تسلیم شو که زخم نمایان عشق را
گر هست بخیه ای لب خود را گزیدن است
🖋#صائب_تبریزی
@Shere_naab
ای موی پريشان تو دريای خروشان
بگذار مرا غرق كند اين شبِ موّاج ...
🖋#فاضل_نظری
@Shere_naab
بـاز امشـب ای ستـاره ی تابان، نیامدی
بـاز ای سپیـده ی شبِ هجران، نیامدی
شمعم شکفته بـود کـه خندد به روی تو
افسـوس ای شکـوفـهٔ خنـدان، نیامدی
زنـدانیِ تـو بـودم و مهتـابِ مـن چـرا؟
بـاز امشـب از دریچه ی زنـدان نیامدی
با ما سرِ چه داشتی ای تیره شب، که باز
چون سرگذشتِ عشق، به پایان نیامدی
شعرِ من از زبانِ تو خـوش صیدِ دل کند
افسوس ای غـزالِ غـزل خـوان نیامدی
🖋#شهـریـار
@Shere_naab
با رشتهی زلف توام امشب سر راز است
افسوس که شب کوته و این رشته دراز است
🖋#هدایت_طبرستانی✨
@Shere_naab
صبح است و گل در آینه بیدار می شود...!!!
خورشید در نگاه تو تکرار می شود....!!!
🖋#حسينمنزوی🌷
#صبحتون_زیبا
@Shere_naab
با زهر چشم خنده همآغوش کردهای
بادام تلخ را چه شکرپوش کردهای؟
داریم چون قبا سربندت هزار جا
ما را چه ناامید ز آغوش کردهای؟
تا چشم را به هم زدهای، از سپاه ناز
تاراج عافیتکده هوش کردهای
در پیش آفتاب چه پرتو دهد چراغ؟
گل را خجل ز صبح بناگوش کردهای
حق نمک چگونه فراموش من شود؟
داغ مرا به خنده نمکپوش کردهای
شکر توام ز تیغ زبان موج میزند
چون آب اگرچه خون مرا نوش کردهای
صائب ز فکرهای ثریا نثار خود
ما را چه حلقههاست که در گوش کردهای
🖋#صائب_تبريزى🌷
@Shere_naab
شبیه چای خود را پیشکش کردم، تو با سردی
مرا در انتظارت از دهان انداختی رفتی ...
🖋#حسین_زحمتکش
@Shere_naab
ﻫﺮچه ڪﺮﺩﻡ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ عشـق را
ﺑﺎ ﻏـﺰﻝ ﺑﺎ ﺷـﺎﻋﺮی با ﻗﻬﺮ ﺑﺎ ﺩعـﻮﺍ ﻧﺸﺪ..!!!
🖋#شهریار🌷
@Shere_naab
افتاد مرا با لب او گفتاری
گفتم که ز من سیر شدی؟ گفت آری
🖋#حضرت_مولانا🌷
@Shere_naab