eitaa logo
شعر هیأت
10.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
183 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تاج شهیدان همه عالمی 🔹 وقتی سخن از تاج شهیدان همه عالم، ماه بنی‌هاشم علیه‌السلام و مدایح ایشان به میان می‌آید (به‌ویژه در ایام اعیاد شعبانیه) شاید بسیاری از هم‌نسلان من، ناخودآگاه به یاد مثنوی معروف مرحوم (۱۲۹۰-۱۳۶۱ش) می‌افتند. مرحوم ریاضی یزدی در شمارمعروف‌ترین و برجسته‌ترین شاعران انقلابی و ولایی‌سرا در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ بود و مثنوی ایشان، تا همین اواخر دهه ۶۰ به عنوان مناجات پایانی (بحرطویل‌خوانی) مجالس عزاداری خوانده می‌شد. 🔸 پرسش مهمی که ذهن من و هم‌نسلان مرا به خود مشغول داشته، این است که راز مقبولیت این مثنوی، و ماندگاری این مثنوی در ذهن نسل‌‌های بعد چیست؟ سعی دارم با بررسی ابعاد مختلف این مثنوی، به اندازه بضاعت خود به دنبال پاسخ به این سؤال باشم. لازم به ذکر است، از مهم‌ترین نکات در تاثیرگذاری شعر، اولاً شناخت شاعر از نیاز خاص مخاطب(فکری-عاطفی) است؛ و ثانیاً توان شاعر در انتقال مفاهیم به زبان ساده، مطابق ذهن و زبان مردم است. 🔹 به عبارت دیگر، هر شعری در یک دوره زمانی خاص، اگر مطابق اقتضائات(حال و مقام) سروده شود، و در آن به نیازهای فکری و عاطفی مخاطبان توجه شده باشد، و به زبانی ساده اما هنری(سهل ممتنع) ارائه شود، مطمئناً به زبان، ذهن و سپس قلب مردم آن زمان و حتی نسل‌های بعد راه پیدا می‌کند و در دل‌ها ماندگار می‌شود. مثنوی مرحوم ریاضی یزدی به دلیل بهره‌مندی از همین صفات و خصایل است که هنوز طراوت و جذابیت خود را حفظ کرده است. 🔸 دلایل موفقیت این شعر را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد: ۱. زبان و بیانِ ساده و طبیعی: (هیچ واژه متکلفانه، ناآشنا و نامأنوس، یا هیچ عبارت ثقیل و غیر قابل فهمی در آن وجود ندارد) ای حرمت قبلۀ حاجات ما یاد تو تسبیح و مناجات ما تاج شهیدان همه عالمی دست علی ماه بنی‌هاشمی عَمّ امام و اَخ و اِبن امام حضرت عباس علیه‌السلام ۲. محتوا‌محور بودن شعر: الف) اشارات مستقیم یا غیرمستقیم تاریخی ب) استنباط‌های شاعرانه از حقایق تاریخی ج) اشارات گسترده به بخش‌های جذاب زندگی حضرت مثلاً: اشاره به داستان رد امان‌نامه که بار حماسی-تاریخی بسیاری دارد و امروزه برخی شاعران از آن غافل‌اند: چون نهم ماه محرم رسید کار بدآنجا که تو دانی کشید از عقب خیمۀ صدر جهان شاه فلک‌جاه ملک‌آشیان شمر به‌آواز تو را زد صدا گفت کجایید بَنُو اُختنا تا برهانند ز هنگامه‌ات داد نشان خط امان‌نامه‌ات رنگ پرید از رخ زیبای تو لرزه بیفتاد بر اعضای تو من به امان باشم و جان جهان، از دم شمشیر و سنان بی‌امان؟! دست تو نگرفت امان‌نامه را تا که شد از پیکر پاکت جدا مزد تو زین سوختن و ساختن دست سپر کردن و سر باختن دست تو شد دسته شه لافتی خط تو شد خط امان خدا ۳. جلوه‌های مضمون گرایانه: کاربرد ترکیبات خاص و بدیع حاویِ بار مضمونی قوی، که باعث جذابیت اثر شده و احتمالاً در آن سال‌ها به نوعی، کشف زبانی به شمار آمده است. «تاج شهیدان» همه عالمی دست علی ماه بنی‌هاشمی همقدم «قافله‌سالار عشق» «ساقی عشاق» و علمدار عشق مکتب تو «مکتب عشق» و وفاست درس الفبای تو صدق و صفاست شمع شده آب شده سوخته «روح ادب» را ادب آموخته .
