هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«مَّثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ۖ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ ۖ لَّا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ»
کسانى که به پروردگارشان کافر شدند، اعمالشان همچون خاکسترى است در برابر وزش تندباد در یک روز طوفانى. آنها توانایى ندارند کمترین چیزى از آنچه را انجام داده اند، به دست آورند و این همان گمراهى دور و دراز است.
(سوره مبارکه ابراهیم/ آیه ۱۸)
🌹🌹🌹🌹
❇ تفســــــیر
خاکسترى بر سینه تندباد
در این آیه مَثَل بسیار گویایى براى اعمال افراد بى ایمان بیان شده است که بحث آیات گذشته را در زمینه عاقبت کار کافران تکمیل مى کند. مى فرماید: اعمال کسانى که به پرورگارشان کافر شدند همچون خاکسترى است در برابر تندباد در یک روز طوفانى (مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَاد اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِى یَوْم عَاصِف).
همان گونه که خاکستر در برابر تندباد در یک روز طوفانى چنان پراکنده مى شود که هیچ کس قادر به جمع آن نیست، آنان توانایى ندارند کمترین چیزى
از آنچه را انجام داده اند به دست آوردند و همگى بر باد مى رود و دست هایشان خالى مى مانَد (لاَ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَى شَىْء).
و این همان گمراهىِ دور و دراز است (ذلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۸ سوره مبارکه ابراهیم)
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : آرمان تمامی انبیاء
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : چه عملی دل امام زمان را شاد میکند؟
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 قسمت(۶۰). #نگاه_خدا من جلو حرکت کردم از پله ها رفتم بالا وارد اتاقم شدم ( شانس آوردم که
* 💞﷽💞
قسمت(۶۱).
#نگاه_خدا
روی تخت نشسته بودم و به عکس مامان فاطمه نگاه میکردم،اینجوری نگام نکن مامان،خودت خواستی این تصمیمو بگیرم ،وقتی از پیشمون رفتی فکر این روزا رو نکردی نه؟ ولی الان خیلی دیر شده😔
برام دعا کن برم از اینجا
یه دفعه در باز شد
مریم جون : سارا جان بیا مهمونا و عاقد هم اومدن
از پله ها رفتم پایین همه دست میزدن
امیر طاها یه دسته گل پر از گلای مریم تو دستش بود اومد سمتم
امیر طاها: بفرمایید
- واییی دستتون دردنکنه
بعد رفتیم روی مبل دونفره نشستیم
عاقد خطبه رو خوند و منم گفتم بله
بعد از امیر طاها پرسید ، امیر طاها هم گفت بله
باورم نمیشد که به این راحتی همه چی تمام بشه 😍
حلقه ها رو آوردن که بزاریم تو دست همدیگه
امیر طاها حلقه رو گرفت اروم گفت ببخشید،دستمو گرفت و حلقه رو گذاشت تو انگشتم
( چرا عذر خواهی کرد ما که محرم هم بودیم ) منم حلقه رو گذاشتم تو انگشتش
همه یکی یکی میاومدن جلو و تبریک میگفتن ،محسن و ساحره هم اومده بودن
ساحره دم گوشمم گفت: وااییی سارا این امیر چه جوری عاشقت شده ما نفهمیدیم
خندیدم و چیزی نگفتم
دنبال عاطفه میگشتم که دیدم یه گوشه کز کرده و گریه میکنه
بعد که خلوت شد عاطفه و آقا سید اومدن سمت ما و عاطفه لال شده بود و از چشماش اشک میاومد، اون میدونست که من چرا ازدواج کردم
