eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار آتش و دود و غم است و نامش عشق هزار درد و دریغ و بلا و نامش یار ...
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشک با تو از دل زهـرا تولد یافته است مادرت دریا خودت دریا به دنیا آمدی💎 عیدتون مبارک😍❤️ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زینب همان کسی است که در راهِ عفتش عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد (س)🌹 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مستیم و نداریم غمِ سود و زیان را هرشب بفروشیم به‌جامی دو جهان را... چون کوزهء سربستهء پنهان شده در خاک یک‌عمر ز ترس همه بستیم دهان را... بگذار لبی بر لبم ای ساغرِ دلخون تا فاش کنم پیش تو اسرار نهان را... مهمانِ توام چند صباحی دگر ای‌عمر! این‌قدر میازار من سوخته‌ جان را... گرنیست به‌جز خونِ‌جگر مزد من‌از عشق بر شانه چرا می‌کشم این بار گران را... تا من شوم آسوده و خشنود شود یار با من بزن ای‌مرگ!به‌تیری دو نشان را... جای طلب بوسه وفا خواستی ای دل دیدی‌که نه‌این را به تو دادند نه آن‌را... راضی به عذاب دگران نیستم اما گر عادلی ای‌چرخ!فلک‌کن دگران را...
نام ما را به خطا برد و خودش می دانست به فراموشی ما داشت تظاهر می کرد! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلـــم گــــرفتــه بگو که هنوز هم داری بـرای عاشــق بی خانـه، جا در آغوشت ؟!
گویند به هم مردم عالم گلهٔ خویش پیش که روم من که ز عالم گله‌دارم؟
من ماهی‌ام امّا به سرم شور نهنگ است این برکه‌ی بی‌حوصله اندازه‌ی من نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اناری؛ همچواسمت عشق میریزی به پاییزم "تورا ای نوبرِیاقوتِ آبان دوست دارم...😇 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چقدر ساده به‌هم ریختی روان مرا بریده غصّۀ دل‌کندنت امان مرا... قبول کن که مخاطب‌پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستان مرا... گذشتی از من و شب‌های خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو جهان مرا... سریع پیر شدم، آن‌چنان‌که آینه نیز شکسته در دل خود صورت جوان مرا... به فکر معجزه‌ای تازه بودم و ناگاه خدا گرفت به دست تو امتحان مرا... نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا... تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد بیا و تلخ‌تر از این مکن دهان مرا... چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا... تو نیم دیگر من نیستی، تمام منی تمام کن غم و اندوه سالیان مرا...
خوش به‌حال من‌و دریا و غروب‌و خورشید و چه بی ذوق جهانی كه مرا با تو ندید...