۴. جلوه‌های موسیقایی: عَمّ امام و اَخ و اِبن امام حضرت عباس علیه‌السلام کاربرد عبارت «حضرت عباس علیه‌السلام» در یک مصراع یا عبارت عربی «یا کاشف کرب الحسین»: ای علم افراشته در عالمین «اکشف یا کاشف کرب الحسین!» از نمونه‌هایی است که در چشم مخاطب، جلوۀ خاصی داشته است. ۵. کاربرد وزن کوتاه و نشاط‌ انگیز وزن کوتاه و سه رکنی «مفتعلن مفتعلن فاعلن» از نظر موسیقایی، طراوت و جذابیت خاصی دارد و شاید در آن دوران، نوع انتخاب وزن، غافلگیرانه بوده و جذابیت خاصی داشته است. گفتنی است، شاعر از ظرفیت‌های حماسی، نشاط‌انگیزی، ایجاز(خلاصه‌گویی) این وزن، به درستی و به خوبی استفاده کرده است. همه می‌دانیم که وقتی شاعر در مصراعی سه رکنی (مثلاً: مفتعلن مفتعلن فاعلن) مطلبی را ارائه کند، لازم است به جای اطناب (زیاده‌گویی، پرگویی و پرورش کلام) به ایجاز (خلاصه‌گویی، بیان تلگرافی ، مختصر و مفید، با محوریت تداعی) روی آورد. هنر مرحوم ریاضی این است که با وجود آن که مخاطب شعرش عموم مردم‌اند و به پرورش کلام و اطناب نیاز است، با محوریت «ایجاز»، مضامین را به صورت تمام و کمال ارائه کرده است. ۶. بیان سهل ممتنع (غیرمستقیم و شاعرانه) اگر مخاطب با ابیات این شعر، ارتباط مفهومی و حسی برقرار می‌کند، به راحتی ابیات را می‌فهمد و از آن لذت می‌برد، به جهت بیان شاعرانه شعر است. به جهت پرهیز از اطاله کلام، صرفاً به دو نکته اشاره می‌شود: الف) بیان شاعرانه با محوریت حسن تعلیل: مطلع شعبان همایون اثر بر ادب توست دلیلی دگر سوم این ماه چو نور امید شعشعۀ صبح حسینی دمید چارم این مه که پر از عطر و بوست نوبت میلاد علمدار اوست شد به هم آمیخته از مشرقین نور ابوالفضل و شعاع حسین ای به فدای سر و جان و تنت وین ادب آمدن و رفتنت وقت ولادت، قدمی پشت سر وقت شهادت، قدمی پیش‌تر! ب) روایت شاعرانه همین جنبه روایت‌گری (وصف با بیان جزئیات) باعث می‌شود که شاعر، زبان صمیمی و روان و عموم‌فهم را برگزیند: چون نهم ماه محرم رسید کار بدآنجا که تو دانی کشید از عقب خیمۀ صدر جهان شاه فلک‌جاه ملک‌آشیان شمر به‌آواز تو را زد صدا گفت کجایید بَنُو اُختنا تا برهانند ز هنگامه‌ات داد نشان خط امان‌نامه‌ات رنگ پرید از رخ زیبای تو لرزه بیفتاد بر اعضای تو... شاید تنها نکته‌ای که می‌توان بر این شعر خرده گرفت، غفلت از شیوه بلاغی در مصراع اول بیت است: تا برهانند ز هنگامه‌ات داد نشان خط امان‌نامه‌ات نکته یکم: جهش ضمیر و کاربرد آن، به شکلی که با زبان شاعر و شیوۀ بلاغی او در این شعر (بیان سهل ممتنع) سازگاری ندارد. نکته دوم: مضمون«رهاندن» در مصراع «تا برهانند ز هنگامه‌ات» انتخاب درست و شایسته‌ای برای این بیت نیست. امید است، بتوانیم به عنوان شکر نعمت، از میراث‌های ماندگار در ادب ولایی، به عنوان الگوهای پیشرفت و تعالی در شعر بیش از همیشه بهره ببریم. 📝 سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی ✅ @smhroknabadi@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹سید الساجدین🔹 سلام! ای سلام خدا بر سلامت! درود! ای کلام الهی، کلامت! تو هم سجده؛ هم سیدالساجدینی که قلب حسین است بیت‌الحرامت... سلام خدا بر سجود و رکوعت درود خدا بر قعود و قیامت حجر بر در خانه‌ات قطعه سنگی مقام آورد سر به پای مقامت تو حَجّی، صلاتی، زکاتی، جهادی تو ممدوح با نامِ زین العبادی تو در تیرگی‌ها سراج‌المنیری تو همچون پیمبر، بشر را بشیری سماوات و عرش‌اند در اختیارت تو آزادۀ عالمی، کی اسیری؟ تو در کنج ویرانه‌ها هم بهشتی تو در زیر زنجیرها هم امیری به پای تو سر کرد خم «سربلندی» تو تنها به نزدِ خدا سر به زیری یمِ هشت بحری و دُرِّ سه دریا ولی خداوند حیّ قدیری تو «قدر» و «تبارک» تو «فرقان» و «نوری» تو عیسی، تو گردون، تو موسی، تو طوری... تو زمزم، تو مروه، تو سعی و صفایی تو فرزند کعبه، تو رکن و منایی تو قرآن، تو احمد، تو حیدر، تو زهرا تو در حُسن، آیینۀ مجتبایی امامی و پیغمبری از تو زیبد که تنها پیام‌آورِ کربلایی کلامت بوَد وحیِ صاعد چه گویم تو از پای تا سر کلامِ خدایی دعا بر دهان و لبت بوسه آرد همانا همانا تو روح دعایی چه بهتر که «میثم» ثنای تو گوید برای تو خواند، برای تو گوید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1371@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹مزامیر صحیفه🔹 بسته‌ست همه پنجره‌ها رو به نگاهم چندی‌ست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم حس می‌کنم آیینۀ‌ من تیره و تار است بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است از بس که مناجات سحر را نسرودم سجادۀ‌ بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم ای کاش کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خمسه‌عشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟ اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه‌ست جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت در پردۀ‌ عشاق تو یک گوشه نشسته‌ست صد حنجره داوود در آغوش صدایت از بس که ملک دور و برت پر زده گشته‌ست «پیراهن افلاک پر از عطر عبایت» تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/248@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹خطبۀ طوفانی🔹 آرزوی کوه‌ها یک سجدۀ طولانی‌اش آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی‌اش دست‌هایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانی‌اش... می‌وزد از منبرش فریادهای «یاحسین» شام‌ها ویرانهٔ هر خطبهٔ طوفانی‌اش در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است عبدوَدها کشته، از شور حماسی‌خوانی‌اش اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا چشمه‌ها می‌جوشد از هر واژهٔ قرآنی‌اش 📝 🌐 shereheyat.ir/node/942@ShereHeyat
بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است بهار فصل صمیمیت خداوند است برای رویش پر جنب و جوش بعد از مرگ بهار سبزترین حجت خداوند است مشام جان و جهان را شمیم گل پر کرد بهار شمه‌ای از رحمت خداوند است زبان گشاده زمین، لب گشوده کوه و کویر نگاه کن همه جا صحبت خداوند است دوباره خوانده زمین را به زندگی، به شهود بهار جلوه‌ای از شوکت خداوند است دلیل این همه کثرت، ظهور این همه رنگ نشان روشنی از وحدت خداوند است برای این همه صحرا که دستشان خالی‌ست بهار عیدی بی‌منت خداوند است 📝 #سعید_بیابانکی 🌐 shereheyat.ir/node/3713 ✅ @ShereHeyat
25.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای این دل بیچاره همدم! عاشقت هستم برای زخم‌های سینه مرهم! دوستت دارم 📹 شعرخوانی 🌐 shereheyat.ir/node/2222@ShereHeyat
🔹تو بیایی...🔹 بی‌تو این‌جا همه در حبس ابد تبعیدند سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی‌خورشیدند از همان لحظه که از چشم یقین افتادند چشم‌های نگران آینۀ تردیدند نشد از سایۀ خود هم بگریزند دمی هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند غرق دریای تو بودند ولی ماهی‌وار باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند در پی دوست همه جای جهان را گشتند کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است فصل‌ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند تو بیایی، همۀ ثانیه‌ها، ساعت‌ها از همین روز، همین لحظه، همین دم، عیدند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2142@ShereHeyat