آقا سید: ببینید سارا خانم نمیدونم صبح تا الان فقط گریه داره میکنه
عاطفه رو بغل کردمو : دختره دیونه چرا گریه میکنی ،باید خوشحال باشی الان
عاطی: حرف نزن ،جیغ میزنم ،دختره خل و چله احمق ،با زندگیت چه کردی
چیزی نگفتم
عاطفه به امیر طاها تبریک گفت و با اقا سید رفتن
مادر امیر طاها( ناهید خانم) اومد کنارمون و اشک تو چشماش جمع شد دستامونو گرفت و گذاشت روی هم
لرزش دستای امیر طاها رو حس میکردم
مادرش اومد جلو تر و بهم گفت مواظب قلب پسرم باش
(نفهمیدم چی گفت ،مگه از موضوع خبر داشت؟ امکان نداره امیر طاها گفته باشه)
مادرش که از کنارمون رفت امیر طاها دستمو ول کرد
همه مهمونا رفتن امیر طاها هم رفته بود منم رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کردم
و یه نفس راحتی کشیدم
به حلقه ام نگاه میکردم واقعا قشنگ و ساده بود
خوابم برد
دو روزی از امیر طاها خبر نداشتم ،شمارشو هم نداشتم بهش زنگ بزنم
یادم اومد تو گوشی بابام شماره اش هست
به یه بهونه ای گوشی بابا رو ازش گرفتم شماره امیر طاها رو پیدا کردم داخل گوشیم ذخیره اش کردم
#ادامه_دارد
972K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴#درمان_پرخوابی
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻
📚:استاد خیراندیش
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 قسمت(۶۱). #نگاه_خدا روی تخت نشسته بودم و به عکس مامان فاطمه نگاه میکردم،اینجوری نگام نکن
* 💞﷽💞
قسمت(۶۲).
#نگاه_خدا
بهش پیام دادم سلام،اگه میشه فردا بیام دنبالتون باهم بریم دانشگاه
بعد ده دقیقه جوابمو داد :
سلام ،خانواده خوبن ،باشه چشم منتظرتون میمونم
بعد پیام دادم : ببخشید میشه آدرسو بفرستین🙈
( چه عروسی بودم من اگه کسی میفهمید تو گینس ثبتش میکرد😂)
آدرسو برام فرستاد
صبح زود بیدار شدم لباسمو پوشیدم کیفمو برداشتم رفتم پایین
مثل همیشه مریم جون تو آشپز خونه بود
- سلام
مریم جون : سلام عروس خانم ،بشین چایی بریزم برات
- مرسی
مریم جون: سارا جان از امیر آقا خبر نداری؟ چرا بعد عقد نیومده دیدنت
- هووم نمیدونم حتما کار داشته،ولی امروز با هم میریم دانشگاه
مریم جون: خدارو شکر ،پس بهش بگو امشب حاجی گفته شام بیاد اینجا
- (نمیدونستم چی بگم)باشه
خداحافظی کردمو،سوار ماشین شدم نیم ساعت بعد رسیدم دم خونشون بیرون ایستاده بود
( وااای چرا زنگ نزده، زود برسم😕 )
پیاده شدم
- سلام امیر آقا
( جا خورد با شنیدن اسمش،خوب چی باید میگفتم ما دیگه محرم شده بودیم ضایع بود فامیلی شو صدا میزدم)
امیر : سلام
سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم هیچ حرفی نمیزد فقط چشمش به بیرون بود ،حوصله ام سر رفته بود
ضبط و روشن کردم داشتم همراه آهنک میخوندم دیدم زیر لب داره ذکر میگه 😅
اهنگ و قطعش کردم
یه نفس عمیقی کشیدم
- امیر آقا ،بابام امشب گفته شام بیاین خونه ما
امیر همونجور که چشمش به بیرون بود گفت: عذر خواهی کنین از طرف من ،نمیتونم بیام
( با عصبانیت زدم رو ترمز،باکله رفت تو شیشه😂)
اول خندم گرفت بعد با جدیت گفتم
- ببخشید من جزامی ام؟
امیر: چرا این حرف و میزنی ؟
