~id➜|•@mola113•|↰ - %0Aمَداح| کربلاییحسنحسینخانی •۰.mp3
زمان:
حجم:
7.21M
🎤•|کربلایۍحسنحسینخانۍ|•
🔊مناجات_یاامامرضابامَنحَرفبزَنآقا
خیلیوَقتِباهاتحَرفنَزَدَم..؛💔😭•~
↓
#تاکیقرارهچوبکاراموبخورم
@arefeen
عاقبت عاشق خود را به حرم خواهی بُرد
شک ندارم به خدا از کَرمت معلوم است...
.
@arefeen
#اهمیت_صله_رحم✅
صله رحم این نیست که بریم خونه فامیل یک هفته بمونیم خونشون و از کار و زندگی بندازیمشون بعد بگیم آقا ما صله رحم به جا اوردیم، صله رحم بخوره به کمرت، این چه صله رحمی هست که ارحام رو به زحمت میندازی و اذیتشون میکنی؟!!!،
.
@arefeen
#یک_فنجان_تفکر ☕️
دوستان عزیزی دارم که یازده سال پیش باهم ازدواج کردند. طبق توافق دونفره خودشان، قرار شد که کارهای خانه برعهده آقا باشد و خانم هم دوست داشت که بخش اصلی هزینه زندگی را برعهده بگیرد؛ چراکه شغل خوبی داشت و درآمدش از همسرش بیشتر بود. یازده سال از این قراره دونفره میگذرد.
خانم حالا مدیریت یک از بخشهای شرکتی دانشبنیان را برعهده دارد و در شرکت دیگری هم بهعنوان مشاور فعالیت دارد.
آقا هم با داشتن شغلی سبک، بهخاطر علاقهاش به خانه، از پس امور آن بهخوبی برمیآید.
این که میگویم مرد، وظیفه کارهای خانه را برعهده گرفت بهمعنای مشارکت یا همکاری نیست.
به معنی این است که تمام امور را برعهده دارد.
دلیل این تصمیم چه بود؟
درونگرا و برونگرا بودن هر کدامشان و علاقه خاص هرکدام به چیزی که انتخاب کردهاند.
مرد دوست داشت توی خانه بماند و پروژههای تحقیقیاش را پیش ببرد، زن هم اهل چالش و مراوده با آدمهای بیرون از خانه بود.
راضیاند؟ بله.
خوشحالاند کنار هم؟ بله طبیعتا.
حالا البته کمی وظایف هرکدام تعدیلتر شده؛ یعنی خانم بخشی از امور مربوط به خانه را انجام میدهد و مرد بهعنوان مدرس، ساعتهای بیشتری نسبت به قبل، درگیر شغل خودش است.
طبیعتا این زوج، استثناء هستند.
عرف و اغلبِ افراد، چنین نسخهای را برای خودشان نمیپسندند.
نکته مهم برای چنین انتخابی این است که هر کدامشان هزینههای مربوط به چنین انتخابی را پرداختند و با آگاهی از تمام جوانب و حواشی، چنین مدلی را برای خود انتخاب کردند.
زن پذیرفت که داشتن دو شغل پردرآمد، فرسودگی جسمی و ذهنی دارد و آزادیهای زیادی را از او میگیرد.
مرد هم پذیرفت که احتمالا بهکرات و مداوم از آدمهای زیادی خواهد شنید که «مگه مرد میشینه توی خونه؟»
یا «تو چطور مردی هستی که زنت دو شیفت کار میکنه؟» و...
در ادامه و بعد از یازده سال زندگی بر اساس مدل مطابق با میل خودشان، برای کم کردن این هزینههای روانی و کمترشدن واکنشهای اجتماعی، وظایف روتین آنها، کمی تا قسمتی نسبت به قبل تعدیل شد.
قصه این دوستان مشترک متفاوتم را گفتم تا برسم به اینکه برای داشتن سبک زندگی شخصی متناسب با روحیات فردی که تا حدودی با عُرف و کلیشههای مرسوم مطابقت ندارد، باید پذیرای برخی از هزینههای آن هم باشیم.
