eitaa logo
اشعار دلسوخته
17.2هزار دنبال‌کننده
330 عکس
103 ویدیو
1 فایل
#شعر/ #نوحه/ #مداحی/ #مذهبی #کلیپ/ #استوری/ #حدیث شُکر خدا را که در پناه حسینم عالَم از این خوبتر پناه ندارد ارتباط 👇🏼 @AlivLeila
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 1.63M
نوحه حضرت رقیه س با پاهای پُر آبله دویدم دویدم نرسیدم به قافله بُریدم بُریدم شب تاریک و خستگی بابا جون بابا جون واسه یاری یه آشنا ندیدم ندیدم وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری منو کُشته زخم زبان بابایی... بابایی... به لبانم آمده جان کجایی ؟ کجایی؟ نفسم بالا نمیاد عزیزم عزیزم همه ی شب منتظرم بیای... بیایی... وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری پاهای کوچکم شده پُر از خون پُر از خون شده ام از فراق تو پریشون پریشون شبا تا صبح می سوزم و می سازم می سازم چرا یادم نمی کنی بابا جون بابا جون وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری داره چشمام بارون غم می باره می باره خونه ی ما خرابه شد چه چاره ؟ چه چاره ! صورتم با دست عَدو سیاه شد سیاه شد گوش زخمی گوشواره شو نداره ... نداره... وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری کانال شعر، و، متن، مداحی عضوشوید 👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/647823363C45a7e8dbd8
نوحه اربعین زبانحال زینب س با امام حسین ع برادر برادر.. زینب شود فدایت الهی الهی... پَرپَر شَوَم برایت برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم حسینم ای عزیزم، ای تشنه لب شهیدم یک اربعین ز داغت، خَم شدم و خمیدم به دشت کربلایی، شدی بُریده حنجر سرت به نیزه ها رفت، در پیش چشم خواهر ای زخمی در غربت... دار و ندارِ خواهر ای تنها ای بی کس... عطشان غریب مادر برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم جانم حسین حسینم جانم حسین حسینم میریزم میریزم... خاک عزایت بر سر می سوزم می سوزم... با یاد جسم پَرپَر در مقتل در مقتل... یک محشری بپا شد سر تو سر تو... سمت قفا جدا شد یادمه تشنه بودی، خون گلوت و خوردی رفتی و خیمه هات و، به خواهرت سپُردی یادم میاد چه جوری، پَرپَری زدی به گودال با سُمّ اسب دشمن، شد پیکر تو پامال چهل روز چهل روز... به خاک غم نشستم چهل روز چهل روز... از داغ تو شکستم برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم جانم حسین حسینم جانم حسین حسینم برادر برادر... بنما منو حلالم بدون رقیه... بدون اون سه ساله م به جای طفلانت... من تازیانه خوردم رقیه شهید شد... کاشکی به جاش می مُردم طفلی همه نگاهش، سوی تو بود بیایی شبانه روز به گریه، می گفت بابا کجایی؟ یه شب که دختر تو، به آه و ناله افتاد سرت تو رو آوردن، بغل گرفت و جان داد یتیمِ سه ساله ت، جا مونده در خرابه بیاد رقیه ت، عمری دلم کبابه برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم جانم حسین حسینم جانم حسین حسینم شاعر (دلسوخته) 🔷️اشعار 🔷️@Sher_Mazhabi
