eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
7 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش آیدی جهت تبلیغات : @sherijat_tab پل ارتباطی ما: @Fatemeh_t287 اینجا حرفاتونو میشنوم: https://harfeto.timefriend.net/17540728553291
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌قدَر من آرزو دارم که گر بفشاری‌ام اشکِ حسرت هم‌چو مغز از استخوانم می‌چکد ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تو که هم شمعی و هم گل، چه عجب باشد اگر که دهد دل به تو هم بلبل و هم پروانه ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تَنگ در آغوشش آوردن نصیب ما نشد! نامسلمان شانه، کافر سرمه، ترسا پیرهن! 🚶‍♂ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هولِ فردای قیامت گر ندارم دور نیست کرده‌ام با تارِ زلفش عمرها مشقِ صراط... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چشم جادو غمزه ترسا خال هندو رخ فرنگ در میان خطه ‌ی کفار می‌ گویم حدیث...🚶‍♂ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
📝 این‌قدَر من آرزو دارم که گر بفشاری‌ام اشکِ حسرت هم‌چو مغز از استخوانم می‌چکد ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
روز بر من چار چیز از عشق می‌آرد هجوم صبحْ محنت،           ظهرْ ماتم،                  عصرْ غم،                       شامْ اضطراب... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
📝 بیابانی ست مالامالِ دل تا خیمه‌ی لیلی بسا مجنونِ سرگردان در این ریگِ روان گم شد
خرام از قد و قد از ناز و ناز از جلوه زیباتر نگاه از چشم و چشم از طور و طور از شیوه فتان تر... ...🕊🔖 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
روز بر من چار چیز از عشق می‌آرد هجوم صبح محنت، ظهر ماتم، عصر غم، شام اضطراب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نمی‌گیرم ز لعلش بوسه‌ای قصاب! تا دانی گیاهِ خشکم، از آن آتشِ رخسار می‌ترسم...
گفت چطورید؟ گفتم: ازسخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما...