eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چرا دشمن روی ذهن دهه هشتادی‌ها کار می‌کند؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
﷽ 📝 یادمون باشه... 👈🏻 💠سبد میوه نیستش ڪه مثلا موز رو برداری و خیار رو نه 🕋روزه بگیری و نماز نه! 🤐ذکر بگی و ترک غیبت نه! 🎧نماز بخونی و اهنگ غیر مجاز گوش بدی!! 🤪چادر بپوشی و حیا نداشته باشی ... 😳ریش بذاری اما چشم چرونی ڪنی ... ⛔ حواسمونو جمع کنیم 🌿 دین یک مجموعه کامل و بی نقصه که باید همه قوائدش رو اجرا کنیم🌿 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: برترین انتخاب 🔸حجت الاسلام فرحزاد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وقتی مخالفان نظام هم اعتراف می‌کنند که نظام اسلامی، جایگزین نداره 🔻 تاج‌زاده، جمهوری اسلامی رو قبول نداره، ولی میگه فردای براندازی هرج و مرج میشه، چون آلترناتیو نداره نظر شما چیه؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان یک ماموریت 🔹اعترافات دو جاسوس دستگیر شده فرانسوی به زمینه سازی آشوب در ایران 🔹دو جاسوس فرانسوی که چندی پیش توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر شدند، به افشای پشت پرده زمینه سازی برای آشوب در کشور می پردازند. ✔️نسخه کامل این مستند به زودی پخش خواهد شد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
🔴 جاسوس‌ها به جان هم افتادند! 🔺پاول دروف که خودش در ریختن خون مردم ایران با دادن اطلاعاتشان به داعش و ایجاد اغتشاش در ایران، پیشکسوت است طی یک پیام اینترنتی نوشت: 🔹مهم نیست که شما ثروتمندترین فرد روی زمین هستید - اگر واتس‌اپ را روی تلفن خود نصب کرده باشید، همان‌طور که جف بزوس در سال ۲۰۲۰ متوجه شد، تمام اطلاعات شما از هر برنامه موجود در دستگاه شما قابل دسترسی است. 🔹می‌توانید از هر برنامه پیام‌رسانی که دوست دارید استفاده کنید، اما از واتس‌اپ دوری کنید – اکنون ۱۳ سال است که یک ابزار نظارتی است. 🐕 سگ زرد برادر 🐺شغاله! حالا که قلاده توله‌های صهیونیسم و اسرائیل مثل واتس‌اپ و اینستا را به خاطر مهار اغتشاش‌گران، بستند به درخت تناور امنیت کشور، این پاول دروف اسرائیلی که خودش سردسته دزدهای عالم است و میلیون‌ها اطلاعات کاربران تلگرام را دزدیده و داده به صهیونیست‌ها، با تبلیغات زیرپوستی دارد برای ایرانی‌ها و ملل دیگر دل‌سوزی می‌کند که نروید به واتس‌اپ! واتس‌اپ اَخه، بوفه، پوفه! ای لعنت به شرف و صداقتٍ نداشته‌تان! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
27.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 |«بیراهه» 🍃🌹🍃 🌺دانشجویی که باید الان پشت میز دانشگاه می‌نشست، با وسوسه های پر زرق و برق لیدرهای آشوب، پشت میز ندامت نشسته است ...! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
🔴 عنایت ویژه امام زمان (عج) به خانمی که به خاطر حفظ حجاب هفت سال از خانه بیرون نیامد 🔵 مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (علیه السلام) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند.   در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم»   بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» 📚 شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۳ص ۱۵۸ 🌕 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ضربه ای که خائنین داخلی بر پیکره یک ملت و کشور وارد میکنند دشمنان خارجی وارد نمیکنند.... 🔹 این کلیپ چقدر برای این روزا آشناست! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم ✋🏻 🌸یا اباصالح المهدی عج سالروز آغاز ولایتت بر پهنای گیتی، و عید بزرگ بیعت ؛ غدیر ثانی بر همه مبارک و مبارک تر آن روز که؛ چشمان مهربانت، پناه تمام دلشوره‌هایمان شود!🤲🏻🤲🏻🤲🏻 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
