#امام_رضا علیهالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹امامنامه🔹
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟..
به سویت آمدهام از هوای شاهچراغ
نوای هوهوی خیل کبوتران با من
به سویت آمدهام از مسیر جادۀ ابر
کویرها به هوایت نفسزنان، با من
از این طرف غم شاه شهید در جگرم
از آن طرف عطشِ ماه جمکران با من
از این طرف شعفی سبز در منازل دل
از آن طرف خبر شوق دوستان با من
به مشهد آمدهام، نبضنبض شاعرخیز
کمیت و دعبل و حَسّان، دوان دوان با من..
هزار حافظ و سعدی غزلسُرای دلت
هزار فردوسی، شاهنامهخوان با من
ولی به وصف تو باید امامنامه سرود
اگر که بار معانی کشد بیان با من..
به یک قدم منم و شاعری که کهنهسراست
به یک قدم عطش شاعری جوان با من..
به پیشت آمدهام، با لبان مضمونساز
کلیم و صائب و بیدل نقارهخوان، با من
شبیه شعر، تو را بیت بیت خواهم یافت
اگر که صبر کند، لفظ ناتوان با من
مگر ستارۀ مهرت طلوع کرده به دل
که در مدار تو افتاده کهکشان با من؟
نه من به پای زیارت دویدهام تنها
که رو به توست: زمین با من و زمان با من
به سمت مبدأ تو ذهن بادها جاری
به سوی مقصد تو رودها روان با من
درختها به تولای مشرقت پر گل
بهارها به تمنات، گلفشان با من..
من از مکان تحیر رسیدهام اینجا
به جستجوی تو جانهای لامکان با من
من از زمین محبت به سویت آمدهام
اگر چه در سفر توست، آسمان با من
به دستگیر ملائک رسیدهام اینجا
صدای ممتد بال فرشتگان با من
من ایستادهام اینک میان حیرت خلق
جهانیان همه انگشت بر دهان با من
من ایستادهام اینجا کنار ثقل جهان
ملالنامۀ تقدیر اِنس و جان با من
من ایستادهام اینجا میان گوهرشاد
طنین لحظۀ گلدسته و اذان با من
به خلسه دست رساندم به نقرهکوب ضریح
خروش و غلغل انبوه زائران با من
درود! ای نفست روحبخش سینۀ ما!
سلام! ضامن نام تو بیامان با من!
تو شاهراه یقین منی اگر یک روز
به جنگ، صد تنه رو آورد گمان با من
تو یار و حافظ دین و دل منی حتی
اگر که دشمن خونی شود جهان با من..
ببین بدون تو و سفرۀ ولایت تو
چه کرده است غم آبرو و نان با من؟..
ولی چه جای شکایت؟ که اینک اینجایم
مقابل تو و خورشید خاوران با من..
به خود میآیم و یک بغض... آب مینوشم
هزار چشمه عطش میزند فغان با من
زمان به ساعت آخر رسیده، باید رفت
ببار اشک خوش آخرالزمان با من
بخوان صداقت پندار، جاودان در جان
بمان سعادت دیدار، همچنان با من
درود حس شفاعت، مرا ببر با خود
سلام حال زیارت، کمی بمان با من
سفر تمام شد و در کنار سفرۀ صبح
نشستهام من و یک داغ بینشان با من..
