#لحظاتى_در_قتلگاه_كانال_كميل....
🌷تو راه فکه بودیم. کلی در مورد فکه شنیده بودم و خیلی دوست داشتم اونجا رو ببینم. وقتی رسیدیم آنقدر هوا طوفانی بود و خاک پخش شده بود که جایی رو نمى شد؛ دید. بنابراین پیاده نشدیم و قرار شد؛ بریم یکی از مناطق جنگی نزدیک که اطراف فکه بود. به اسم کانال کمیل. اسمی که کمتر شنیده شده بود. به یاد شهیدان مظلوم قتلگاه فکه (موقعیت کمیل و حنظله)....
🌷و خاطراتی که سربازی که اونجا بود برای همه تعریف کرد با صداى بلند تو اون هوای آلوده ولی با عشــــق: "گردان کمیل تو این کانال محاصره مى شن و تمام نیروی دشمن رو سرشون خمپاره مى ريزن. بچه ها همه زخمی شدن. همه یه قمقمه آب داشتن که اونم بین راه تموم شده بود. ٥ روز اونجا می مونن و دیگه با اون تن زخمی نمى شه کمبود آب و غذا رو تحمل کرد....
🌷بچه ها دیگه روحیه ندارن راهی نمونده! یکی از بچه های با روحیه که صدای خوبی هم داشت، بلند مى شه و از حضرت فاطمه مى خونه و بچه های دیگه سینه مى زنن. یهو یه راهی که تا قبل اون متوجه ش نشده بودنو مى بينن. باور نکردنی بود....
🌷چند نفری سالم ترن و تصمیم مى گيرن که برگردن. چشم زخمی ها بهشونه. یکی میگه مارم ببرید. یکی میگه وقتی رسیدین حتماً برای کمک به ما بیاید ها!! زخمی ها رو خودشون خاک مى ريزن که وقتی عراقی ها اومدن تیر خلاصی نزنن.
🌷بچه ها از کانال دارن رد مى شن که همونی که با صداش به دل بچه ها صفا داده بود، دچار موج گرفتگی مى شه و بلند مى شه و سرشو از کانال مى آره بیرون و به جای اینکه به سمت نیروی های خودی بره برعکس مى ره سمت نیروی دشمن!! هی صداش مى كنن اونور نرو کجا مى رى؟! ولی فایده نداشت. حالا خودتون تصور کنید حضرت علی اکبری که تن زخمیش به سمت دشمن مى ره و عمود آهنین....
🌷تو این مسیر بچه هایی که شهید مى شن. ازون تعداد معدود چند نفری سالم برمى گردن. همون چند نفری که با دل شکسته به رفیقاشون قول داده بودن برای نجاتشون برگردن و مى دونستن که نمى تونن؛ برگردن و زخمی هایی که تو اون کانال پر پر می شن بی دفاع...."
🌷این خاک برای کشور عراق بود و چند سال هست که دست ایران بود. برای تفحص شهدا و سالی که ما رفتیم آخرین سالی بود که دست ایران بود و چه حکمت زیبایی بود اون طوفان. سر مرز عراق بودیم و یه سيم خاردار و عراق و افقی که امتدادش به کربلا مى رسيد و اونور سیم خاردار؛ کتونی پاره، کلاه، خمپاره هایی که ازون موقع به یادگار مونده بودن. و يه عالمه از شهدایی که هنوز تفحص نشده بودن....
🌷....به قول اون سرباز: "شهدا چشماشونو اینجا گذاشتن که شما قدم رو چشماشون بذارین. روحــــشون شــــاد..."
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌹 @arefeen
❤️دل بــســـپــار ...
به آتشی که نمى سوزاند
" ابراهیم " را
و دریایى که غرق نمی کند
" موسى " را
نهنگی که نمیخورد
"یونس" را
کودکی که مادرش او را
به دست موجهاى " نیل " می سپارد
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
آیا هنوز هم نیاموختی ؟؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ، " نمی توانند "
پس
به " تدبیرش " اعتماد کن
به " حکمتش " دل بسپار
به او " توکل " کن
و به سمت او " قدمی بردار "
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی...!
