#تسلیت_یابنالحسن
ما سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم
اے مهربان امام فداےتو مےشويم
هادےِ خلق،ڪورے چشمان گمرهان
پروانگان شمع عزاے تو مےشويم
#شهادت_امام_هادی (ع)تسلیت باد
اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
بَعد اَز شَهنشهِ نَجفُ
شاهِ ڪـَربَلا
دَر طالِعم نِوشتِه خدا،
عبدِ سامِرا
#سلامعلےساڪنسامرا✋🏻
#شهادت_امام_هادی(ع) 🥀
#بر_شیعیان_جهان_تسلیت_باد🏴
اگر به آخر دنیا رسیدهای برگرد
به هر بهانه دل از من بریدهای برگرد
از این جهان پر از غم! از این دل تنها
هنوز چیز زیادی ندیدهای برگرد
چرا خیال فراموشی مرا داری؟
مگر چه پشت سر من شنیدهای برگرد
به آسمان رهایی نمیرسی بی عشق
چرا ز بام دلم پر کشیدهای برگرد
مرا میان جهنم رها مکن ای دوست
به برزخی که خودت آفریدهای برگرد
#محمدحسنجمشیدی
🔅#پندانه
✍️ خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
🔸آدمی که رفته است، شغلی که آن را از دست دادی، رفاقتی که دیگر وجود ندارد، رابطهای که به هر دلیلی بههم خورده است، راهی که به بنبست رسیده است، همه را رها کن تا بتوانی درهای جدید زندگیات را ببینی!
🔹وقتی دَری بهسوی خوشبختی بسته میشود، دَر دیگری باز میشود. ولی اغلب آنقدر به دَر بسته خیره میشویم که دَری را که برای ما باز شده، نمیبینیم!
🔸در حالی که باید با بسته شدن یک در بهدنبال درهای باز دیگر برویم. چون قطعا همه درها بسته نشده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناله ای میشنوم سخت غریبانه مگر
مرغ بی بال و پری در قفسی افتاده ست
🌴🕯🌴
بیسبب نیست اگر عادتش احسان شده است
نوهی ارشدِ آقای خراسان شده است
#مجید_آقاجانی
#شهادت_امام_هادی (ع)
🌴🕯🌴
یادتان هست نوشتم.mp3
1.81M
یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
.
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
.
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
.
کلماتی که پر از رایحه ی غار حراست
خط به خط جامعه آیینه ی قرآن خداست
.
عقل از درک تو لبریز تحیّر شده است
لب به لب کاسه ی ظرفیت من پر شده است
.
همه ی عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
.
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
.
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
.
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
.
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
.
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
.
من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران
.
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
.
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
.
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم ، غدیر ای باران
.
پسر حضرت دریا ! دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
.
سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
.
.#شعرخوانی
.
#سید_حمیدرضا_برقعی
#داستان_آموزنده
🔆خداوند بهترين يار و نگهبان
برخى از محدّثين و مورّخين در كتاب هاى خود آورده اند:
از آن كه سخن چينى بسيارى توسّط دنياپرستان و رياست طلبان ، بر عليه امام علىّ هادى عليه السلام نزد متوكّل عبّاسى آشكار شد؛ و آن ها افزودند كه آن حضرت در منزلش براى جذب اقشار مختلف نامه براى افراد مى فرستد و اسلحه جمع كرده اند تا بر عليه حكومت شورش و قيام كنند.
متوكّل چند نفر از تُرك هاى كُرد را مسلّحانه مأ مور كرد تا شبانه ، به منزل حضرت حمله كنند و آن حضرت را پس از شكنجه در هر حالى كه باشد، نزد متوكّل احضارش كنند.
هنگامى كه مأمورين داخل منزل امام عليه السلام هجوم آوردند، متوجّه شدند كه حضرت در يك اتاق روى زمين نشسته و لباسى پشمين و خشن بر تن كرده و مشغول عبادت و مناجات با خداوند متعال مى باشد و نيز قرآن تلاوت مى كند.