هر انتخابی حواشی خودش را دارد.
مخالفانی خواهد داشت یا تحسینکنندگانی (مثل من که خانه را دوست دارم، اما بعضی کارهای خانه را نه).
در نتیجه من هروقت به زندگی آنها توجه میکنم، چند چیز یاد میگیرم:
نسخه خودت را پیدا کن، هزینهها و مسئولیت انتخابها و مدل زندگیات را تمام و کمال برعهده بگیر و نسبت به آنها آگاه باش
و درآخر: در مقابل تغییر مقاومت نشان نده.
@arefeen
📚 داستان کوتاه
ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود.
با خودش حساب و کتاب کرد که نباید به دیگران درباره ناشنوایی اش چیزی بگوید و برای آن که بیمار هم نفهمد او صدایی را نمی شنود باید از پیش پرسش های خود را طراحی کند و جواب های بیمار را حدس بزند.
پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار را طراحی کرد، با خودش گفت « من از او می پرسم حالت چه طور است و او هم خدا را شکر می کند و می گوید بهتر است، من هم شکر خدا می کنم و می پرسم برای بهتر شدن چه خورده ای، او لابد غذا یا دارویی را نام می برد، آنوقت من می گویم نوش جانت باشد پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را می آورد و من می گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا می دهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق می شناسیم.
مرد ناشنوا با همین حساب و کتاب ها سراغ همسایه اش رفت و همین که رسید پرسید، حالت چه طور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت دارم از درد می میرم، ناشنوا خدا را شکر کرد.
ناشنوا پرسید چه می خوری؟ بیمار پاسخ داد زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت نوش جانت باشد، راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت عزرائیل! ناشنوا گفت طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک. و سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد می زد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بی نظیر کم نشد.
شاعر در این حکایت می گوید بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوه ای رفتار می کنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه می شود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد.
@arefeen
#حکایت ✏️
مردی در يك باغ ، درخت خرمایی را به شدت تكان می داد و خرماها بر زمين می ريخت. صاحب باغ آمد و گفت:" ای نادان ! چه می کنی ؟" دزد گفت: "چه ایرادی دارد؟ بنده ی خدا از باغ خدا خرمایی را بخورد و ببرد كه خدا به او روزی كرده است. چرا بر سفره گسترده نعمتهای خداوند حسادت می كنی؟" صاحب باغ به غلامش گفت: "آهای غلام! آن طناب را بياور تا جواب اين مرد را بدهم."
آنگاه دزد را گرفتند و محكم بر درخت بستند و با چوب بر ساق پا و پشت او می زد. دزد فرياد برآورد، از خدا شرم كن. چرا می زنی؟ مرا می كشی. صاحب باغ گفت: "اين بنده خدا با چوب خدا در باغ خدا بر پشت بنده خدا می زند. من اراده ای ندارم كار، كار خداست. دزد كه به جبر اعتقاد داشت گفت: "من اعتقاد به جبر را ترك كردم تو راست می گویی ای مرد بزرگوار نزن. بر جهان جبر حاكم نيست بلكه اختيار است اختيار است اختيار."
جهد کن کز جام حق یابی نوی
بیخود و بیاختیار آنگه شوی
آنگه آن می را بود کل اختیار
تو شوی معذور مطلق مستوار
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@arefeen
4.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : سببیت هر چیز در اختیار اوست
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
کمی
@arefeen
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : ارزش انسان ها به چیست؟
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
@arefeen
CQACAgQAAxkDAAFtPalioyWgKgQ43BKHMcfuJtdjVRruAgACPgwAAqzSuVB1AypWrr6SnyQE.mp3
زمان:
حجم:
13.61M
سخنرانی حجت الاسلام دکتر رفیعی
روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
حسینیه آیت الله حق شناس
@arefeen
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ثواب زیارت حضرت معصومه سلام الله
@arefeen