- بابا ما محرم همیم ،چرا نگام نمیکنی ؟ چرا اصلا حرفی نمیزنی ؟ تو که میخواستی از اول همینجوری رفتار کنی میگفتی اصلا محرم نمیشدیم
بابام مشکوک شده میگه چرا نمیای خونمون چرا زنگ نمیزنی
( سرمو گذاشتم رو فرمون و گریه میکردم : چه بدبختی ام من گیر تو افتادم )
امیر : ببخشید من منظوری نداشتم فقط نمیخواستم علاقه ای ایجاد بشه
نگاهش کردم : چرا باید علاقه ای ایجاد بشه، منو شما مثل دوتا دوستیم ،میخندیم ،میریم بیرون ،حالا این بین دستمون به هم خورد هم اشکالی نداره محرمیم
اینجوری که شما رفتار میکنین بابام بعد دوماه عمرا بزاره عقد کنیم
امیر : شرمندم باشه چشم دیگه تکرار نمیشه
#ادامه_دارد
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مهران غفوریان: جانم را برای ایران میدهم
با احترام به همه سلبریتیها من خواستم دخترم در ایران به دنیا بیاید و جانم را برای این خاک میدهم
*مراقب خوابهای خود باشید
*خواب هلاکت:*
خوابیدن در هنگام غروب آفتاب و از نگاه اسلام و طب سنتی خواب هلاکت نام گرفته است.
خوابیدن در هنگام غروب از دیدگاه اسلام و متخصصان طب سنتی مرگ آورترین خواب نام گرفته تا حدی که فرد وقتی از خواب بیدار می شود احساس می کند در دنیای دیگری است و برای مدتی ذهنش پاک شده است و اتفاقات روز را به خاطر نمی آورد.
خواب در هنگام غروب سودا را در بدن افزایش میدهد و موجب بدخلقی میشود
*خواب غفلت:*
خواب در مجالس پند و اندرز و خوابی که تمام زمان شب را در برمیگیرد.
*خواب حسرت:*
خواب شب جمعه است که تمام ملائکه در زمین جمع میشوند تا حوائج زمینیان را بالا ببرند.
*خواب شقاوت:*
خواب در وقت نماز صبح و ظهر و مغرب
*خواب عقوبت:*
خواب بعد از نماز صبح (قبل از طلوع آفتاب)
*خواب کسالت:*
خواب اول روز ( زمانی که برای کار و فعالیت است از 8تا11صبح)
*خواب راحت:*(قیلوله)
قیلوله( یک ساعت قبل از اذان ظهر)
*خواب نعمت:*
خواب هنگام صبح ( بعد از طلوع آفتاب نیم ساعت تا یک ساعت )
*خواب رخصت :*
بعد از نماز عشا تا یک ساعت قبل از اذان صبح که یک ثلث شب را شامل میشود.
از ساعت 10:30 شب تا 3 صبح بهترین وقت خواب در ایران است.
*خواب لعنت:*
بین الطلوعین ( از سپیده اول صبح تا طلوع آفتاب)
آثار و برکات بیداری بین الطلوعین
بین الطلوعین *فاصله زمانی از طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است که حدود یک ساعت و نیم طول میکشد.*
در روایات از *این زمان به ساعتی از ساعات بهشت یاد شده* و آثار و برکاتی برای آن بیان شده که انسان به این نتیجه میرسد که اگر میخواهد *خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت* را داشته باشد و از بدبختیها رهایی یابد میبایست در این ساعات بهشتی بیدار بماند؛
*چرا که فرشتگان در حال تقسیم روزی هستند و اگر خواب بمانی از همه چیز باز ماندی.*
زیانهای مالی: اگر کسی در این ساعات بخوابد نمیتواند از خود دفع شر کند و خسارتی که به اصل سرمایه او میرسد را برطرف کند.
📚 خصال، ج2، ص622
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در ساعات باقیمانده سال چه کنیم؟
▪️آقامجتبی تهرانی
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ فرمان جهاد رهبر انقلاب برای تهاجم ترکیبی دشمن
#جهاد_تبیین