پس طبق دستور خليفه ، حضرت را در همان حالت دست گير كرده و نزد متوكّل آوردند و اظهار داشتند: چيزى در منزل او نيافتيم به جز آن كه با چنين حالتى مشغول دعا و مناجات و تلاوت قرآن بود.
همين كه متوكّل چشمش به جمال نورانى و باعظمت آن حضرت افتاد، بى اختيار از جاى خود برخاست و حضرت را محترمانه كنار خود نشانيد.
و چون مشغول مِى گسارى بود، ظرف شراب را به حضرت تعارف كرد، امام عليه السلام فرمود: هنوز گوشت و پوست من آلوده به آن نگشته است ، مرا از اين كار معاف بدار.
متوكّل گفت : چند شعرى برايم بخوان و مجلس ما را به وسيله اشعار خود گرم بكن .
حضرت سلام اللّه عليه ، به ناچار چند شعرى پيرامون بى وفائى دنيا و عذاب آخرت خواند؛ و متوكّل عبّاسى در همان حالت گريان شد و تمامى حاضران در مجلس نيز گريان شدند.
پس از آن ، متوكّل از امام هادى عليه السلام عذرخواهى كرد و مقدار چهار هزار دينار تقديم حضرت كرد؛ و سپس دستور داد تا ايشان را محترمانه به منزلش برسانند.
📚اءعيان الشّيع ،: ج 2، ص 38.
Alireza-EftekhariKhodaya-Bi-Panaham-128.mp3
21.14M
Alireza-Eftekhari🕊Khodaya-Bi-Panaham-😔
آهنگ نیلوفرانه علیرضا افتخاری
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
خدایا؛ عاشقان را با غمِ عشق، آشنا کن…●♪♫
ز غم های دگر؛ غیر از غمِ عشقت، رها کن●♪♫
تو خود گفتی؛ که در قلبِ شکسته خانه داری…●♪♫
شکسته قلبِ من؛ جانا! به عهدِ خود وفا کن…●♪♫
خدایا؛ بی پناهم… ز تو، جز تو نخواهم…●♪♫
اگر عشقت گناه است؛ ببین غرقِ گناهم!●♪♫
شعر : قیصر امین پور
دو دستِ دعا فرا برده ام؛ به سوی آسمان ها●♪♫
که تا پر کشم؛ به بالِ غمت…●♪♫
رها؛ در کهکشان ها…●♪♫
چو نیلوفر عاشقانه؛ چنان می پیچم به پای تو●♪♫
که سر تا پا بشکفد گل؛ ز هر بندم در هوای تو!●♪♫
به دستِ یاری اگر که نگیری تو، دستِ دلم را
دگر که بگیرد؟●♪♫
به آه و زاری اگر نپذیری؛ شکسته دلم را…●♪♫
دگر که پذیرد؟●♪♫
خدایا؛ عاشقان را با غمِ عشق، آشنا کن…●♪♫
ز غم های دگر؛ غیر از غمِ عشقت، رها کن●♪♫
تو خود گفتی؛ که در قلبِ شکسته خانه داری…●♪♫
ملودی : عباس خوشدل
شکسته قلبِ من؛ جانا! به عهدِ خود وفا کن…●♪♫
خدایا؛ بی پناهم… ز تو، جز تو نخواهم…●♪♫
اگر عشقت گناه است؛ ببین غرقِ گناهم!●♪♫
دو دستِ دعا فرا برده ام؛ به سوی آسمان ها●♪♫
که تا پر کشم؛ به بالِ غمت…●♪♫
رها؛ در کهکشان ها…●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
🕊
تا میتوانی سكوت پيشه كن.....
هرگاه فرصتی يافتی بنشين و
هيچ كاری انجام نده.
حتی مراقبه نكن؛ تا آرام آرام در تو
سكوت گسترش يابد، و تو را فرا گيرد.
آنگاه كه سكوت در جای جای وجود تو
رخنه كند، خواهی دانست كه كيستی
و زندگی برای چيست....
و در اين شناختن خدا را خواهی شناخت....