از شمس مي نويسي و با ماه مي پري در مشت سيب سرخي و بر پشت خنجري موي طلايي تو کجا روي من کجا ، هندوي سبزه را چه به بازار زرگري ؟ من در کدام پرده فراخوانده مي شوم خود پرده مي کشاني و خود پرده مي دري تا راه مي زنم که ببينم ، مخالفي تا آه مي کشم که بگويم ، مکدري تو ، لذت مکاشفه در باغ هاي مست  من قفل زنگ خورده جا مانده بر دري هم در غزل غزال تو را جُست رودکي  هم در قصيده قصد تو را داشت انوري کابوس رد پاي تو را خواب ديده ام از هرچه بگذريم ..مبادا که بگذری ! #احسان_افشاری @Shere_naab

نیم عطری از گریبانش بدین روزم نشاند آه اگر زان پیرهن بویی به‌ سامان بشنوم #طالب_آملی @Shere_naab

به گیسویت، که از سویت به دیگر سو نتابم رخ گرم صد بار چون گیسو به گردِ سر بچرخانی #قاآنی @Shere_naab

در #دولت_عشق ، مجرمان بی گنهند هر فتنه کند حضرت معشوق، رواست #نگار_قریشی @Shere_naab

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی #حافظ @Shere_naab

بیا، تا نقد جان را برفشانم در هوای تو‌...... #هلالی_جغتایی @Shere_naab

از قُفلِ کُهنه می‌شود آموخت عشق را آسان زِ قفلِ کهنه نگردد جدا کلید #ناصر_فیض @Shere_naab

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم... #شجریان @Shere_naab

آفتابی را که شد چشم تر من پرده دار صبح محشر سینه چاک خنجر مژگان اوست #صائب #صبحتون‌زیبا🍃 @Shere_naab

گفتی بَسَنده کن به خيالى ز وصلِ ما ما را به غير ازين سخنى در خيال نيست #اوحدی_مراغه‌ای @Shere_naab