به ابرها زده ام تا ببارمت سارا
به رود های جهان می سپارمت سارا
و چشمه ها سبلان را سبک نکردند آه...
دوباره آمده ام تا ببارمت سارا
پر از شکوفه و باران شود خیالم اگر-
میان گریه به خاطر بیارمت سارا
-منم!
عروس ارس!
من -شبان دلداده-
هنوز هم به خدا دوست دارمت سارا!
قسم به عشق تو یکشب به آب خواهم زد
مرا مباد که تنها گذارمت سارا
غزاله سبلان! ای عروس دریا ها!
به رود های جهان میسپارمت سارا
#حسن_صادقی_پناه
و چای دغدغهی عاشقانهی خوبی ست
برای با تو نشستن بهانهی خوبی ست
حیاطِ آبزده، تختِ چوبی و من و تو
چهقدر بوسه، چه عطری، چه خانهی خوبی ست
قبول کن به خدا خانهی شما سارا
برای فاختهها آشیانهی خوبی ست
غروبِ اولِ آبان قشنگ خواهد بود
نسیم، نمنم باران نشانهی خوبی ست
بیا به کوچه که فردیس شاعری بکند
که چشم تو غزل عامیانهی خوبی ست
کرج؟
سوار شو، آقا صدای ضبط اگر...
نخیر! کم نکن آقا ترانهی خوبی ست
صدای شعلهور گل نراقی و باران
فضای ملتهب و شاعرانهی خوبی ست
مطابق نظر ماست هر چه میخواهیم
قبول کن که زمانه، زمانهی خوبی ست
به خانه باز رسیدیم و چای میخواهم
برای بوسه گرفتن، بهانهی خوبی ست
#حسن_صادقی_پناه