زمین سیاه شد و چشم ماهتاب گریست
زمان ز غم متوقف شدآفتاب گریست
برای تشنه لبان آب کیمیا شده بود
برای این عملِ ظالمانه آب گریست
گلوی طفل به تیر سه شعبه آذین شد
تمامِ عرش فلک در غمِ رباب گریست
برای حمله به ناموس و اهل بیت حسین(ع)
عفاف اشک شد و جوی خون،حجاب گریست
کسی که دینِ درستی نداشت هم حتی..
برای داغ تو در پرده ی نقاب گریست
طنینِ ظلم و ستم را چه پاسخی باید؟
جواب خواستم و ناگهان جواب گریست
بریز ساقیِ کوثر،شراب در جامم
که در فراقِ حسینت،شراب ناب گریست
✍محمد ثاقبی
#عاشورا
بد بوست ارض و عرش،ز بویِ زباله ها!
آه و فغان ز دوستیِ خرس خاله ها
طوری کج است پایه ی ایمانِ مسلمین
که کار ساز نیست جهانی ز ماله ها!
ای عشق،آهمان به پشیزی نمیخرند
افسوس که به کار نیایند ناله ها
صد ها سلام و مهر به سلطانِ کربلا
از یا کریم قلبِ شکسته،حواله ها!.
تاریک و ترسناک و غریب است،این جهان
چون آفتاب،رفته به آغوش هاله ها
شعری نگفته ام که کند وصف تو حسین(ع)
پر شد اتاق من،از کاغذ،مچاله ها
✍محمد ثاقبی
#عاشورا
#یا_حسین