خیمه ها می سوخت...🖤 خیمه ها آتش گرفت و کودکان ناله سَر دادند؛ زینب عمّه جان! ترس بَر اَندام آنها چیره شد... با نوای وای وای و اَلامان... دختری دامان زینب را گرفت تا بسازد چاره ای بَر کودکان عمّه زینب یک نگاهی کُن ببین آتشِ روی زمین و آسمان... خیمه ها می سوخت در شام عزا دید زینب کودکان را نیمه جان گفت زینب: الفرار... الفرار... دخترم در خیمه ی آتش نمان اهل بیت مصطفی آواره شد... هر طرف یک دختری بَر سَر زنان دختری آتش گرفته مَعجرش زد به تاریکی صحرا ناگهان... دختری کوچک تر از هر دختری در دل شب دور ماند از دیدگان چون شمارش کرد زینب جمع را دید طفلی کم شده از کاروان وقت اِعزام اسیران بود که... گفت زینب صبر کُن ای ساربان یک سه ساله گم شده از قافله مُهلتی تا جویم او را این زمان قبل از اینکه عمه پیدایش کُنَد نانجیبی از گروه دشمنان... دید دختر را که می لرزد به خود... بوته ی خاری شده او را مکان ضربه ای زد بَر یتیم خونجگر... شد کبودی روی آن دختر عَیان ناله ای زد باز هم یک ضربه خورد تا که ساکت شد وَ اُفتاد از زبان دختری که ماجرایش گفته ام هست رقیه عمّه ی صاحب زمان "همتی" با خون دل شعری سرود یا حسین یاری کُن از این ناتوان (دلسوخته) @Sher_Mazhabi
زمان: حجم: 1.2M
نوحه واحد حضرت رقیه س خیمه ها آتش گرفت و کودکان ناله سَر دادند؛ زینب عمّه جان! @Sher_Mazhabi
زمان: حجم: 939.6K
نوحه شاعر و مداح: عمه زینب عمه جان جانان اومده در شب تاریکم مَه تابان اومده به تَن بیمارم قوّت جان اومده بگو جارو بزن خرابه رو بگو مهمان اومده بگو جارو بزنن خرابه رو... یه کمی خرابه نامرتبه عمه جان رقیه ات موذبه یعنی بابا روی خاکا بشینه؟ این که خیلی بد و دور از ادبه صبر کن تمیز کنم دور و برم یه صفا بدم به موهای سرم مهلتی بده که آماده بشم تا پذیرایی کنم از پدرم عمه جانم زینب واسه من کاری کن تا که آماده بشم تو منو یاری کن بتکون گرد و غبار تَنم و یه صفایی بده پیراهنم و عمه جان شانه بزن موی منو یه کمی بباف گیسوی منو عمه زود باش اگه خدا بخواد داره بوی نفس بابام میاد دیگه راحت میشم از غم و پر به دری ذیگه راحت میشم از غم بی پدری بگو دخترای شامی بدونن بهترین بابا. بابای منه بگو بابای رقیه اومده نازنین بابا بابای منه قشنگ ترین بابا. بابای منه بهترین بابا بابای منه بابا حسین، بابا حسین بابا حسین، بابا حسین شاعر و مداح @Sher_Mazhabi
هدایت شده از اشعار دلسوخته
نوحه اربعین زبانحال زینب س با امام حسین ع برادر برادر.. زینب شود فدایت الهی الهی... پَرپَر شَوَم برایت برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم حسینم ای عزیزم، ای تشنه لب شهیدم یک اربعین ز داغت، خَم شدم و خمیدم به دشت کربلایی، شدی بُریده حنجر سرت به نیزه ها رفت، در پیش چشم خواهر ای زخمی در غربت... دار و ندارِ خواهر ای تنها ای بی کس... عطشان غریب مادر برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم جانم حسین حسینم جانم حسین حسینم میریزم میریزم... خاک عزایت بر سر می سوزم می سوزم... با یاد جسم پَرپَر در مقتل در مقتل... یک محشری بپا شد سر تو سر تو... سمت قفا جدا شد یادمه تشنه بودی، خون گلوت و خوردی رفتی و خیمه هات و، به خواهرت سپُردی یادم میاد چه جوری، پَرپَری زدی به گودال با سُمّ اسب دشمن، شد پیکر تو پامال چهل روز چهل روز... به خاک غم نشستم چهل روز چهل روز... از داغ تو شکستم برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم جانم حسین حسینم جانم حسین حسینم برادر برادر... بنما منو حلالم بدون رقیه... بدون اون سه ساله م به جای طفلانت... من تازیانه خوردم رقیه شهید شد... کاشکی به جاش می مُردم طفلی همه نگاهش، سوی تو بود بیایی شبانه روز به گریه، می گفت بابا کجایی؟ یه شب که دختر تو، به آه و ناله افتاد سرت تو رو آوردن، بغل گرفت و جان داد یتیمِ سه ساله ت، جا مونده در خرابه بیاد رقیه ت، عمری دلم کبابه برادر حسینم... ای نور دیده گانم شهیدم با داغت... آتش زدی به جانم جانم حسین حسینم جانم حسین حسینم شاعر (دلسوخته) 🔷️اشعار 🔷️@Sher_Mazhabi