علیه‌ا‌لسلام 🔹خورشید کربلا🔹 پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی هر شب نصیب سفرۀ شهر مدینه شد در کنج خانه، نان تنوری که داشتی شب‌زنده‌دار بودی و ذوب خدا شدی در بندگی گذشت حضوری که داشتی... خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود در کوچه‌های شهر، عبوری که داشتی این آفتاب توست که خورشیدمان شده! یا که پیمبر است دوباره جوان شده؟... چشم تو ماه و تابش ماهت پیمبری‌ست روی سپید و خال سیاهت پیمبری‌ست گفتار و آفرینش و خُلق عظیم تو لحظه به لحظه، گاه به گاهت پیمبری‌ست... باید دوید پشت سر ردّ پای تو یعنی تویی همیشه که راهت پیمبری‌ست نامت علی‌ست جلوه رویت محمدی‌ست نامت علی‌ست طرز نگاهت پیمبری‌ست تو صاحب جلال علی و پیمبری آیینه جمال علی و پیمبری ای آفتاب روشن شب‌های کربلا پیغمبر دوبارۀ صحرای کربلا ای از تمام عالمیان برگزیده‌تر نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا آب فرات و علقمه و گنبد حسین یا تل زینبیه و هر جای کربلا... ...هر چند دیدنی‌ست ولی دیدنی‌تر است پایین پای مرقد آقای کربلا نزدیک‌تر به محضر آقاست جای تو پایین پایی و همه پایین پای تو... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2210@ShereHeyat
علیه‌ا‌لسلام 🔹نسیم صلوات🔹 در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی‌جهت نیست که اسمش علی اکبر شده است چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده‌ست مگر یا لیلا؟ با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چقدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست «پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست» سنگ در دستش از اعجاز قمر می‌گردد گر به خورشید بگوید نرو، برمی‌گردد جان علی، جسم نبی، جلوۀ کوثر بوده سرّ لولاک، از اول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمی‌خواست نفس پنج تن آل عبا برمی‌خواست ذاتش آیینه در آیینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته... بی‌نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجۀ شیراز نوشت: «شاه شمشادقدان، خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان» زلفش آن‌روز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر مؤذن‌زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنۀ صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ... به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم صلوات می‌وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنۀ الطافِ تو دشت مشک از چشمۀ چشمان تو پر برمی‌گشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2211@ShereHeyat
علیه‌ا‌لسلام 🔹یوسف لیلا🔹 در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا شب است و می‌تکاند آسمان از دامنش آرام همه ته‌مانده‌های نور را بر سفرۀ صحرا میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا خوشا لیلا که در دامان جوانی این‌چنین پرورد که دارد خوف از پروردگار خویشتن، تنها تعالی‌الله رویش را که «والفجر» است تفسیرش تعالی‌الله مویش را که «والیل اذا یغشا» ملاحت می‌چکد از ساحت پیشانی‌اش هر بار که در نزد پدر پایین می‌اندازد سر خود را کسی چون او پر از سُکر خدا گشته‌ست پا تا سر که نشناسد میان سجده‌های خویش سر از پا علی اکبر است او یا نبیّ دیگر است او یا علیّ‌بن‌ابی‌طالب مهیا گشته بر هیجا! که او تا بر زمین پا می‌گذارد، راه می‌افتد میان آسمان‌ها بر سر پابوسی‌اش دعوا «اگر امر خدا جنگ است باید رفت» گفت و رفت نه از شمشیرها ترس و نه از سرنیزه‌ها پروا بلاجوی و بلی‌گوی و عطش‌نوش و رجزخوان بود هجوم آورد بر میدان چه رعدآواز و برق‌آسا «منم من زادۀ زهرا، منم آیینۀ حیدر!» ولی نشناختند او را ولی‌نشناس‌ها... دردا! نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا... امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3216@ShereHeyat
24.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا 📹 شعرخوانی 🆔 instagram.com/shereheyat@ShereHeyat