eitaa logo
شیفتگان تربیت
12.1هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
19.8هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفتگان تربیت
﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_هشتاد_و_چهارم °|♥️|° سوار ماشین شدیم و به طرف بازار حرکت کردم
°|♥️|° با فاطمه به مغازه برگشتیم و همون مانتو آبی کاربونی رو گرفتم. یه ست روسری آبی ساتن هم رنگ خودش برداشتم. توی راه خونه نه اون حرف میزد نه من فاطمه رو در خونه شون پیاده کردم و بعدم رفتم خونه شب شده بود مامان بابا داشتن سریال نگاه میکردن.. یه سلام کوتاه دادم و بعد رفتم توی اتاق و لباس عوض کردم. دوباره رفتم پیش مامان اینا نشستم. بابا زقر چشمی نگاهم کرد و گفت: خب عروس خانوم الان دیگه از همه چیز مطمئنی؟ الان زنگ بزنم خالت اینا برای فردا شب بیان برنامه ریزی کنیم وقت کمه. _بله باباجان بهشون خبر بدید.. بابا همون لحظه گوشی خونه رو برداشت و زنگ زد بعد یه ربع حرف زدن گفت: خانوم فردا خواهرت اینا میان برای برنامه ریزی عقد این دوتا جوون. هرچی میخوای تدارک ببین.. با حرص با ناخونای دستم داشتم روی پوست دستم میکشیدم.. مامان داشت از همین الان درباره دعوت مهمونا با بابا حرف میزد. با حرص بلند شدم و اومدم تو اتاق خودم و در رو محکم بستم. احتیاج به هوای آزاد داشتم. پنجره اتاق رو باز کردم. از سرما به خودم لرزیدم پتومو دور خودم مثل شنل انداختم و نشستم پشت میز تحریرم بغض داشتم به چه بزرگی... مثل یه سیب راه گلومو بسته بود! گوشی رو برداشتم و به تنها عکس دونفره خودم و محمد خیره شدم... عکسی که با گوشی اون یه پسر بچه توی جنگل قائم ازمون گرفت کنار آبشار مصنوعی... همونجا که برای اولین بار محمد دستمو گرفت... اونم کجا توی آب... احساس میکردم با یاد آوریشون راه نفسم گرفته شده.... به خودم که اومدم دیدم چشمام غرق اشکه... صفحه گوشی رو روی همون عکس قفل کردم و آهنگ شهرباران حامد رو پلی کردم. سرمو گذاشتم روی میز و چشمامو بستم... ای کاش میشد فکرمو از همه چیز خالی کنم و بخوابم... خیلی خسته بودم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امام خامنه ای:در جنگ نرم همیشه یک قدم از دشمن خودتون جلو باشید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_هشتاد_و_پنجم °|♥️|° با فاطمه به مغازه برگشتیم و همون مانتو آب
°|♥️|° صبح زود با صدای اذان که از پنجره باز اتاق میومد بیدار شدم. رفتم وضو گرفتم و دوباره اومدم توی اتاقم سجاده رو پهن کردم و نماز خوندم. امروز چند تا کلاس نظری پشت سرهم داشتم. تصمیم گرفتم یکم جزوه هامو بخونم. تا ساعت هشت خوندم و بعد وسایلم رو گذاشتم تو کولم و از اتاق اومدم بیرون که برم دانشگاه.. مامان: حداقل یه لقمه صبحانه بخور که ضعف نکنی دختر. _وای نه مامان ساعت نه کلاس دارم همینجوریم کلی دیرم شده بخدا! دوییدم از خونه بیرون و دیدم ماشین نیست... پس بابا بردش... باید با تاکسی برم... بالاخره بعد یه ربع معطلی تاکسی رسید و این ساعتم اوج ترافیک و شلوغی ولی بالاخره ساعت نه و رب رسیدم دانشگاه. پله هارو دوتا یکی بالا رفتم و رسیدم بلاخره به کلاس.. بعد کلاس رفتم یه شیرکاکائو و کیک گرفتم و خوردم. بعدم دوباره سه تا کلاس پشت سر هم.. از آخرین کلاس که بیرون اومدم مامان زنگ زد بهم _سلام مامان. مامان:سلام دختر کجایی؟ _کلاسم دیگه مامان! مامان: امشب خالت اینا میان ها دختر من دست تنهام. _یادم نبود اسلا... باشه الان میام... مامان: بدو دختر دیر میشه! دلم میخواست دیر برسم... میخواستم یه خراب کاری بکنم... ای کاش یه اتفاق میوفتاد تا مهدی یا خاله از من بدشون میومد و همه چیزو بهم میزدن... تصمیم گرفتم تا خونه پیاده برم.. از در دانشگاه اومدم بیرون و از همون اول سعی کردم از دورترین راه برم. به خودم که اومدم دیدم روی پل عابر پیاده وایسادم و دارم پایین رو نگاه میکنم.. به آسمون نگاه کردم دم غروب شده بود و صدای اذان بلند شد.. وای خدا واقعا مامان منو میکشه! سریع از از پل اومدم پایین و پیچیدم توی کوچه و کلید انداختم و رفتم تو داشتم دعا میخوندم به جون خودم که مامان قیمه قیمه م نکنه.. _سلام مامان عزیزم! مامان با جیغ: الان وقت اومدنه؟؟؟ زود باش برو آمده شو دختره دیوونه الان خالت اینا میان.. _حالا چرا جیغ میکشی بابا رفتمم... خوشبختانه سریع دوییدم توی اتاقم و جارویی که پرت کرد تو سرم نخورد.. حوصله لباس آن چنانی نداشتم. یه تنیک ساده پوشیدم و یه چادر سر کردم. همون لحظه زنگ در به صدا اومد.... فکر کنم خودشونن.. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شیخا، آیا تو چنان که می‌نمایی هستی.!؟ ‌ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 افزایش جمعیت، نیازمند تلاش همه‌ی‌ مسئولین 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی‌: افزایش فرزند باید به صورت یک دربیاید. امروز در کشور ما مردم گوش می‌کنند، حرفی ندارند؛ آن کسانی که این حرف به آن‌ها می‌رسد، حرفی ندارند و گوش می‌کنند، منتها مسئولینی که بایستی عملاً دنبال کنند و زمینه‌ها را فراهم کنند، آن کار لازم را انجام نمی‌دهند. البتّه مسئولین [رده] بالا می‌گویند قبول داریم امّا مسئولین میانی درست عمل نمی‌کنند. شما ببینید، در بعضی از کشورهای غربی ــ مثلاً در امریکا ــ خانواده‌ای پانزده تا بچّه دارند، بیست تا بچّه دارند و از این قبیل، تشویق [هم] می‌شوند و هیچ کس مذمّتشان نمی‌کند، امّا نوبت به کشور ما که می‌رسد، این طرف قضیّه تشویق می‌شود، [یعنی] کم‌فرزندی و مانند این‌ها. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 دوشنبه ۲۰ تیر ( ۱۱ ذی‌الحجه) 📿 صد مرتبه «یا قاضیَ الحاجات» •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روزشمار بزرگترین روز خدا 7️⃣ روز مانده تا عید غدیر خم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
📗 نسخه pdf کتاب «غدیر در گذر زمان» #معرفی_کتاب #غدیر_در_گذر_زمان 🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🔴 کت
مسابقه روز یکشنبه برگزار می گردد لطفا به عشق امیرالمومنین علی علیه‌السلام اطلاع رسانی فرمائید 🙏 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
30.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 💐حب علی یاد علی 💐میریم به دنبال علی 🎤 👏 👌فوق زیبا •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 فیلمبرداری از ریزش وحشتناک بهمن 🔹گردشگران خارجی که درحال فیلمبرداری از یک یخچال طبیعی در قرقیزستان بودند، ناگهان با ریزش بهمن مواجه شدند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
💠مجموعه استوری غدیر عهدی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 👈شما هم در تبلیغ غدیر سهیم باشید👌🌹 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat