eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 باد را بر سر کوی تو گذر دشوارست زان همه دل که تو بر یک دگر انداخته‌ای 🌱
YEKNET.IR - vahed - fatemie avval 1402 - karimi.mp3
4.01M
🔳 🌴روزی که شکستند غرور پدرش را 🌴در کوچه بریدن همه برگ و پرش را 🎙 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ما در دنیایی هستیم که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها طعم آرامش را در آن نچشیده است...💔🥺 +شهید حسین اخضر فرمودن! 🏴
«و اگر مرا قدرتِ انتخابم دهند، برای بار دوم عشقت را تکرار می‌کنم...» ...🔖
فرق پاییز و تو این است: تو پاییزتری من غم انگیـــزترم یا تو غم انگیـــزتری؟ خوردم اما نشدم مست چنان! منتظرم که به دستم بدهی کاســـه‌‌ی لبـــریزتری اینهمه زخم زدی بر دل من، باز بزن منتهــــا با تـــبر و با قمــــه‌‌ی تیــــزتری تو و چنگیز مغول هر دو به یک اندازه کشته‌اید، آاااه ولی باز تو خــونریزتری با تو خورشید فقط صبح سخن میگوید با تو که از همه‌ی شهر سحــرخیــزتری پرم از خاطره‌های بد و بد، کاش از تو داشتــــم خاطــره‌‌ی خاطـــره انگـــیزتری به خودت خیره شو در آینه و بعد بگو من غم انگیـــزترم یا تو غم انگـیــزتری؟ 🍁🍂 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداکند همان روایت هفتاد و پنج روز درست باشد... بیست روز هم زیاد است برای کسی که درد پهلو و سینه و... دارد؛ روایت نود و پنج روز یعنی بیست سال درد بیشتر برای مادری مظلوم و قد خمیده...💔😔 🏴
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجازه هست راحت بگم باور اول و آخرمه مادر کربلا مادرمه 🎙 💔 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من خود دلم از مهر تولرزید، وگرنه تیرم به خطا می رود اما به هدر نه...! دلخون شده وصلم و لب‌های توسرخ است سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر،نه... با هرکه توانسته کنار آمده دنیا با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه...! بدخلقم و بدعهد،زبانبازم و مغرور پشت سر من حرف زیاد است؛مگرنه...؟ یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب را باز می‌گذارم تا تو برگردی...🙂 ...🔖
عمار! آن‌گاه که فاطمه را بر محل غسل نهادم؛ به پهلوی شکسته‌اش نظر کردم و دیدم‌ که مسمار در سینه‌اش فرو رفته بود؛ کمرش از کتک کبود شده بود، دلم گرفت.. عمار! هیچ‌چیز چنان قلبم را به درد نیاورد که دانستم فاطمه از ترس این‌که مبادا زندگی بر من زهر شود، زخم‌هایش را از دیدگانم پنهان می‌کرد! - 📚کتاب'موسوعةالکبري‌عن‌فاطمة‌الزهراء