🌹 @arefeen
#بهجت_العارفین
روزى با خود فكر مى كردم كه آقاى بهجت چرا اين قدر ناراحت و محزون به نظر مى رسند چرا مثل ديگران با خنده و شادى سلام و احوال پرسى نمى كند، چند وقتى بود كه در اين فكر بودم شبى آقا را در خواب ديدم صورت آقا يك نورانيت خاصى داشت مى خنديد و شاد بود آنچنان كه هر فردى را به خود جلب مى كرد آن قدر نورانى و بشاش بود كه در خواب داشتم ذوق مى كردم و از خوشحالى و محبت و شوق به ايشان در پوست خود نمى گنجيدم . بعد از خواب فهميدم كه اين مردان خدا حديث : المومن بشره فى وجهه ... را بهتر از ما درك مى كنند اما وقتى انسان هاى ديو سيرت كه هر كدام در باطن حيوانى است را مى بيند جايى براى شادى نيست .
يكى از افراد كه براى خود دبدبه و كبكبه اى داشت روزى نزد آقاى بهجت آمد و درخواست موعظه كرد آقا فرمودند: گناه نكن. آن فرد جواب داد ما كه گناه نمى كنيم يك نصيحت ديگر بفرماييد.
آقاى بهجت در گوش وى چيزى گفتند كه كسى متوجه نشد اما آقا را ديدند كه سر بزير انداخت و با شرمسارى راه خود گرفت و رفت .
حضرت امام رحمه الله فرمودند : آقاى بهجت سال هاست كه اختيار موت دارند
📕کتاب داستان های عارفانه
🌹 @arefeen
حاج آقا قرائتی زیبا گفتند :
تیر سه شعبه یعنی چه؟
تیر سه شعبه یعنی همین کارهایی است
که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم!
همین بدحجابی و رعایت نکردن ها است
سه شعبه دارد!
یک شعبه اش این است که خودمان
گناه کرده ایم ...
یک شعبه اش این است که دیگران را
به گناه انداختیم ...
یک شعبه هم قلب امام زمان (عج) است
که نشانه گرفتیم ...
وای بر ما
بانو!
این چادر تا برسد به دست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام!
چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند
🌹 @arefeen
✴️شیخ محمداسماعیل دولابی :
✨ خدا یک تار و یک تور و یک تیر دارد.
با تار و تور و تیرِ خود ، آدم ها را جذب می کند.
تار خدا قرآن است . نغمه های قرآن آسمانی است . خیلی ها از این طریق قرآن جذب می شوند.
خیلی ها را با تور جذب خودش می کند ، مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر .
تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدم ها را از این طریق جذب خودش می کند.
اولیای خداوند برای مشکلات لحظه شماری می کردند.
🔹شد دلم آسوده چون تیرم زدی
🔸ای سرت گردم چرا دیرم زدی
🌹 @arefeen
🌷داستان کوتاه
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.»
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت : «میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد و دادن غذا ، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی عجیبی روبرو شد.
همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخوردند..!
پادشاه پرسید : « با این سگها چه کردهای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد.
احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کردهاند و مدتهاست به خود اجازه نمیدهید آنها را ببخشید ، فقط کافیاست امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید ...
مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید.
🌹 @arefeen
امام محمد باقر علیه السلام :
مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُطِيعاً لِلَّهِ تَنْفَعُه وَلَايَتُنَا ، وَ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ عَاصِياً لِلَّهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَايَتُنَا ، وَيْحَكُمْ لَا تَغْتَرُّوا وَيْحَكُمْ لَا تَغْتَرُّوا .
هر کدام از شما شیعیان مطیع خداوند باشد ولایت ما برایش مفید خواهد بود
و هر که خدا را نافرمانی کند ولایت ما سودی برایش ندارد.
زنهار که فریفته نشوید! زنهار که فریفته نشوید!
📚 الکافي (ط-الاسلامیه) ج2 ، ص75 و 76 ، ح5 .
🌹 @arefeen
🌷حاج آقا پناهیان :
❄️⇦ کار خوب را بی موقع انجام دادید قبول نیست. کار خوب سره جاش ، سرِ جای خودش نباشد شیطان به تو گفته است که انجام بده!
یک نفر اگر لازم باشد الان بجای نماز خواندنش به یک بدبختی کمک کند ، کمک نکند و شروع به نماز خواندش کند، قول شرف می دهم که بهترین نماز عمرش را میخواند. چون شیطان میگوید: بچه ها! بروید کنار حواسش را پرت نکنید، بگذارید طولانی تر بخواند. بخواند تا کمرش بشکند . من خودم هم (شیطان) همینطوری بدبخت شدم، بگذارید مثل من بدبخت شود.کار خوب سر جای خودش! نباشد شیطان به تو گفته است انجامش بده!
