جمعه ها شعرِ من انگار تو را می خواند
قلم و کاغذ و خودکار تو را می خواند
چشم، با اینکه شده خیره به راهت اما
پلک، تا می زند هر بار تو را می خواند
جمعه ها حس عجیبی ست میان من و دل
دل آواره به تکرار تو را می خواند
هر زمان رفت دلم در پی زیبایی و زَر
چشم چون می کند انکار تو را می خواند
هر زمان از غم تو تکیه به دیوار زدم
باز دیدم در و دیوار تو را می خواند
باز هم جمعه و صد حرف به دل مانده و من
شعر با حالت اقرار تو را می خواند
#محمدجواد_شاهبنده
@Shere_naab
تو بدین حُسن و لطافت، نروی از دل ما
یوسف از جرم نکوئی است که در زندان است
#وصال_شیرازی
@Shere_naab
➰💧➰
نامت همین که سبز شود بر زبان من
طعم تمشک تازه بگیرد دهان من
من برکه ای زلالم و لب های کوچکت
افتاده اند مثل دو ماهی به جان من
گیسو مگو که جاده ی ابریشم است این
آنک رسد شکن به شکن کاروان من
دامان توست بازدم باغ های چای
پیراهنت تنفس خرماپزان من
در سینه، جای دل، حجرالاسودی توراست
ای چشم هات آینه ی باستان من
هر یک به شکلی از تو مرا دور می کنند
نفرین به دوستان تو و دشمنان من
باید خروسخوان به تماشا سفر کنیم
آماده باش وقت سحر مادیان من...
#علیرضا_بدیع
#چرخهیزیبایتمشکدرطبیعت
ْْهر جا حدیث زلف تو مذکور شد مرا
بر تن کدام مو که زبان دعا نشد...؟
#قـــدسےمشهـــدے
مرغ شب با سایه ی مهٺاب.....
اگر سرخوش بود.....
من خوشم با سایه ی.....
زلف خیال انگیز او.....
#رهی_معیری
#شب_بخیر
@Shere_naab
می وزی همچون نسیمی
در رواق چشم من
ای نسیم صبحگاهم
صبح زیبایت بخیر...
#عباس_جواهری_رفیعی
@Shere_naab
لالهی دشٺ و غزالِ خُتَن....
و نرگس باغ.....
همه مسٺاند ولی......
چشم تو مست دگر اسٺ...
#طالب_آملی
@Shere_naab
آرزویم فقط این است زمان برگردد
تیرهایی که رها شد به کمان برگردد
سالها منتظر سوت قطارم که کسی
باسلام و گل سرخ و چمدان برگردد
من نوشتم که تورا دوست ندارم ای کاش
نامهام گم بشود، نامه رسان برگردد
روی تنهایی دنیا اگر افتاده به من
باید امروز ورقهای جهان برگردد
پیرمردی به غزلهای من ایمان آورد
به سفر رفت و قسم خورد جوان برگردد
#مهسا_تیموری
@Shere_naab
هر کس بر آستان محبت سگ کسی است
( اهلی ) سگ محمد و آل محمد است
#اهلیشیـــرازی