دل+PLUS
دلپلاس روایتی شیک از دل و قلوه دادن و عشقولانهبازیهای مجازیِ امروز نیست .
دلپلاس روایتی است نو و خوش از ابنای حضرت آدم علیهالسلام که در عصر یکپارچگی کروناویروس متفاوت زیستهاند .
روایتی از شیردلانی که تنها خبطشان این است که دل دارند و غم را نمیخواهند برای هیچ دارودیاری.
آدم هایی که اگر دوست داشتید، میتوانید بروید توی بحرشان ببینید چه حس و حالی اینطوری بیقرار و لاقیدشان کرده که بپرند وسط آتش .
تجربهای هم آغوش خطر که در آن آتش ترس و لبخند و بغض و ابتکار به هم آمیخته . مجاهدانی که چند قدم این طرفتر ، در دارالعبادهی یزد داوطلبانه و مردمی طعم این ایام را دیگر گونه چشیده اند .
دلپلاس
روایتیازمجاهدانخطِمقدمِجنگبا
کروناویروس 🎞😷
.
هرکجا میرفتیم، با دو گروه آدم سروکار داشتیم. یک گروه به چشم آدم حسابی های دغدغهمند جان برکف نگاهمان میکردند و گروهی به چشم دیوانههای بیکار و بیعاری که بی خود و بی جهت جانشان را در خطر انداخته اند .
.
آمبولانس رسید .
تابوت را که بردیم سمت غسالخانه یکی از اطرافیان میت گفت : هواش رو داشته باشید ! چهل سال چای ریز روضه های امام حسین ع بوده ...
زانویم قفل شد . طلبه ها تمام مدت غسلش ، زیارت عاشورا خواندند و ذکر گفتند و گریز روضه زدند . موقع کفن کردن ، طلبه ای دم گرفت و گفت : اگر کشتند چرا خاکش نکردند .
و پیرمرد را میهمان آخرین روضهی زندگی اش کرد .
.
یکبار گوشیام را گرفتم جلوی صورت یکی از طلبه ها . چشم دوختم به چشم های خسته اش . سینه ام را صاف کردم و با ژست خبرنگارانه پرسیدم : شما طلبه هارو چه به شستن مرده های کرونایی ؟
یکی از بچه های آن طرف شوخی اش گل کرد و گفت : بگو به زور آوردنمون ، روزکی بود 😂
آن یکی گفت : بله ما به زور اومدیم اینجا . مسئولان موافق اومدن ما نبودن ! وجدانمون اجازه نمیداد شیعیان امیرالمومنین مثل یهودیا و مسیحیا بی غسل و کفن دفن بشن!
.
میگوید : ما گر ز سر بریده میترسیدم ، در محفل عاشقان نمیرقصیدیم !
کرونا که چیزی نیست ، ما روزهای جنگ رو پشت سر گذاشتیم .
.