دل پر از حرف است اما فرصت ابراز نیست
حرف اگر بیرون شود از سینه دیگر راز نیست
پنجره پر میکشد تا آسمان پیش رو
بال دارم در قفس اما پر پرواز نیست
دستهایممیشود با تو قلم،دیوان عشق
دفتری سرگشته ام در واژه اماعجاز نیست
میچکد شعر و غزل چون بارش باران و عشق
رفته ای و بر لبم آهنگی از آواز نیست
در قفس زنجیرم و پای عبورم بسته است
خوب میدانی که دیگر مهلت آغاز نیست
چشمهایت میبرد دل را به دنیای جنون
چشم های ژاله مثل چشم تو غماز نیست
بال و پر میکوبم و دیوار و در گریان شدند
در قفس پوسیده ام راهی به بیرون باز نیست
#زینب_حسامی
@sherziba110
🌹🌹🌹
خنده ات تلخ شد و روی لبت میدیدم
عشق شیرینی چای است ولی گاهی تلخ
#زینب_حسامی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@sherziba110
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
انگور ضریح تو مرا مست عطش کرد من تشنهام ای عشق بگو پس نجفت کو ؟
#زینب_حسامی
#میلاد_امام_علی
✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ
@sherziba110
ذره ذره ذره انگور شدی خدمت کردی ، عاشق نور شدی
آرام بخواب خسته ای ابراهیم ای مرد تو هم شهید جمهور شدی
#زینب_حسامی
ـــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
قهری و من پُرم ، پُرم از پرسش و اگر
می آیی عاقبت تو به این شعر بی خبر
پلکم پریده است یقین دادمش که تو
می آیی از سکوت شب و می زنی به در
می آیی و برات شده بر دلم که من
در پای تو درختم و تو غیرتِ تبر
آری بزن به ریشه ی من بیشتر بزن
محکم بزن که هیچ شوم هیچ بی اثر
محکم بزن تو خرد کن و عاشقم نباش
چیزی ندادمت به خدا غیر درد سر
پا پس نکش بیا و دوباره شبیه قبل
من را کنار شعر و غزل با خودت ببر
من را ببر به دشت به رویا به ماهتاب
من را ببر به شب به ستاره به دورتر
من را ببر به کوچه ی یاس و به بوی سیب
من را ببر به میکده ی عشق با هنر
قهری ؟ چرا ؟ مگر که عزیزم چه گفته ام ؟
هی فکر میکنم به تو با چشم های تر
بی تو سیاه تر شدم از یک شب سیاه
با تو سپیدتر شدم از لحظه ی سحر
حالا بیا به آشتی و چای و منزوی
حالا بیا غزل به غزل هیچ سر به سر
عشق است واژه ای که نگفتیم ما به هم
در کوچه باغ قصه ی ما هست یک نفر ....
همواره عشق می رسد از راه بی دلیل
همواره عشق می رسد از راه بی خبر
#زینب_حسامی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
از دوری تو غزل پریشان شده است
چشمان دلم ترانهباران شده است
ای آرزوی هزار آدینهٔ عشق
بیتو همهجا شبیه زندان شده است
━━━━💠🌸💠━━━━
#زینب_حسامی
#امام_زمان
🎀 @sherziba110🎀
💞💞
دیوان مولوی است لبان اناریاش
معبد شده است چشم غزال ِخماریاش
ریواسهای ترش و ملس تازه میشوند
از قطرههای بارش ابر بهاریاش
سیب و هلوست گونهی انگورزای او
شاتوت بوده رنگ گل گوشواریاش
فرعون شده به کاخ زراندود عاشقی
افعی زده است زخم فراوان کاریاش
طعم لبان فتنهی او قهوهی قجر
عاشق شدم به طعم لب زهرماریاش
زیتون چشمهای غزل وارهاش عجیب
سبز -آبی است رنگ دو تا رودباریاش
صوفی شدم به میکدهی چشمهای او
پیچک شدم به دور تن حلقهداریاش
مانده است بر دلم سبدی از ترانهها
مانده است روی دفتر من یادگاریاش
هر لحظه در خیال غمش آب میشوم
شوری زده است بر دل من افتخاریاش
صبر است کار و بار من و حال روزگار
من ماندهام کنار غم و سوگواریاش
#زینب_حسامی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110