eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر! درد آن جا که عمیق است به حاشا برسد...
از شمس مي نويسي و با ماه مي پري در مشت سيب سرخي و بر پشت خنجري موي طلايي تو کجا روي من کجا ، هندوي سبزه را چه به بازار زرگري ؟ من در کدام پرده فراخوانده مي شوم خود پرده مي کشاني و خود پرده مي دري تا راه مي زنم که ببينم ، مخالفي تا آه مي کشم که بگويم ، مکدري تو ، لذت مکاشفه در باغ هاي مست  من قفل زنگ خورده جا مانده بر دري هم در غزل غزال تو را جُست رودکي  هم در قصيده قصد تو را داشت انوري کابوس رد پاي تو را خواب ديده ام از هرچه بگذريم ..مبادا که بگذری ! @Shere_naab
قایـقِ عاطـفه گاهی هدفَش صیادیست ماهیِ حوضِ دلم! وسوسه ی تـور نشو ... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شبی دوباره و ای کاش های تکراری فدای چشم قشنگت هنوز بیداری...؟ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
برخاست غبار از قدمت لحظه‌ی رفتن تا روز ابد پیرهنم را نتکانم...! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلم به کار تو باشد سرم به کار خودم... ...💐🍃 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من چه خاکی سر ِ آن خاطره ‌ها بگذارم؟ تو اگرسایه به دیوار ِ کسی بگذاری. . ؟! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صدبار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت یک جمله شکایت به نگارم بِنگارم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
•••┈✾~🥺~✾┈••• بغض من گریه شد و راه تماشا را بست از تو جز منظره ای تار ندارم در یاد..! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بغض من گریه شد و راه تماشا را بست از تو جز منظره اے تار ندارم در یاد..! 🥺 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
پهلوی چشم های تو پهلو گرفته ام.. :)♥️
تار گیسوی تو در مشت گره خورده ی باد خبر از خانه ی ویران شده در مه می داد 🌿
•••┈✾~☹️~✾┈••• تا سلسله‌ی گیسوی تو قاجار است اوضاع دو چشم عاشقم اشکانی است ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
پهلوی چشم های تو پهلو گرفته ام.. :)
•••┈✾~☹️~✾┈••• ای چشم حقیقتی که باور داری چیزی‌ست خلاف آن‌چه می‌پنداری هر پنجره گشوده شاید باشد فریاد به لب رسیده دیواری..!
•••┈✾~❤️‍🔥~✾┈••• از شمس مينويسى و با ماه ميپرى در مشت سيب سرخى و بر پشت خنجرى موى طلايى تو كجا روى من كجا هندوى سبزه را چه به بازار زر گرى؟ من در كدام پرده فراخوانده مى شوم خود پرده مى كشانى و خود پرده مى درى تا راه مى زنم كه ببينم، مخالفى تا آه مى كشم كه بگويم، مكدرى تو، لذت مكاشفه در باغ هاى مست من، قفل زنگ خورده ى جا مانده بر درى هم در غزل غزال تو را جست رودكى هم در قصيده قصد تو را داشت انورى كابوس ردّپاى تو را خواب ديده ام از هرچه بگذريم… مبادا كه بگذرى!