امروز کلاس حلقهی صالحینم رو با یک دانش آموز برپا کردم . مهم نیست چند نفر ؟ یا چند ساعت ؟
یکی تربیت میشه ، خوب تربیت میشه. بزرگ میشه ، فرمانده میشه ، بعد بهش میگن حاج قاسم ! تک نفره دنیا رو تکون میده . بین میلیونها میلیون آدم ، یکی بشه حاج قاسم واسه کل دنیا بسه .
#حلقه_صالحین
شِیخ .
التیامِ خستگیها .. سلام بر شهدا ❤️
شهدا ...
پناهگاهِ امنِ امینِ انسانهایِ دلشکستهاند.
همانهایی که پَر گشودند و از جانِ ارزشمندشان گذشتند تا اسلامِ عزیز، زنده و جاویدان و سرافراز بماند .
هرکجا دلهای شکسته به سمتِ منبعِ نامحدودِ محبتِ شهدا کشانیده شد. به حال مطلوبی رسید و خواستههای دل، محقق شد!
اینک وقتِ آن است که متوسل شویم به انوارِ چشمانِ رسول اکرم ص و سربازانِ شهیدِ از جان گذشتهی راهِ حق و حقیقت تا سپاهِ حق در برابر رژیمِ منحوسِ صهیونیسم پیروز شود .
✍🏻 #طلبهیجوانِحزباللهی
#سلامبرشهدا
حضرت زینب به ما یاد داد در کنارِ رعایتِ چهارچوب هایی که دین برای یک خانم قائل شده، میشه مقتدر و حماسه آفرین و تبیینگر بود . میشه نقش آفرین و تاریخ ساز بود !
تولدت مبارک اَبَر قهرمانِ تاریخ 🌸
امشب دانشگاه سخنرانی دارم ، محتوای سخنرانی رو که آماده کردم خیلی باب میلم شد ، وقت کنم همین روزها تایپ میکنم براتون میفرستم مطالعه کنید . .
سلام علیکم رفقای جان .
ایامِ گذشته ، متنِ مختصرِ حماسه طورِ با احساسی در رابطه با مسالهی غزه نگاشته و با شما به اشتراک گذاشته بودم !
احتمالا هنوز فراموشش نکرده باشید . اتفاقی که بغضِ گلویم و ذوقِ در چشمانم شد ، محبتِ شما نسبت به این پست بود .
امروز یکی از دوستانِ عزیزِ ما که دنبال کنندهی کانال هستند ، پادکستی برای بنده ارسال کردند که با صدای زیبای دلنشین خودشون بود و البته متنی که من نوشته بودم . با کسب اجازه از صاحب اثر ، این صوت رو با شما به اشتراک میزارم .
در انتشار این صوت ...
دست یاری شما را خواهانم :)
#از_طرف_مدیرِ_کانال
• فـلسـطـٖین !.mp3
3.96M
عاقبت ، هجوم ناگهان عشق
فتح خواهد کرد پایتختِ درد را (:
گوینده - معصومہحاجیبابایی
نگارنده - طلبهیجوانِحزباللهی
#فلسطین | #غزه
@Sheikh_Alii
🔸 ماجرای دانشگاه .
خیال نمیکردم دنیای طلبگی ،
زندگانیام را گره بزند به تجربههایِ
شیرینِ وصف ناشدنی در سنینِ پایینِ جوانی .
آن روز ، صبحِ دل انگیزِ شاعرانه ام را با نامِ مبارک حضرت زینب سلام الله علیها آغاز کردم و با اشتیاق در پی آن بودم تا مطلبِ جوان پسندِ پر مغزی آماده کنم . چرا که عصر آن روز افتخار داشتم در محضر دانشجویان باشم و سخنرانی کنم .
هرچه دل گفت ، نگاشتم و هرچه عقل گفت زیرکانه به آن اضافه کردم و از چاشنیِ روایتها به محتوایِ شیرینم افزودم .
به هر شکل از اذان صبح تا اذان مغرب ، بی وقفه تلاش کردم تا مطلب بسیار مناسبی آماده کنم . اولین تجربهی سخنرانیام در میان جمع دانشجویان بود و من به عنوان یک طلبهی جوان که سن و سالم از بسیاری از آنها کمتر بود قرار بود در آنجا حضور یابم .
نخستین باری نبود که برای سخنرانی میرفتم ، در مساجد و محافل حوزهی علمیه و دبیرستانهای دخترانه ، بارها حضور یافته بودم . ولیکن در دانشگاه ، خیر ! و همین امر برایم جذابیتِ فوق العادهای به ارمغان آورده بود .
تا عصر که پا در نمازخانهی دانشگاه بگذارم دل توی دلم نبود و اشتیاقِ فوقالعاده ای داشتم . زمان گذشت و هنگامهی دیدار با دانشجویان فرا رسید . به محض آنکه در نمازخانه وارد شدم ، گویا که روحم با آب روان برخورد کرده باشد تازه و سرزنده شدم و از نشاط دانشجویانِ جوان ، نشاطِ بی نظیری در قلبم احساس کردم .
جمعِ بامحبتشان عجیب دل و جانم را شیفته کرده بود و الحمدالله به لطف بانوی صبر و مقاومت ، من نیز در جوار دوستان دانشجویم سخنرانی خوبی داشتم .
آنچه که برایم اهمیت داشت اثر گذاری کلامم بود و رسوخ در قلب دانشجویان . که الحمدالله میسر شد . .
✍🏻 #طلبهیجوانِحزباللهی