❄️⇦ زن و شوهر دعوا کردند، مثلا شوهر ظلم کرده است به خانم، باید یک جوری دعوا را تمامش کنی، میگویی نه بابا! مردشورشو ببرن. میرم مسجد!! می رود مسجد، یک حال عبادتی پیدا میکند . امشب دیگه نمیخواهد از مسجد برود به خانه، تعقیبات تموم میشود، میگوید: حاج آقا تو را به خدا یک کم فضای معنوی مسجد رو بهتر کنید، یک کم بیشتر بخونند، یک دعای توسل حاج آقا بخونید امشب دلمان گرفته است ، دلمان برای اهل بیت تنگ شده است.
تو بنظرت الان بچه ی خوبی شدی واقعا؟!!!
❄️⇦ خانم نسبت به شوهره بدرفتاری میکند، نماز خواندنش میاد ، چادرش را بر می دارد سجاده را پهن می کند، برای مادربزرگش هم نماز قضا میخواند، حالا نماز قضا خوندی! برو با شوهرت خوش رفتاری کن، میگه ولش کن! چرا اینقدر خودم رو صرفش کنم، بجای او میرم خودم رو صرف خدا میکنم.
دیگه این نماز قبول نیستا!! خداوند خیلی تیزه. ببین اصلا تیزی را خداوند آفریده است.
❄️⇦ یکی از علما و عرفای بسیار بزرگ با
خانمش دعواش میشد (خانمش مقصر بود) تا خانمش را راضی نمیکرد نمازش را نمی خواند . این راضی کردن بنده خدا واجب تر از نماز اول وقت است .
🌹 @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
✨نصيحت پدربزرگ خيلىساله
تو ذهنم مونده ڪه میگفت:
✨ﺍﮔﻪ ﻣﻬــﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻦ ﻭ
ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭼـﺎﯼ
ﺁﻭﺭﺩ ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﻦ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺗﻨـﻬﺎ
ﭼﯿﺰﯾﻪ ڪه ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍیی ﺍﺯ
ﻣﻬـﻤﻮﻧﺶ ﺩﺍﺭﻩ و ﺍگهنخورین
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧــﻪ ﺑﺎﯾﺪ چیکار ڪنه.
🌹 @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌷 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
❄️⇐ برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار می گیرد یا نه، ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می دهید:
⑴⇜ الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه
💌⇐ اگر طاعت پشت طاعت انجام می دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.
⑵⇜ الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه
💌⇐ اگر بعد از معصیت و گناه، طاعتی انجام می دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.
⑶⇜ المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه
💌⇐اگر بعد از طاعتی، گناه و معصیتی انجام دهید، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.
⑷⇜ المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد
💌⇐ اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود، وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است!
🌹 @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
💌⇐به سه چیز هرگز نمیرسید!
❶⇐ بستن دهان مردم
❷⇐ جبران همه شكستها
❸⇐ رسیدن به همه آرزوها
💌⇐سه چیز حتما به تو ميرسد!
❶⇐ مرگ
❷⇐ نتیجه عملت
❸⇐ رزق وروزی
🌹 @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🌷 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
❄️⇦ به یاد این حدیث بیفتید و ریا نکنید. یک روایتی قدیم دیده ام که ریاکار برای چه ریا می کند ؟ نوعاً انسان برای چه ریا می کند؟ برای اینکه در دل مردم جا باز کند انسان عملش را نشان می دهد تا بیشتر مرید پیدا کند.
❄️⇦ در روایت آمده که خدای تبارک و تعالی به ریاکار می فرماید: «ای ریاکار! برای چه ریا می کنی؟ برای این ریا می کنی تا در دل مردم جا باز کنی و مرید پیدا کنی و مردم مرید تو شوند؟ تو بیا خالص شو و همه ی کارها را برای من انجام بده، من بیشتر برای تو مرید درست می کنم و محبّت تو را بیشتر در دل مردم می اندازم.
❄️⇦ این تجربه ی عمر ماست و به چشم دیده ایم کسانی که خالص بوده اند، مریدانشان بیشتر بوده است. «آشیخ محمد حسین زاهد رحمه الله علیه» که تعداد مریدهایش از همه ملاّهای تهران بیشتر بود، چرا؟ چون هوا را بو نکرده بود، خالص بود. اگر انسان این حدیث را همیشه یادش باشد، هیچ وقت برای کسی کار نمی کند و هیچ وقت ریا نمی کند. پس هر وقت شیطان سراغ شما آمد و به شما گفت که «ریا کن»، به یاد این حدیث بیفتید و ریا نکنید.
