خدایا شکرت.
بابت اینکه توی عصر بلاگرها و حجاب استایلها، دنبال کننده هایی دارم که نه بخاطر این مسائل سطحی، بلکه بخاطر عقاید و تفکر و قلمم دنبالم میکنن..
۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۴ آذر ۱۴۰۳
زنِ مسلمان ...
کسی که شیفتهی فاطمهی زهرا سلام الله علیهاست؛ هم در خانه میدرخشد و هم در جامعه نقش آفرینی میکند. زن مسلمان، گوشه نشین، منزوی، بیتفاوت و تک بعدی نیست.
#فاطمیه | #حضرت_زهرا
۱۴ آذر ۱۴۰۳
بعضیها از چیزهای معمولی، ساده نمیگذرند. عبور، برای همه یکسان است. اما توقف و توجه است که آدمها را از هم متمایز کرده و یکی را بزرگ و یکی را کوچک و یکی را با عزت و دیگری را بی عزت میکند.
توجه آدمی باید به چیزهایی معطوف گردد که قابل اهمیت است و در آسمان نیز قدر و منزلتی دارد. و اِلا توقف برای لذایذ دنیایی که میان انسان و حیوان مشترک است...
من آدمهایی را میشناسم که از رد یک خط چروک که روی پیشانی افتاده ساده عبور نمیکنند. درخت را که میبینند نمیگذرند. برای تمام شیارهای نازک روی برگ الله را سپاس میگویند. و به تمام آنچیزی که ما ساده از آن عبور میکنیم به قدر یک سال میاندیشند.
خدا را باید در میان روز، در وسط شلوغیها، در تمام آنچه که برایمان تکراری شده، ببینیم..
#نوشتههایکاملایهویی
۱۵ آذر ۱۴۰۳
اعضای قدیمی یادتونه که هفته اول فاطمیه همسرم شیخ علی راهی سیستان و بلوچستان شدن برای تبلیغ، هفته بعدش باهم رفتیم شیراز و این هفته فعالیت های فاطمی توی شهر سمنان بود... و حالا استادِ بزرگوار ما که در تمام این مسیر ها و سفر ها و تبلیغ ها در کنار ما بودن متنِ دلی و خارقالعادهای نوشتن که حیفم اومد براتون نفرستم :)👇🏻
۱۵ آذر ۱۴۰۳
السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده
نامه ای از طرف گروه شهید شاطری
به محضر آن حضرت :
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض تقدیر و تشکر داریم از ساحت قدسی حضرتتان؛ خواستم قبول بفرمایید قطره های کوچک تبلیغ ما را به عنوان مرهم زخمهایتان...
مدارس زاهدان را بر زخم پهلو بگذارید
مدارس شیراز را بر زخم بازو
مدارس سمنان را بر زخم سینه
و مدارس قم را بر زخم صورت
دانشگاه و بازار و مساجد و زندان را بر زخم محسن بنهید
و موکب را و نذری های ناقابل زاهدان و سمنان را به سر درد هایتان بگذارید
والله طلبکار نیستیم
فقط ملتمسانه و عاجزانه
بال ملخ گروه شهید شاطری را
قبول فرمایید ..
#حجتالاسلامربیعی #فاطمیه
۱۵ آذر ۱۴۰۳
بدون ذرهای اغراق باید بگم که فاطمیه امثال متفاوتترین فاطمیهی دوران زندگیم بود...
۱۵ آذر ۱۴۰۳
۱۶ آذر ۱۴۰۳
برای خاطر لبنان، فلسطین، سوریه .
برای لرزیدن دستِ دخترکی دو ساله که از شدت سرما دندانهایش به هم میخورد. برای خاطر تپش قلب مردی چهل ساله که پس از هربار شنیدن صدای انفجار، باید پناهی باشد برای خانوادهاش. برای مادرانی که در زمانی کوتاه، پدر را، همسر را، برادر را و فرزند را از دست میدهند؛ اما وطن را نه!
۱۶ آذر ۱۴۰۳
من اندوهگینم، برای تمام تحولات این جهان که چه ناعادلانه ظلم را، تاریکی را، شقاوت را به مردم تحمیل میکند. مردمی که همگی فطرتی آسمانی دارند و به جبر در دامِ شیاطین افتاده اند ...
۱۶ آذر ۱۴۰۳