌ها شده ماتم به‌پا چون‌که پیچیده است در جان‌ها ندای بی‌کسی بانگ "هَل مِن ناصر" آید از سواری بی‌سپاه مانده بی‌یاور یلی در کربلای بی‌کسی مصطفی تا بست دیده، فاطمه شد بی‌پناه مرتضی انداخت بر دوشش عبای بی‌کسی خانه‌ای که بود مأوا و پناه بی‌کسان از هجوم ناکسان شد آشنای بی‌کسی پای هیزم باز شد کم‌کم به نورستان وحی نار زد بر نور سیلی در بلای بی‌کسی بر زمین افتاد ماه و آسمان شد نیلگون بسته شد راه نفس در آن هوای بی‌کسی خون‌فشان چشم شفق از غصۀ بی‌مادری نوحه‌گر قلب فلق در های‌های بی‌کسی کوچه‌های فاطمیه غرق آه و ناله است آه از این کوچه‌ها و ناله‌های بی‌کسی ✍️ @SharheAtasheDel