دشتهایی چه فراخ !
کوه هایی چه بلند ...!
در گلستانه ؛
چه بوی علفی میآمد !
من در این آبادی ،
پی چیزی می گشتم !
پی خوابی شاید ...
پی نوری ...
ریگی ... لبخندی ...!
#سهراب_سپهری
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
.
و من
در طلوعِ گلِ یاسی
از پشتِ انگشتهای تو
بیدار خواهم شد ...🌿♥️
#سهراب_سپهری
#صبح_بخیر
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بہ ڪوتاهی آن لحظه شادے
ڪه گذشت ،،،،
غصّہ هـــــــــم مـیگذرد
#سهـراب_سپهـری
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
•••┈✾~🙂~✾┈•••
و او به شیوهٔ باران
پر از طراوت تکرار بود... :)
#سهراب_سپهری
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
و من
در طلوع گل یاسی
از پشت انگشتهای تو
بیدار خواهم شد...♥️
#سهراب_سپهری
#شعر_ناب ✨
زندگـى
بـوے ياسـى اسـت
ڪه گل ڪرده
بہ ديـوار نگاه
⇦ مـن و ࡅ߳❟☛
#سهـراب_سپـهری🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلخوشم با نفسی ،
حبه قندی چایی ...
صحبت اهل دلی ...
فارغ از همهمهی دنیایی !
دل خوشیها کم نیست ،
دیدهها نابیناست ...!
#سهراب_سپهری
صبح دل انگیزتون بخیر 🌻❤️☀️
دود میخیزد ز خلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانهام؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان میرسد افسانهام؟
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر.
خویش را از ساحل افکندم در آب،
لیک از ژرفای دریا بیخبر.
بر تن دیوارها طرح شکست.
کس دگر رنگی در این سامان ندید.
چشم میدوزد خیال روز و شب
از درون دل به تصویر امید.
تا بدین منزل نهادم پای را
از درای کاروان بگسستهام.
گرچه میسوزم از این آتش به جان،
لیک بر این سوختن دل بستهام.
تیرگی پا میکشد از بامها:
صبح میخندد به راه شهر من.
دود میخیزد هنوز از خلوتم.
با درون سوخته دارم سخن.
#سهراب_سپهری
➰
من صدای نفس
باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را
وقتی از برگی میریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه آب از هر رخنهٔ سنگ
چکچک چلچله از سقف بهار...🌸🍃
#سهراب_سپهری
چند روز پیش یکی ازم پرسید:
چرا وقتی اینهمه ساله که اون رفته، هنوزم نتونستی از یاد ببری؟!
مثل #سهراب_سپهری گقتم :
در رگهایش من بودم که میدویدم.
مگه میشه از یاد ببرمش؟!🥲💔
تیرگی پا میکشد از بامها
صبح میخندد به راهِ شهر من
#سهراب_سپهری💛
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زندگی
فهم نفهمیدنهاست
آسمان،نــور،خــدا
عشق،سعادت با ماست
در نبندیم به نـور
در نبندیم به آرامش پرمهر نسیم
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من
وزن رضایت مندیست
#سهراب_سپهری
صبحتون بخیر ❤️
نفسـت داغ،
تنت گرم... !
دعایت با من...
روزهایـت پیِ هم خـوش باشـد !
#سهراب_سپهری
ماه بالای سر آبادی است
اهل آبادی در خواب
روی این مهتابی
خشتِ غربت را میبویم
باغ همسایه چراغش روشن
من چراغم خاموش!...
#سهراب_سپهری🌙
نپرسیم و با خود بمانیم.
و درونِ خویش را آبپاشی کنیم.
و در آسمانِ خود بتابیم.
و خویشتن را پهنا دهیم.
و اگر تنهایی، از نفس افتاد،
در بگشاییم و یکدیگر را صدا بزنیم....
#سهراب_سپهری
#صبح_بخیر🤍
•••┈✾~🌱~✾┈•••
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنــــــم هوشیار است..!
#سهراب_سپهری
•••┈✾~🥺~✾┈•••
من در این تاریکــــی
فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگیام را بچرد...
#سهراب_سپهری
به مناسبت زادروز #سهراب_سپهری
مروری به زندگینامه شاعر نو پرداز و نقاش کاشانی
سهراب سپهری، در ۱۵ مهرسال ۱۳۰۷ در کاشان بدنیا آمد.به یقین بعد از #نیما_یوشیج پدر شعر نو ایران سهراب سپهری سرشناس ترین شاعر ایران در سبک شعر سپید میباشد
سهراب سپهری دهه اول و دوم زندگی را به علم و هنر پرداخت دهه سوم زندگی به کسب تجربه و سفر و دهه های بعد به سفرهای بلند. سفربه آمریکا ایتالیا ژاپن هندوستان و انگلستان پرداخت
از معروف ترین آثار سهراب میتوان به «صدای پای آب» و «اطاق آبی» اشاره کرد
سهراب سپهری پس از بازگشت از انگلستان و تحمل رنج بیماری سرطان خون ، در اول اردیبهشت ۱۳۵۹ دارفانی را وداع گفت
من خدا را دارم
کوله بارم بر دوش
سفری میباید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض🌫
روحش شاد و یادش گرامی باد 🌿
اوج دردمندی و بی پناهی رو
#سهراب_سپهری موقع سرودن این شعر چشیده:
تو میگذری
زمان میگذرد
چه کنم
با دلی که از تو
توان گذاشتنش نیست ..!