می تراود بوی جان امروز از طرف چمن
بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش...
#هوشنگ_ابتهاج
#صبحتوندلانگیز
@Shere_naab
مشڪل فتاده با یار، ڪارم چو صبح و خورشید
با او نمیتوان بود بے او نمیتوان زیست ...!
#نجیب_ڪاشانی
@Shere_naab
تا به کنج لبت آن خال سیهرنگ افتاد
نافه را صدگره از خون به دل تنگ افتاد
آن نه خط است برآن عارض پرنقش و نگار
رنگ محویست که در دفتر ارژنگ افتاد
سیب از آسیبجهانرست که همرنگ تو شد
گشت نارنج ز غم زردکه نارنگ افتاد
دررهت چشم من از هفته به هفتادکشید
در پیات کار من ازگام به فرسنگ افتاد
نرگس از چشم تو چون برد حسد، کور آمد
سرو با قد تو چون خاست بپا، لنگ افتاد
از دل گمشدهٔ خوبش فرو بستم چشم
تا مرا دامنت ای گمشده در چنگ افتاد
دانم اندر دل سخت تو نکرده است اثر
نالهٔ من که ازو خون به دل تنگ افتاد
کرد چون همره چنگ این غزل آهنگ، بهار
چنگ دردل زد و با چنگ هم آهنگ افتاد
#ملک_الشعرای_بهار
@Shere_naab
دل به ابروی بتان دارد چو اقرار درست
می کند از مومنی تصدیق آن اقرار باز
#امیرخسرو_دهلوی
@Shere_naab
وقتی که چای چشـمِ پُررنگ تو دم باشـد
مردی که پیشت مینشیند،خسته تر بهتر
#زحمتکش
@Shere_naab
بس حلقـــه زدم بر در و حـــرفی نشنـیدم
من هیچکسم یا که در این خانه کسی نیست
#بیدل_شیرازی
@Shere_naab
ڪردهام قالب تهے از اشتیاقت عمرهاست
قامت چون شمع در محراب آغوشم گذار
#صائبتبریزے
@Shere_naab
اے باد خوش ! ڪه از چمن عشق میرسی
بر من گذر ڪه بوے گلستانم آرزوست
#مولانا
@Shere_naab
صبح است و نواے بلبلے مے آید
زان طره نسیم سنبلے مے آید
همچون مژه در دیده ے ما جا دارد
خارے ڪه ازو بوے گلے مے آید
#سلیم_تهرانے
@Shere_naab
ای عشق پیش هر کسی نام و لقب داری بسی
من دوش نام دیگرت کردم که درد بیدوا...
#مولانا
@Shere_naab
کاش روزی دَرکِ اَحوالِ دِلِ عاشِق کُنَند
اینکه «فِکرَش را نَکُن» ؛ آتَش به روی آتَش است
#حسین_فروتن
@Shere_naab
دزدی بوسه عَجب دزدی خوش عاقبتی است
که اگر بازستانند، دو چندان گردد!
#صائب
@Shere_naab
نسیم آورده مویش را بنا کرده به رقصیدن
گل از گل می شکوفد با لبش هنگام خندیدن
هوا سرد است یا رُژ میزند بر گونهٔ سیبش؟
چه غوغا می شود گلبرگ روی برف پاشیدن
گلستانی به پا کرده خدا بر قامتش امّا
چنان میترسد از بوسه که گل میترسد از چیدن
#کاوه_احمدزاده
@Shere_naab
صد خانه ی دین سوخت
به هر رهگذر از تو
کافر نکند آنچه تو کردی،
حَذر از تو...
#وحشی_بافقی
@Shere_naab
حال من گاهی رضاخانی ست
گاهی رازی ام
کشف الکل ، یا حجابت هردو
مستم می کند ... !
#اوتادی
چه ڪسے روے ِلبان ِتو شڪر ریخته است؟
قهوه ے ِچشم ِتو را باز قجر ریخته است؟
هدفش چیست از این تلخے و شیرینے ها؟
آنڪه در "خیرُعمل" هاے تو شر ریخته است
عاشقت بوده خدا و به گمــانم قندیل
اشک ِاو بوده ڪه از عصر ِحجر ریخته است
گونهے ماه گُل انداخته با دستانت
از هر انگشت ِ تو صد گونه هنر ریخته است
مستے ِ چشم ِ تو باید ڪه چنین غرق ڪند
بس ڪه انگور به دریاے ِخزر ریخته است
واے اگر خیره شود صاعقهات میسوزم
روے ڪبریتِ نگاهِ تو خطر ریخته است
نیست قالیچه اے از موے ِتو ابریشم تر
پیش ِپایت چقدر شانه به سر ریخته است
فتح ِ اندام ِ تو با هیچ رقم ممڪن نیست
اینهمه برف ڪه بر ڪوه و ڪمر ریخته است
زل به هرڪس بزنے ڪار ِدلش ساخته است
روے ِ خط ِ مژه هاے ِ تو تبر ریخته است
سالها هم بروے باز شنیـــدن داری
در صدایت نفس ِ مرغ ِ سحـر ریخته است
پُر شد از "ریخته" فنجان ِ ردیـف ِ غزلم
نوش ِجانت ڪه فقط خون ِجگر ریخته است...
#شهراد_میدری
@Shere_naab