#امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
از دست مهربان شما هر که نان گرفت
بالای دست حاتم طایی مکان گرفت
عرض نیاز پیش کریمان درست نیست
باید همیشه دست به روی دهان گرفت
در روضهی تو دعوتمان کرده مادرت
شکر خدا که فاطمه تحویلمان گرفت
دیشب سهدفعه نام مسیحایی تورا
بر مردهای دمیدم و دیدم که جان گرفت
با ذکر و نغمه فاطمه خوشحال میشود
باید که نام حضرتتان را زبان گرفت
تو زنده بودی و دم گودال قتلگاه
از دست شمر رخت تنت را سنان گرفت
با دست خالی از ته گودال برنگشت
انگشتر عقیق تو را ساربان گرفت
قرآن نخوان که من نگران لب توام
مست است و باز دست خودش خیزران گرفت
#رضا_قربانی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
🔰محمدحسین رجایی برادر بزرگتر محمدعلی رجایی در خاطره ای نقل می کند:
🍃یک روز محمدعلی با فرزندان دایی بزرگم، که با او هم سن بودند بازی می کرد. نزدیک ظهر که شد، همسر دایی ام که غذایی تهیه کرده بود از بچه ها خواست برای صرف ناهار به خانه بیایند. وقتی بچه ها سر سفره حاضر شدند زندایی دید که همه مشغول غذاخوردن هستند؛ ولی محمدعلی لب به غذا نمی زند.
🍃با تعجب پرسید: «محمدجان مگر گرسنه نیستی؟ چرا غذا نمی خوری؟»
🍃او که آن وقت نوجوانی یازده ساله بود، جواب داد: «زندایی! می شود خواهشی کنم؟»
🍃او پرسید: «چه خواهشی؟»
🍃محمدعلی گفت: «چادرتان را سرتان کنید».
🍃زندایی وقتی دید یک بچه با این سن و سال، متوجه مسائل مذهبی است، چادرش را سر کرد تا او بتواند به راحتی غذا بخورد.
🍃🌷🍃
🌾هشتم شهریور ماه سالروز شهادت مظلومانه شهیدان محمدعلی رجایی و دکتر محمدجواد باهنر تسلیت باد🌾
................
کاش در رهگذر آینه ها سنگ نبود
و رگ عاطفه ها ، بستر نیرنگ نبود
کاش آویز ترازوی عدالت روزی
پاره می گشت و به میخ ستم آونگ نبود
کاش در حنجره ها جرات تکبیری بود
حلق فریادگر داد چنین تنگ نبود
کاش در ذائقه ذهن شماتتکاران
زخم تهمت به گلوگاه شرف ننگ نبود
کاش اندازه یک دست کشیدن ارفع
شانه زخمی ما سنگر هر سنگ نبود
هدایت شده از کانال ســـرבار בلها
🌸✨سه شنبه تون شاد و بینظیر
💓✨یک اقیانوس عشق
🌷✨یک دریا مهربانی
🌸✨یک آسمان آرامش
💓✨یک دنیا شور و شعف
🌷✨یک روز عالی
🌸✨هزاران لبخند زیبا
💓✨را برای تک تکتون آرزومندم
🌷✨روزتون زیبا و در پناه خداوند ❤️سلام صبح بخیر
از علی آموز اخلاص عمل - سیدجواد ذبیحی.mp3
6.53M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان مطهر از دغل
در شجاعت شیر ربّانیستی
در مروت خود کی داند کیستی
ای علی که جمله عقل و دیدهای
شمهای واگو از آنچ دیدهای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد
راز بگشا ای علی مرتضی
ای پس سؤ القضا حسن القضا
یا تو واگو آنچ عقلت یافتست
یا بگویم آنچ برمن تافتست
از تو بر من تافت چون داری نهان
میفشانی نور چون مه بی زبان
لیک اگر در گفت آید قرص ماه
شب روان را زودتر آرد به راه
چون تو بابی آن مدینهٔ علم را
چون شعاعی آفتاب حلم را
باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسد از تو قشور اندر لباب
باز باش ای باب رحمت تا ابد
بارگاه ما له کفوا احد
#مولوی
مداحی سید جواد ذبیحی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#حضرت_زینب
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر شرف درناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حُسن حَسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل توالا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندنت
مگر به لحظه حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
ازنگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
موسی علیمرادی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
در نگاه مشتری گر جنس درهم خوب نیست
میخری امّا تو بارم را، اگر هم خوب نیست
مشتری وقتی تو باشی سود عالی با من است
گرچه اینجا صحبت از سود و ضرر هم خوب نیست
دور از تو هستم و شد حاصلم بی حاصلی
آفتاب هر وقت کم باشد، ثمر هم خوب نیست
در ره دیدار تو باید که سختی ها کشید
آری آری؛ وصلِ تو بی دردِسر هم خوب نیست
در قنوت نیمه شب باید که پیدایت کنم
انتظارِ یار، بیاشکِ سحر هم خوب نیست
گرچه باشد ناز کردن رسم معشوقان، ولی
این که یک عاشق بیفتد از نظر هم خوب نیست
تا نکشته زخم هجرانت مرا، کاری بکن
ای طبیبا زخم بیدرمان و مرهم خوب نیست
باز هم با دست خالی آمدم یا ذالکرم
دست خالی راندنم از پشت در هم خوب نیست
با رضا در وقت جان دادن به بالینم بیا
منتظر باشد نگاه مُحتَضَر هم خوب نیست
تا بگیری انتقام مادر قامت کمان
العجل یا منتقم یا حضرت صاحب زمان...
