چقدر پنجرهی بیهوای تنهایی ست
نگاه میدود و رد پای تنهایی ست
در این مدار سکون پر از سکوت مرگ
چقدر سایهبهسایه صدای تنهایی ست
چقدر حسرت بغضم، شبیه آینه ام!
چقدر غربت من لابهلای تنهایی ست
عجیب، وحشت بودن به شانه میبارد
چه لحظههای غریبی برای تنهایی ست!!
مرا به حیرت سیال بیتکلم برد
جنون خنده که در ریسههای تنهایی ست
ببین! چه ثانیههای تحسرِ مجبور
دویده در شب بیانتهای تنهایی ست...
شبیه دفتر بیشکل پر خطوط عدم
هزار آینه در من هجای تنهایی ست!
#محمدرضا_دیری