شعر حکیم عمر #خیام بر دیوار دانشکده پزشکی مایو کلینیک آمریکا:
تُنگی میِ لَعل خواهم و دیوانی
سد رمقی باید و نصف نانی
وانگه من و تو نشسته در ویرانی
خوشتر بُوَد آن ز مُلکَتِ سلطانى ...
@Shere_naab
هیچ ذوقی به از این نیست که از غایت شوق
چشم من گرید و لبهای تو در خنده شود
#هلالی_جغتایی
@Shere_naab
"زلف" و "چشمت" یکطرف ،"بخت من" و "شب" یکطرف!!
این میان من مانده ام با چند "مراعات نظیر"
#جواد_قادری_مهر
#شب_بخیر
@Shere_naab
آمــد آن شــاهــدِ دل بــرده و جــان بـــازآورد
جــانم از نـــو بـه تن ، آن جـانِ جهان بازآورد
اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شَباب
آبِ رفــتـه سـت کـه آن ســـروِ روان بـازآورد
#شهریار
#صبحبخیر
@Shere_naab
یک صبح ، سینه چاک گذشتے ز گلسِتان
گل پاره ڪرده است گریبان ، به بوے تو
#حزین_لاهیجی
@Shere_naab
از تماشـــایِ تو هَر کَس رو به حــِــیرانی رَوَد
اِختیار از دستِ مَجنـــون هایِ تِهــرانی رَوَد
باغِ رویَت را نشان دِه تا که از زیبــــــایی اَش
آبرویِ قــــالــیِ معـــــروفِ کرمــــــــانی رَوَد
با حضــــورِ فُـــرمِ شمشــــیریِ ابروهای تو
خاصیت از تیغــــــه یِ چاقویِ زنجـــانی رَوَد
رنگِ رویِ گـــــونه هایِ تو اگر پیــــــدا شَوَد
رنگ و رو از زعفـران هایِ خُراســــــانی رَوَد
گُل گُلـی هایِ قشــنگِ دامنـــَـت آوازه اَش
در میـــــانِ دُختــــــرانِ نازِ اَفغـــــــــانی رَوَد
سُرخیِ لب هات باعث می شوَد بسیار زود
اِعتـبــارِ سیــــب هایِ سُــــرخِ لُبنــــانی رَوَد
پِسته یِ لَب باز کُن تا شهرِ رَفســـنجان تمام
قیمــــتِ بازارهـــــــایَش رو بــــــه اَرزانی رَوَد
وصفِ تو خوب اســـت باید در تمـامِ دوره ها
علــــــــتِ آوازه یِ دلــــدارِ ایـــــــــرانی رَوَد
#جوادمزنگی
@Shere_naab
ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم...
#فاضل_نظری
@Shere_naab
چشمِ بیدار بر این تلخی ایام ببند
خوابهایی شکرین بهر تو دیدهست بهار!
#فریدون_مشیرے
@Shere_naab
سـَرِ سَجـّاده ی شعـریم و دعا گـوی شما
چه سَبک میشود آدم که تو را میخواند...
#سعید_شیروانی
@Shere_naab
بــوی نرگس کده ی چارقدت می آید
چه قَدَر چادر مشکی بــه قدت می آید
من بیچاره چه کردم ، که از این جمعیت
فقط از عاشق دل خسته بدت می آید؟!
@Shere_naab
شـعـــــرنـاب
بــوی نرگس کده ی چارقدت می آید چه قَدَر چادر مشکی بــه قدت می آید من بیچاره چه کردم ، که از این
صد مرتبه آن چادر، جذاب ترش میکرد
خود کشف حجابی بود، چادر که سرش میکرد
#بهروز_دولت_آبادی
چه کلاهی به سرم رفت؛ کبوتر بودم
یک نفر آمد و با شعبده خرگوشم کرد
#کاظم_بهمنی
خنده ات نور است و من چشم انتظارم صبح را
وقت لبخند است ، بسم الله الرحمن الرحیم ...
@Shere_naab
جمعه ات خیر و دلت شاد و لبت خندان باد
مشڪلے گر به دلت هست به عشق آسان باد
قصر احساس تو اباد بماند یک عمر
عشق در ڪنج دلت تا به ابد مهمان باد
#اسماعیلحاجعلیان
#آدینهاتونبخیر
@Shere_naab
دلم امروز گواه است کسی ميآيد
حتم دارم خبری هست ... گمانم بايد ...
فال حافظ هم، هر بار که میگيرم باز
«مژده ای دل که مسيحا نفسی ... » میآيد
بايد از جاده بپرسم که چرا میرقصد
مست موسيقی گامی شده باشد شايد
ماه در دست، به دنبال که اينگونه زمين
مست، میگردد و يک لحظه نمیآسايد ؟!
گله کم نيست، ولی لب ز سخن خواهم بست
اگر آن چهره به لبخند لبی بگشايد
#محمد_مهدی_سیار
#امام_زمان
@Shere_naab
از سرمه های چشمت شعری نشسته در دل
پلکی بزن بلرزان این جان مبتلا را . . .
@Shere_naab
شـعـــــرنـاب
از سرمه های چشمت شعری نشسته در دل پلکی بزن بلرزان این جان مبتلا را . . . @Shere_naab
گنه از جانب ما نیست اگر مجنونیم
گوش ی چشم تو نگذاشت که عاقل باشیم
#سیدعلی_صیدی_تهرانی
جمعه ها شعرِ من انگار تو را می خواند
قلم و کاغذ و خودکار تو را می خواند
چشم، با اینکه شده خیره به راهت اما
پلک، تا می زند هر بار تو را می خواند
جمعه ها حس عجیبی ست میان من و دل
دل آواره به تکرار تو را می خواند
هر زمان رفت دلم در پی زیبایی و زَر
چشم چون می کند انکار تو را می خواند
هر زمان از غم تو تکیه به دیوار زدم
باز دیدم در و دیوار تو را می خواند
باز هم جمعه و صد حرف به دل مانده و من
شعر با حالت اقرار تو را می خواند
#محمدجواد_شاهبنده
@Shere_naab
تو بدین حُسن و لطافت، نروی از دل ما
یوسف از جرم نکوئی است که در زندان است
#وصال_شیرازی
@Shere_naab
➰💧➰
نامت همین که سبز شود بر زبان من
طعم تمشک تازه بگیرد دهان من
من برکه ای زلالم و لب های کوچکت
افتاده اند مثل دو ماهی به جان من
گیسو مگو که جاده ی ابریشم است این
آنک رسد شکن به شکن کاروان من
دامان توست بازدم باغ های چای
پیراهنت تنفس خرماپزان من
در سینه، جای دل، حجرالاسودی توراست
ای چشم هات آینه ی باستان من
هر یک به شکلی از تو مرا دور می کنند
نفرین به دوستان تو و دشمنان من
باید خروسخوان به تماشا سفر کنیم
آماده باش وقت سحر مادیان من...
#علیرضا_بدیع
#چرخهیزیبایتمشکدرطبیعت
ْْهر جا حدیث زلف تو مذکور شد مرا
بر تن کدام مو که زبان دعا نشد...؟
#قـــدسےمشهـــدے
مرغ شب با سایه ی مهٺاب.....
اگر سرخوش بود.....
من خوشم با سایه ی.....
زلف خیال انگیز او.....
#رهی_معیری
#شب_بخیر
@Shere_naab
می وزی همچون نسیمی
در رواق چشم من
ای نسیم صبحگاهم
صبح زیبایت بخیر...
#عباس_جواهری_رفیعی
@Shere_naab