📗 در محضر استاد ، ص 180
🌹 @arefeen
🌷حکایت
اربابی یکی را کشت و زندانی شد و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد.
اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده میکردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران میکنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانوادهات و فرزندانت وداع میکردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من میروم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد. ارباب برگشت و خود را یک بار تسلیم مرگ کرد .
📖 قرآن کریم سوره بقره آیه 264 :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا ۖ لَا يَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
💠ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند؛ و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمیآورد؛ (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد؛ (و بذرهایی در آن افشانده شود؛) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاکها و بذرها را بشوید،) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند. آنها از کاری که انجام دادهاند، چیزی به دست نمیآورند؛ و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
💠تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی:
نکته ها:
اين آيه نيز تشبيهى را با خود دارد و نمايانگر باطن اشخاصى است كه به قصد ريا و تظاهر انفاق مىكنند. ظاهر عمل اينان مانند خاك، نرم ولى باطن آن چون سنگ، سفت است كه قابليّت نفوذ ندارد. به خاطر سفتى و سختى دلهاى سنگشان، از انفاق خود بهرهاى نمىبرند.
پیام ها:
1- منّت گذارى و آزار فقير، پاداش انفاق و صدقات را از بين مىبرد. «لا تُبْطِلُوا»
2- ريا، نشانه عدم ايمان واقعى به پروردگار وقيامت است. «يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ»
3- انفاق مهم نيست، انگيزه و روحيّهى انفاق كننده مهم است. «رِئاءَ النَّاسِ»
4- اعمال شخص منّت گذار، رياكار وكافر، تباه است. كلمهى «فَمَثَلُهُ» قابل تطبيق با هر سه گروه است.
5- رياكار، عاقبت رسوا مىشود و حوادث، كاشف حقايق است. «فَتَرَكَهُ صَلْداً»
6- رياكار نه تنها از پاداش آخرت محروم است، بلكه رشد روحى را نيز كسب نكرده است. «لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ»
7- منّتگذار ورياكار، در مدار كفر و مورد تهديد است. «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»
🌹 @arefeen
🌷 حاج آقا مجتهدی تهرانی :
❄️⇦ روایتی از پیغمبراکرم(ص) است؛ مرحوم نراقی ره نقل می کند که عالمی را وارد جهنّم می کنند و دور جهنّم او را می گردانند. تعبیر عجیبی در روایت دارد: مثل حمار که دور سنگ آسیاب بچرخد و به تعبیر ما مثل اسب عصّاری به همه نشانش می دهند. بعد از او سؤال می کنند: چه کردی که با تو این چنین می کنند؟ در جواب می گوید: من واقع را می دانستم و مردم را امر می کردم به اینکه عمل کنند؛ ولی خودم عمل نمی کردم؛ مردم را نهی می کردم از زشتی ها، ولی دست خودم آلودۀ به همان زشتی ها بود.
❄️⇦ این همان عالمی است که در رابطۀ با علمش حالت عُجب و خودبینی پیدا کرده و علم را هدفگیری کرده است؛ نه معلوم را.
🌹 @arefeen
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌹 شهید مصیب مجیدی 🌹
هر چی اصرار می کردیم شما هم چیزی بگو، می گفت : من که سخنرانی بلد نیستم... وقتی دید بچه ها دست بردار نیستند، سرش رو انداخت پایین و گفت: «سعی کنید زیاد آرزو نکنید،چون مرگ به آرزوهای شما می خندد... نکند یه وقت آرزو کنید فقط مال دنیا برای خودتان داشته باشید...
تلاش اصلی خود را بگذارید برای آخرت... زمان ما مثل زمان امام حسین(ع) است... روز ، روز عمل است و هر کس سری دارد ، باید هدیه کند ، دستی دارد باید هدیه کند...» می گفت و گریه می کرد... بچه ها هم سرشان پایین بود و با حرف های او اشک می ریختند...
🌹 @arefeen
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت😔
یک بینوا برای خودش ربنا گرفت
هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟
از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت...
آقا مگر "بَدان" به حریمت نمیرسند؟
پس "حُر" که بود که جام بلا گرفت؟😔
باشد؛ محل نده... نبرم اربعین حرم...
اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت😔
آنقدر گریه میکنم که بگویند عاقبت:
نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت...
اما ز راهِ دور؛ سلام حضرت حسین🌹
بارانِ اشک، از این روضه ها گرفت...
🌹 @arefeen