📝 #محمد_مرادی
🌐 shereheyat.ir/node/5255
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
#قصیده
🔹بهشت🔹
جام ِجهان نماست، در این قطعه از بهشت
آرامِ جان ماست در این قطعه از بهشت
فوج فرشتگان به نیایش نشستهاند
آوای «ربّنا»ست در این قطعه از بهشت
آیینۀ شكوه ِ«كلیم» است و «کوه طور»
آن نور و آن صداست، در این قطعه از بهشت
هر دل كه زنده است به انفاس موسوی
همصحبت خداست، در این قطعه از بهشت
خورشید شاهد است، كه نقش كتیبهها
«والشمس والضحی»ست، در این قطعه از بهشت
عطر مدینه، نور نجف، رنگ كاظمین
اشراق كربلاست، در این قطعه از بهشت
هرگاه سعی در طلب معرفت كنی
هم مروه، هم صفاست، در این قطعه از بهشت
عشاق، در «طواف حرم» موج میزنند
حجّ من و شماست، در این قطعه از بهشت
جان ِجهان كجاست؟ در این عرش آستان
محرابِ دل كجاست؟ در این قطعه از بهشت
در چشم عارفان سحرخیز، آسمان
آبیتر از دعاست، در این قطعه از بهشت
صدق و صفا، خلوص و یقین، عشق و آرزو
باران واژههاست، در این قطعه از بهشت
فولاد، پای پنجرهاش آب میشود
اسرار كیمیاست، در این قطعه از بهشت
روشنتر از ستاره، به مژگان نشسته است
اشكی كه بیریاست، در این قطعه از بهشت
جای دگر، سراب فریب و غمِ فناست
سرچشمۀ بقاست، در این قطعه از بهشت
در خلوتِ خیالِ خود از خویشتن بپرس
از ما «رضا» رضاست، در این قطعه از بهشت؟
ما را به باغ و گلشن و صحرا چه حاجت است؟
تا حجّت خداست، در این قطعه از بهشت
اذن ورود ما به حرم چیست غیر اشک؟
وقتی قرار ماست، در این قطعه از بهشت
زائر در این حریم مطهر، غریب نیست
بیگانه، آشناست، در این قطعه از بهشت
تذهیبنامۀ عمل عاشقان، «شفق»!
امضای مرتضاست، در این قطعه از بهشت
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/3414
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
فرازی از یک #غزل_مثنوی
🔹آوازِ التجا🔹
شب بود و بارگاه تو چون خرمنی ز نور
میریخت در نگاه زمین آبشار طور..
گلدستهها به حُرمتِ بانگ اذان بلند
چون دستهای عاطفه بر آسمان بلند
پرواز اشک، گَرد غم از چهره میزدود
آواز التجا همهجا بال میگشود
عطر محبت تو در آفاق مینشست
آهنگ نور بر دل عشاق مینشست
از کوچههای خستۀ دلتنگ تا شما
میآیم ای نهایت امّیدِ ما، شما!
وقتی که میرسم به تو لبخند میزنی
در خود شکستهام، تو مرا بند میزنی
لبخند سبز تو به دل امّید میدهد
یعنی به دست ما گل خورشید میدهد
هر چند چون غبار غریبی پیادهام
اینجا برای دیدن تو ایستادهام
وقتی که با اشاره صدا میکنی مرا
از قید هر کلام رها میکنی مرا..
جایی که عطر عشق تو پرواز میکند
درهای بسته را به سحر باز میکند..
وقتی که اشک در قدم آه میچکد
آیینۀ نگاه تو اعجاز میکند
هر غنچه خاطرات دلِ تنگ خویش را
تا باز میشود، به تو ابراز میکند
شعر زلال چشمۀ آن چشمها مرا
در مثنوی همیشه غزلساز میکند
اینجا دری به خلوت عشّاق بسته نیست
بالی برای سیر به آفاق بسته نیست
اینجا مراد از چمن اشک چیدنیست
نور دعا به چهرۀ احساس دیدنیست
اینجا تو را به سیرِ سماوات میبرند
لبهای بسته را به مناجات میبرند..
بالی بزن که وسعت این طورِ غرق نور
با چلچراغ اشک شود آبشارِ طور
در پرتوِ نگاهِ نوازشگر رضا
داروی درد میچکد از آبیِ فضا..
دریاست این تبارِ سخاوت، وضو بگیر
هر حاجتی که داشتی امشب از او بگیر..
📝 #غلامرضا_شکوهی
🌐 shereheyat.ir/node/5556
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببينيد | شعرخوانی مرحوم #حميد_سبزواری در حضور رهبرانقلاب
🏴 سالگرد درگذشت مرحوم حمید سبزواری
💻 @Khamenei_ir
#شعر_انتظار
#غزل
🔹قیمت دوستی🔹
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
قیمت «دوستی» ای دوست! اگر جان باشد
این خریدار تو آمادۀ پرداختن است
تا زمانی که نیابیم تو را، کار جهان
سنگ در برکۀ بیهودگی انداختن است
بشناسیم و نبینیم تو را حرفی نیست!