محمود مربوبی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
خوانش غزل۴۱۲غلامعلی امیرنوری.mp3
1.4M
غزل شماره ۴۱۲:
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش
که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو
روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست
که بر طرف چمن زارش همیگردد چمان ابرو
دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو
#حافظ_خوانی
#با_صدای
#استاد_غلامعلی_امیرنوری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
الهی آگاهم که پیوسته با منی و هر جا که هستم محافظم تویی، به راستی وقتی که تو اینقدر نزدیکی از چه بیم دارم؟ 🌱
از غـــم خبــری نبـود اگر عشق نبود
دل بـود ولی چه سـود اگر عشق نبود
بی رنــگ تر از نقطه ی موهومی بود
ایـن دایــره ی کبـود ، اگر عشق نبود
از آیــــنه ها غبـــار خــــاموشی را
عکـس چه کسی زدود اگـر عشق نبود
در سینهی هر سنگ دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود
بی عشــق دلم جز گرهی کور چه بود
دل چشـــم نمی گشود اگر عشق نبود
از دست تــو در ایــن همه سرگردانی
تکلـیف دلــم چه بود اگـــر عشق نبود
قیصرامين پور
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
۞ تمام مصیبتها با یاد کربلا بیاثر میشوند. امام رضا علیه السّلام فرمود: یا بنَ الشُّبَیبِ اِن کُنتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ فَابکِ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ اَبى طَالِبٍ: ای پسر شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، پس برای جدّم حسین گریه کن.
۞ غم کربلا، غمهای دیگر را از بین میبرد.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
📗 مصباح الهدی
رفیق حادثه هایی به رنگ تقدیری
اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری
در این رسانه ی دنیا میان برفک ها
نه مانده از تو صدایی نه مانده تصویری
رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمارِ مردم کشتی نکرده تغییری
هزار جمعه ی بی تو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچار تأخیری
شبیه کودک زاری شدم که در بازار...
تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟
کاظم بهمنی
اللهم عجل لولیک الفرج
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
آیا کسی گدای شهنشه شنیده است
اینمنصبیاست که به ماهم رسیدهاست
دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم
خیلی حسین زحمت ما را کشیده است
کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
آیا کسی گدای شهنشه شنیده است اینمنصبیاست که به ماهم رسیدهاست دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم خ
🖤🍃
أَلسَّلامُ عَلى
مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ؛
سلام بر آن کسى که
فرشتگانِ آسمان بر او گریستند....
#صَلّیاللهُعَلَیکَیَااَبَاعَبدِاللهالحُسَین
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
هدایت شده از کانال ܠܢ̣ܟܿـــࡅ߭ܥツ
🌸سلام
🍬صبحتون
🌸پر از عطر خدا
🍬روز چهارشنبه تون
🌸معطر به بوی مهربانی
🍬الهی
🌸دلتون شاد لبتون خندان
🍬 قلب تون مملو از آرامـش
🌸صبح زیبای چهارشنبه تون بخیر
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
#کانال_طنز_سرگرمی_ 🆔 @metiokh 🆔
#قرارگاه_بسوی_ظهور
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم
آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینهام روی ز آهن چه کنم
حافظ
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
قرارِ بی قرار ها ..
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي
الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ
و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد
صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه
كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ .
#چهارشنبه ها به وقت امام هشتم
کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
قرارِ بی قرار ها .. اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّ
#چهارشنبههایامامرضایی
#دلتنگتمامامرضاعلیهالسلام
گنهکار نوشت:
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید
#ذبیح_الله_احمدی
.
