گذشتهایم از اندوهو عیشِ مختصرش
که زندگی نمیارزد به رنج و دردسرش...
فقط که ریشهی ما را نمیکَند از جا
بهشاخههای شما نیز میخورد تبرش...
خدا،منو تو و او را نشستو قالب زد
برای اینکه ببالد به خلقتِ بشرش...
چقدر آدم از او چوب بیصدا خورده
طبیعی است که چیزی نماند از اثرش...
نمیشود که از این کوره راه برگردد
خرابکرده پلیرا کهبوده پشتِ سرش...
سلام حضرت هجرت،مرا ببر با خود
که زندگانیِ این گونه آه،بر پدرش...
#طاهره_نوری_احمدآباد