وَ تو موظفی تا از طلوعِ فجر تا انتهایِ غروبِ آن ، به زیستنِ با جنگ ادامه دهی . تو خود قهرمانِ داستانِ زندگی خودت هستی !
بحث اینه که میخوای زیر پرچم دین یه زندگی آروم داشته باشی یا پرچم دین رو دستت بگیری و زندگی ببخشی و مُبلغ باشی ؟
.
شِیخ .
خیلی وقت بود سری به حیاط نزده بودم . اونقدر درگیر روزمرگی های زندگی بودم و سرم گرمِ ماجراهای روزگار بود که یادم رفته بود باید درست وسطِ زندگی اصلِ زندگی رو جستجو کرد و خوشبختی اونقدر هاهم که توی ذهنمون بزرگش کردیم دست نیافتنی نیست . خلاصه اینکه با دیدن این گل های رنگی رنگی ، خنده ی عمیقی روی صورتم نقش بست و خدارو هزاران بار بابت وجود این دل خوشی های کوچیک شکر کردم .