💢 #حکایت_روز 💢
💥 همای #سعادت
✍روزی "سلطان محمود" با سپاهش، برای شکار به صحرا رفت. ناگهان پرندهای که «هُما» نام داشت در آسمان ظاهر شد. همراهان سلطان وقتی آن را دیدند به طرفش دویدند تا در سایه آن قرار بگیرند. از میان آن گروه، تنها "أیاز" ، از جایش تکان نخورد...
سلطان محمود به او گفت: "چرا تو نمیروی، تا سایهی «هما» بر سرت بیفتد و به سعادت برسی؟!" ایاز، که غلام با عقل و درایتی بود، گفت: "کجا بروم و چه سعادتی پیدا کنم بهتر از این سعادت که زیر سایهی سلطان هستم و بندگی او میکنم؟؟"
سلطان محمود وقتی #ادب او را دید، محبتی از او به دل گرفت و پس از مدتی او را به فرمانروایی مملکت خودش در آورد...
[در قدیم تصور می کردند که سایه پرنده هُما بر سر هر که بیفتد خوشبخت میشود]
✅ کانال خط شیعیان امیرالمؤمنین
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
🆔 @ShiaLine
https://eitaa.com/joinchat/477691941C2e6738e9e5