دل من پیرو عشــــق است و من اندر پی دل
عشـــق، سلطان دل و دل شده سلطان من است
#سلمان_ساوجی
@sherziba110
🌹🌹🌹
محتسب گوید: که بشکن، ساغر و پیمانه را
غالباً دیوانه می داند، من فرزانه را
بشکنم صد عهد و پیمان، نشکنم پیمانه را
این قدر تمیز هست، آخر من دیوانه را
گو چو بنیادم می و معشوق ویران کردهاند
کردهام وقف می و معشوق این، ویرانه را
ما ز بیرون خمستان فلک، می، میخوریم
گو بر اندازید، بنیاد خم و خمخانه را
ما زجام ساقی مستیم، کز شوق لبش
در میان دل بود چون ساغر و پیمانه را
عقل را با آشنایان درش بیگانگی است
ساقیا در مجلس ما، ره مده، بیگانه را
جام دردی ده به من، وز من، بجام می، ستان
این روان روشن و جامی بده، جانانه را
سر چنان گرم است، شمع مجلس ما را، ز می
کز سر گرمی، بخواهد سوختن پروانه را
راستی هرگز نخواهد گفت، سلمان ترک همی
ناصحا! افسون مدم، واعظ مخوان افسانه را
#سلمان_ساوجی
@sherziba110
🌹🌹🌹
به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم
نیست ممکن که من از حکم توسر بردارم
حلقه شد پشت من از بار و من آهن دل
همچنان در هَوست روی بدین در دارم
ای که در خواب غروری خبرت نیست که من
هر شب از خاک درت بالش و بستر دارم
ساغرم پر مِی و مِی در سر و سر بر کفِ دست
تو چه دانی که من امروز چه در سر دارم
میرود در لب چون آب حیاتت سخنم
چه عجب باشد اگر من سخنیتر دارم؟
گفتهای در قدم من گهر انداز به چشم
اینک از بهر قدم های تو گوهر دارم
کرد سلمان به فدای تو سر و زر بر سر
من غم سر چو ندارم چه غم زر دارم؟
#سلمان_ساوجی
@sherziba110
🌹🌹🌹
صبح محشر که من از خواب گران برخیزم
به جمالت که چو نرگس نگران برخیزم
در مقامی که شهیدان غمت را طلبند
من به خون غرقه کفن رقص کنان برخیزم
گرچه چون گل دگران جامه درند از عشقت
من چو سوسن به ثنا رطب لسان برخیزم
چون شوم خاک به خاکم گذری کن چو صبا
تا به بویت ز زمین رقص کنان برخیزم
عمر با سوز تو چون شمع به پایان آرم
نیستم دود که زود از سر آن برخیزم
تو مپندار که از خاک سر کوی تو من
به جفای فلک و جور زمان برخیزم
سرگرانم ز خمار شب دوشین ساقی
قدحی تا من ازین رنج گران برخیزم
دو سه روز از سر سجاده بر آنم سلمان
که به عزم سفر کوی مغان برخیزم
#سلمان_ساوجى
@sherziba110
🌹🌹🌹
کار شد تنگ برين دل، خبر يار کنيد
دوستان! بهر خدا، چاره اين کار کنيد
سيل عشق آمد و اين بخت گران خواب مرا
گر خبر نيست ازين واقعه، بيدار کنيد
اثری کرد هوا در من و بيمار شدم
به دو چشمش که علاج من بيمار کنيد
هيچمان از طرف کعبه چو کاری نگشود
بعد ازين روی به ميخانه خمار کنيد
کافران تا به چنين حسن بتی را بينند
به چه رو روی به سوی بت فرخار کنيد؟
در رخش آنچه من ای مدعيان میبينم
گر ببينيد شما، همچو نی اقرار کنيد
در جمال و رخ او ای مه و مهر ارنگريد
هر دو چون سايه سجودی پس ديوار کنيد
می به چشم خوشش آوردهام اقرار و مباد
که به سلمان نظر از ديده انکار کنيد!
#سلمان_ساوجی
@sherziba110
┄┅🌱✿❀♥️❀✿🌱┅┄http://
هر کَسی میکند از یار مُرادی، حاصل
حاصلِ من غمِ یارست و خوشا حاصلِ من!
#سلمان_ساوجی
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
@arefaaneh
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
الا ای صبحِ مشتاقان بگوخورشيدخوبان را
كه تا كِی ذره سان گردند در كويت هواداران؟
#سلمان_ساوجی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از هواداری به جان جویم نسیمِ صبح را
تا سلامی از منِ بیدل به دلجویی برَد...
#سلمان_ساوجی
━═━═〘•♥️•〙═━═━ ✥
@sherziba110
🕊خوش بخند ای دل،
که اینک صبح خندان میدمد
خوش برقص ای ذرہ
که اینک مهر رخشان میرسد.
#سلمان_ساوجی
.✾࿐༅♥️༅࿐✾✾࿐༅♥️༅࿐✾
✾࿐༅♥️༅࿐✾✾࿐༅♥️༅࿐✾
@sherziba110
نظری نیست، به حال منت ای ماه، چرا؟
سایه برداشت ز من مهر تو ناگاه چرا؟
#سلمان_ساوجی
✿ ⃟ ⃟☃️✿ ⃟ ⃟❄️✿ ⃟ ⃟❄️✿ ⃟ ⃟☃️
@sherziba110
✨
چون غنچهام اگر چه بسی خار در دل است
من دل خوشم به بوی نسیم بهارِ یار ...!
#سلمان_ساوجی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
بیگل رویت ندارد، رونقی بستان ما
بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما
گر به سامانِ سر کویش رسی ای باد صبح
عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما
در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند
چیست یاران، چاره ی غم های بیپایان ما؟
دوستان، گویند دل را صبر فرمایید صبر
چون کنیم ای دوستان، دل نیست در فرمان ما؟
در فراقش نیست یا رب زندگانی را سبب
سخت روییِ فلک یا سستیِ پیمان ما
در فراق دوست، دل، خون گشت و خواهد شد بباد
دوستان بهر خدا جان شما و جان ما...
#سلمان_ساوجی
#شعر
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110