غصّۀ ما همه از دیدن و نشناختن است
با غم یار بسوزیم و بسازیم ولی
همۀ قصه مگر سوختن و ساختن است؟
📝 #مصطفی_تبریزی
🌐 shereheyat.ir/node/5051
✅ @ShereHeyat
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من آمدم تو نیز میآیی، به این امید
عمرم به سوی لحظۀ میعاد میدود...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹پناهم بده🔹
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده...
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده...
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین من است
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جملۀ حاجات مرا هم بده
آنچه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
📝 #حبیب_چایچیان
🌐 shereheyat.ir/node/567
✅ @ShereHeyat
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگو «چمران» بگو غیرت، بگو درد
بگو تنهاترین، عاشقترین مرد
📝 #علیرضا_قزوه
🌐 shereheyat.ir/node/4550
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹غبار روضه🔹
سلام! آمدهام تا به من، امان بدهید
دلی به روشنی رنگ آسمان بدهید
یگانه مشرق عصمت! چه میشود که به من
برای عرض ادب، همت و توان بدهید؟
دخیل پنجره فولادتان شدم، شاید
به این کبوتر پربسته، آشیان بدهید
جز این دعا، چه بخواهم من از شما، که مرا
پناه، از خطر «آخرالزمان» بدهید
ودیعهایست نهان، در نهاد من «توحید»
به شرط آن که طراوت، شما به آن بدهید
از آستان شما، عرض حاجتم این است
که در زمین خراسان، به من ضمان بدهید
دلم که آهوی وحشیست، مانده سرگردان
شما طریق هدایت به او نشان بدهید
جواب این دل درمانده را، به جان جواد
به حُرمت نفس پاک قدسیان بدهید
علامت دل عاشق، شکستن است اینجا
به این شکستهدل، امّید و آرمان بدهید
فرشتگان مقرّب! برای سرمۀ چشم
به من، غباری از این روضه ارمغان بدهید
رهایی از غم ایام، در ولای رضاست
به من، سعادت این فیضِ جاودان بدهید
یکیست حرف دلم با زبانم از اول
به من، توانِ قبولی در امتحان بدهید
در آفتاب قیامت، که عافیتسوز است
خدا کند به «شفق» نیز سایبان بدهید
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/3395
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹هشتمین بهار🔹
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
نامت بلند مثل غزلهای آسمان
هشتآسمان نشسته به ایوان خانهات
از کوچهباغهای نشابور رد شدی
با کولهباری از غم غربت به شانهات
دل در مدینه عاشق روی تو شد ولی
از کوچههای توس گرفتم نشانهات
دست من و ضریح تو ای هشتمین بهار
امشب دلم عجیب گرفته بهانهات
📝 #حیدر_منصوری
🌐 shereheyat.ir/node/5426
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹یا امان الخائفین🔹
سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی
کیستم؟ دست نیازم، لطف بیش از حد تویی
کیستم؟ عرض سلامم، بال در بالِ نسیم
میکشد آنکه مرا هر صبح تا مشهد تویی
صبح مشهد زندگی تازهای در من دمید
حس شیرینی که در خود زندگی دارد تویی
ای نگاه لطف تو بیابتدا بیانتها
من چه میفهمم، گمانم معنی سرمد تویی
یا امان الخائفین! آیا امانم میدهی؟
آنکه نگذارد تفاوت بین خوب و بد تویی
آمدم از خویش تا تو ای نگاه بیکران
سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
🌐 shereheyat.ir/node/5254
✅ @ShereHeyat
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹دلم از نور لبریز است🔹
به ظاهر زائرم اما زیارت را نمیفهمم
من بیچاره لطف آشکارت را نمیفهمم
تو از من بیشتر مشتاق دیداری و من حتی
به دل افتادن گاه و گدارت را نمیفهمم
زیارتنامه میخوانم دلم از نور لبریز است
«اگر چه گاه معنای عبارت را نمیفهمم»
تو پرواز مرا در اوج میخواهی و میدانی
من از بس در قفس بودم اسارت را نمیفهمم
به جای غربت تو ازدحام صحن را دیدم
غریبی آه درد بیشمارت را نمیفهمم
به هر زائر سه جا سر میزنی، دلگرمیام این است
زیارت نه ولی قول و قرارت را که میفهمم
📝 #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/1537
✅ @ShereHeyat