- شهید مهندس محمد عبدوس - خیلی قشنگ میخنده مگه نه :)♥️؟

خودمونیما ... حتی خانواده‌‌ی شهید بودن هم لیاقت میخواد !

هزاران سال نوری دورم از چشمانت اما عشق چنان آورده نزدیکت که باور دارم اینجایی !! - سردار شهید حسین غنیمت پور - .

آنقدر قدش بلند بود که همیشه پاهایش از پتو بیرون می‌زد! .

گفتم : حسین ، کی میخوای به ما شیرینی عروسیتو بدی ؟ گفت : من خیلی وقته عروسی کردم ! گفتم : به ما خبر ندادی ؟ خندید و گفت : عروسم جنگه ، حجلم سنگر ! تیر و ترکش هاهم نقل و نبات عروسیمه ‌. حالا از کدومش تقدیم کنم ؟ .

داشت لبِ حوض وضو می‌گرفت . گفتم : حسین داری میری باشگاه ؟ گفت : آره ، چطور مگه ؟ گفتم : وضو چرا !؟؟؟؟ گفت : باشگاه عین مسجد میمونه ، با مسجد هیچ فرقی نداره . داخل مسجد قوه روحانی تقویت میشه و داخل باشگاه قوه جسمانی . در ادامه گفت : میدونی چیه ؟ زمانی که این دو قوه باهم تقویت بشن ، ارزش پیدا می‌کنه و انسان میتونه این دو قوه رو در راه اسلام خرج کنه !. .

نقل از خواهر شهید: دلم هوای اسباب بازی می‌کند. اما او فقط در فکر کتاب و کتاب‌فروشی بود. .

¹♥️ از‌ بین‌النهرین تا نهرخین‌

²♥️ از‌ بین‌النهرین تا نهرخین‌

³♥️ از‌ بین‌النهرین تا نهرخین‌

⁴♥️ از‌ بین‌النهرین تا نهرخین‌