گلدسـته نوشت:
در آفـتاب حشــر که از آن گریز نیست
ما را بس است سـایه گلدسته های تو
#غلامرضا_سازگار
.
جوان نوشت:
یک جوان حاجتش این بود:که زن میخواهم
رفت...تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت
#حمیدرضا_برقعي
.
شاه نوشت:
صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دود
یار ما باشد اگر شاه خراسان بهتر است
#علی_اکبر_لطیفیان
.
ضامن نوشت:
ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش
اینکه در روز جزا ضامن مایی عشق است
#مهدی_نظری
.
دلتنگ نوشت:
خوب یا بد، هرچه باشد، عیبِ دلتنگی ست این
من به هرکس میرود مشهد، حسادت میکنم
#لاادری
.
بی پناه نوشت:
زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم میرسی؟
#رضا_نیکوکار
.
امـید نوشت:
نیاز بر کـه بیارم تو حاجــتی تو نـیازی
امــید بر کـه ببنـدم تو آرزو تو امــیدی
#غلامرضا_سازگار
.
مرگ نوشت:
تو خودت خواسته ای داروندارم باشی
لحظه مــرگ بیایی و کــنارم باشی
#مجید_تال
بدهکار نوشت:
ﻣﻦ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﻮﺍﻡ ، ﺑﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻄﻠﺒﯽ؟
ﺷﺮﻁ ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﮐﻨﯽ!
#ﺣﺴﯿﻦ_ﺷﯿﺮﺯﺍﺩﻩ
باب الرضا نوشت:
این بلا تکلیفی اش ارثیه کرب و بلاست
یک طرف باب الرضا و یک طرف باب الجواد
#حسين_صيامي
.
عفو نوشت:
صـدها هـزار نامه ی آلوده از گـناه
با یک نــگه عــفو تو تطهیر میشود
#غلامرضا_سازگار
.
آهو نوشت:
سوال می کند از خود هنوز آهویی
که بین دام و نگاهت کدام صیاد است
#حميدرضا_برقعي
.
پابوس نوشت:
بهتر از اين؟ كه كسی لحظه ي پابوسی تو
نفس آخر خود را بكِشد پا نشود
#محمد_رسولی
کربلا نوشت:
من هوای تو را به سر دارم تو هوای دلِ مرا داری
یکی از اهل کربلا می گفت :خوش به حالت امام رضا داری
#جواد_پرچمی
.
فقیر نوشت:
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز ولای تو ام نیست هیچ دست آویز
#حافظ
.
دلخسته نوشت:
به خراسان ببری یا نبری حرفی نیست
تو نگیر از منِ دلخسته "رضا گفتن" را
#لاادری
.
طعمه نوشت:
آخر به عشق اینکه خودت ضامنم شوی
یک شب به عمد طعمه صیاد میشوم
#علی_طلوعی
.
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
✍️💎ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ،
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ؛
ﺩﺭ ﺩﯾﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ،
ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ؟
ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ:
ﺑﺸﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ،
ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ!
ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﺗﻮ " ﺧﺪﺍ " ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ...
ﻭ " ﺧﺪﺍ "
ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁخر ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ...
سهراب سپهری
در نگاه مشتری گر جنس درهم خوب نیست
میخری امّا تو بارم را، اگر هم خوب نیست
مشتری وقتی تو باشی سود عالی با من است
گرچه اینجا صحبت از سود و ضرر هم خوب نیست
دور از تو هستم و شد حاصلم بی حاصلی
آفتاب هر وقت کم باشد، ثمر هم خوب نیست
در ره دیدار تو باید که سختی ها کشید
آری آری؛ وصلِ تو بی دردِسر هم خوب نیست
در قنوت نیمه شب باید که پیدایت کنم
انتظارِ یار، بیاشکِ سحر هم خوب نیست
گرچه باشد ناز کردن رسم معشوقان، ولی
این که یک عاشق بیفتد از نظر هم خوب نیست
تا نکشته زخم هجرانت مرا، کاری بکن
ای طبیبا زخم بیدرمان و مرهم خوب نیست
باز هم با دست خالی آمدم یا ذالکرم
دست خالی راندنم از پشت در هم خوب نیست
با رضا در وقت جان دادن به بالینم بیا
منتظر باشد نگاه مُحتَضَر هم خوب نیست
تا بگیری انتقام مادر قامت کمان
العجل یا منتقم یا حضرت صاحب زمان...
محمود مربوبی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi