#صد_و_هشتاد_روز_با_خیام
#دوازده
ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
بیدادگری شیوه دیرینه تست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه تست
▪︎نگاره: #شکستن_شاخه_درخت_شکستن_بال_فرشتگان
▪︎نگارگر: #رضا_بدرالسما
@Shere_naab
از نگاهت شرم میبارید و من درویشوار
کنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم
محمدحسن_جمشیدی
@Shere_naab
لُطفــــی کُن و دَرخـلوتِ
مـَـَحزون ِمن ای دوســـت
آرام و قرار دل ِ
دیــــــــوانه یِ مَن باش
#اخوان__ثالث
@Shere_naab
وقتِ شرعی، لطف کن از پیش مسجد رد نشو
موجبات سستیِ ایمان مردم میشوی
#جواد_منفرد
@Shere_naab
مثل بیماری که با هر درد می ریزد به هم
عشق گاهی با نگاهی سرد می ریزد به هم
جنگل و پاییز می دانند گاهی یک درخت
برگ هایش می شود چون زرد می ریزد به هم
عشق وقتی جای آرامش به چالش می کشد
خوابِ عاشق پیشه ی شبگرد می ریزد به هم
نبض در آهنگ یک آونگ وقتی کوک نیست
چرخش منظوم ساعتگرد می ریزد به هم
مثل معتادی که دکتر شک ندارد بعدِ تَرک
چون شود از اجتماعی طَرد می ریزد به هم
زندگی با روز های بد مدارا کردن است
هر که از تقدیر کم آورد می ریزد به هم
زن کنار مرد با غیرت خدایی می کند
در عوض از آدم نامرد می ریزد به هم
#مهدی_خداپرست
@Shere_naab
گر فقیه از عشق منعت میکند،مشنو،ڪه او
سالها تحصیل ڪرد و هم چنان بیحاصل است
#اوحدی_مراغه_ای
@Shere_naab
مرا به خاكِ درِ دوست آشنايي نيست
به آشنايي دل مي روم به خانه ي دوست
#صائب_تبریزی
@Shere_naab
واژه ها منتظـــرِ لحـــنِ هم آوایے تو
؏ــشـــق معناشده درمشقِ الفبایے تو
غزل و مثنــوے و قطعـه زِ ڪار افتادند
بس ڪه زیباست سخن گفتنِ نیماییِ تو
نقشِ پنهانِ تو بیت الغزلِ جان و دل است
دفتــرِ شعــرِ مــن و لوحِ تماشـایے تو
نسـخ ڪرده هنــــرِ ڪاتب و تحریــر ِ قلم
خطِ چشمـــانِ پُر از طـــرحِ چلیپایے تو
داده معنــــا به غزلواره ے بیجانِ قلــم
معجــزاتِ نفسِ گـــــرم ِ مسیحایے تــو
فالِ حافظ زدم و"یوسف گمگشته" نبود!
این منم منتظـــرِ وعــده ے یلــدایے تو
بهترین آیـتِ اعجازِ بهــاران این است:
مژده ے آمدن و فصل ِ شڪوفـــاییِ تـو
ساحلِ چشــمِ تو و ....لنگرِ آرامــشِ مــن
قصـــه ے موج رهـــا در دل ِ دریـــاییِ تو
گرچه تا"صبحِ یقین" باتو قدم خواهم زد
" شبِ تردید " شدم در اگر.. امایے تو
شده تبعید به جُرمے ڪه نمیداند چیست
حسرتِ وسوسه ے آدم و حـــــوّاییِ تو
تا ابــد پرچمِ عشّاق، برافـــراشتــــه باد
برســــرِ قُلّه ے این عشـــقِ اهـــورایـے تو
#ناشناس
@Shere_naab
تا شدم بی خبر از خویش
خبرها دیدم
بی خبر شو ، که خبرهاست
در این بی خبری
#مولانا
@Shere_naab
اینکه از دور تو را خوب ببینم کافی ست
‹تار› دیدن هنر اکثر اهوازی هاست!
#رسول_مختاری_پور
@Shere_naab
در غمش هر شب بہ گردون پیڪ آهم میرسد
صبرڪن، ای دل! شبی آخر بہ ما هم میرسد
شام تاریڪ غمش را گر سحر ڪردم چہ سود؟
ڪز پس آن نوبت روز سیاهم میرسد
#ملڪ_الشعراء_بهار
#شب_بخیر
@Shere_naab
شبنم صبحم ڪه در لبخند خورشید سحر
خویش را گم ڪردم و از او نشانے یافتم
#شفیعیكدكنی
#سحر_بخیر
@Shere_naab
زهی صبحی که او آید
نشیند بر سرِ بالین
تو چشم از خواب بُگشایی
ببینی شاهِ شاهانی . . .
#مـــولانا
#صبح_بخیر
@Shere_naab
از هر چه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گیرم فقط همین
با دیدنت زبان دلم بند آمده ست
شاعر شدم که لال نمیرم فقط همین!
#محمد_علی_بهمنی
@shere_naab
آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم
چون دست قدرتم به تمنا نمیرسد
صبر از مراد نفس به ناچار میکنم
@Shere_naab
عشق، آغازِ فراموشیست، میپرسی چطور؟!
اینکه تا عاشق شدم، از یاد بردم کیستم!
#مرتضی_درویشی
@Shere_naab
با لب سرخت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه، مسجد ساختی
روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهیهای عاشق را چه خوش پرداختی
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی
من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
میتوانستی نتازی بر من، اما تاختی
ای که گفتی عشق را از یادبردن سخت نیست
«عشق» را شاید، ولی هرگز «مرا» نشناختی
#فاضل_نظری
@Shere_naab