Salar - Aghili - vatan (2).mp3
4.95M
🎤نام قطعه : جاوید وطن 🇮🇷..✌️..🇮🇷..✌️..🇮🇷 همه با یک نام و نشان،به تفاوت هر رنگ و زبان همه با یک نام و نشان،به تفاوت هر رنگ و زبان! به اصالت ایران کهن ، ز صلابت ایران جوان ... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با هر نظر و عقیده و آیینی ما اهل سه رنگ پرچم ایرانیم😍🌹 شعرخوانی بنی‌فاطمه در جشن عید بیعت •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟ پسر فاطمه (س) کافیست که فرمان بدهد... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 ❌ کارشناس تلویزیون المنار: مهسا امینی عضو حزب کوموله و تحت حمایت رژیم‌صهیونیستی بوده که با قصد عملیات انتحاری قرص خودکشی خورده و سراغ رفته است. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
مهدوی ارفغ.mp3
36.21M
حجت‌الاسلام مهدوی‌ارفع فتنه کشف حجاب 🔸متهم‌کردن نظام اسلامی از زنا بدتر است. 🔸کمترین ضربه‌ای از طرف نیروی انتظامی به مرحوم مهسا امینی وارد نشده بوده. 🔸شورای عالی فضای مجازی چه غلطی می‌کند؟ 🔸اگر گشت ارشاد، قانونی است باید ادامه پیدا کند. عقب‌نشینی کنیم جلوتر می‌آیند. 🔸مهسا امینی، بهانه شده برای کشف حجاب و عرف‌شدن بی‌حجابی. 🔸خانم‌هایی که ترک موتور هستند، عامدانه کشف حجاب می‌کنند. 🔸 ما در آخرالزمان قرار داریم. 🔸جنود ابلیس با تمام توان به ما حمله کرده‌اند. 🔸باید حمله کنیم نه دفاع. 🔸این نظام، سقوط نخواهد کرد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت های باور نکردنی و غرور آفرین رهبر حزب لیبرال دموکراسی مجلس ⭕️ درباره نظام ولایت فقیه و اسلام شیعی: 🔻 تمام قدرت مجازی‌شان را به کار گرفته‌اند تا قدرت الهی را منهدم کنند و ان‌شاءالله خودشان منهدم خواهند شد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه حرمو دوست دارم...❤️🍃 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب دعا كنيم 🙏 برای همه اوناییکه یه درد گوشه قلبشون پنهونه برای دلهای شکسته💔 برای اونهايي که بیمار هستند ان شاء الله همگی بحق بی بی دوعالم خانم فاطمه الزهرا 💚 حاجت روا بشوند🙏 از تمامی شما مخاطبین استدعا دارد ما را دعا فرمائید با نهایت تشکر و احترام شبتون آروم ودر پناه خدا 🙏 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیفتگان تربیت
🇮🇷 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۵۷ قرآن کریم ( آیات ۵۲ تا ۵۷ سوره مبارکه اعراف)  🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۵۸ قرآن کریم ( آیات ۵۸ تا ۶۷ سوره مبارکه اعراف)  🍃🌹🍃 🌺 امام علی (ع) می‌فرمایند: «تَعَلَّمُوا القُرآنَ؛ فَاِنَّهُ اَحسَنُ الحَدیثِ» قرآن را فرا گیرید، زیرا که قرآن نیکوترین سخن‌هاست. (نهج‌البلاغه خطبه ۱۱۰) 🎙 استاد پرهیزگار •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز تفسیر یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «يَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ أَيُمْسِكُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ» بخاطر بشارت بدى که به او داده شده، از قوم و قبیله خود پنهان مى شود. (و نمى داند) آیا آن (دختر) را با قبول ننگ نگهدارد، یا (زنده) در خاک پنهانش کند؟! آگاه باشید که بد حکم مى کنند! (سوره مبارکه نحل/ آیه ۵۹) 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 ❇ تفســــــیر * کار به همین‌جا پایان نمى گیرد او براى نجات از این ننگ و عار که به پندار نادرستش، دامنش را گرفته از قوم و قبیله خود به خاطر این بشارت بدى که به او داده شده است متوارى مى گردد (یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ). باز هم، موضوع خاتمه نمى یابد؛ بلکه دائماً در این فکر غوطه‌ور است که آیا این ننگ را بر خود بپذیرد و دختر را نگه دارد و یا آن را زنده در زیر خاک پنهان سازد! (أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُون أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ). 🌼🌼🌼 در پایان آیه، این حکم ظالمانه و شقاوت آمیز غیر انسانى را با صراحت هر چه بیشتر محکوم کرده مى گوید: بدانید حکمى را که آنها مى کردند، حکم زشت و بدى بود (أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۹ سوره مبارکه نحل) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ماجرای تشرف راننده کامیون خدمت (عج) 🎤 حجت الاسلام عالی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رنج_مقدس #قسمت_صد_و_سی_و_پنجم - اون عکس هایی که توی اردوی دانشجويی انداخته مثلاً با من، از دفتر دا
به کنار چشمه که می رسيم زنده می شوم. چقدر من از اين چشمه خاطره دارم. فقط دلم می خواهد بدانم کی همه اينجا را زير پا گذاشته است. مصطفی روی سنگ صافی می نشاندم و خودش آن سوی چشمه مقابلم می نشيند. دستش را زير آب می برد و صورتش را می شويد. آب می خورد و ناگهان هر دو دستش را زير آب می کند و می پاشد سمت من که خفه نشسته ام. تا به خودم بجنبم چند مشت آب رويم ريخته و خيس شده ام. جيغ می زنم و فرار می کنم. - مصطفی خيلی بدجنسی! سرخوشانه می خندد. - الآن سرما می خورم. بازهم می خندد. جلو می روم به گمان اينکه ديگر آب نمی پاشد. می گيردم و به زور می نشاندم سر چشمه و مشت مشت آب می زند به صورتم. نفسم بند می آيد از خنکی و زيادی آب. فايده ندارد. بايد رويش را کم کنم. بی خيال خيس شدن می شوم. شروع می کنم به خيس کردنش. می ايستد تا تلافی کنم و فقط می خندد. لرزم می گيرد. چوب جمع می کند و آتش روشن می کند. رجز هم می خواند. - فکر می کردم سفت تر از اين حرف ها باشی پری طالقانی. به همين راحتی خيس شدی. حالام مثل جوجه اردک داری می لرزی. نگاش کن. بيا خانوم کوچولو. بيا گرم شو فرشته کوهی. آخ آخ آخ. خيس ميشی خوشگل تر می شی. از توی جيبش شکلات در می آورد و می دهد دستم. از حرصم تمامش را می خورم و تعارف هم نمی کنم. به خوردنم هم می خندد و با بدجنسی شکلات ديگری در می آورد. از دستش می قاپم و دوباره می خورم. کمی عقب می کشد و شکلات سوم را در می آورد. به چهره خشمگين من می خندد. شکلات را نصف می کند و نصفش را به من می دهد. آتش خوبی شده. گرم می شوم. _ الآن روستايی ها می گن دختر بی بی عاشق شده. عروس شده تو سرما اومده اينجا آتيش روشن کرده. دلشون واسه من هم می سوزه که گير يه همچين دختر مجنونی افتادم. پاش بيفته يه کارنامه اعمال مفصلم از شيطنت هات بهم می دن که ديگه عمراً اگر قبول کنم. با تندی نگاهش می کنم ببينم می خواهد چه بگويد. می خندد و لا به لای خنده هايش می گويد: - عمراً اگه قبول کنم ديگه روی ماه تو رو ببينند. دهن هر کی بدی تو رو بگه خودم يه دور سرويس می کنم. بعد لبخند موذيانه ای می زند: - هر چند که من جواب دلمو گرفتم. کلاً نبايد با مردها در افتاد. مغلوبه می شوی. آتش کم کم فروکش می کند. کنار آتشم و نگاهم به چشمه است. با آب زنده می شوم. مصطفی از کنار آتش بلند می شود و کنار چشمه مقابل من می نشيند. دستش را زير آب می برد و می گويد: - می دونی فرق چشمه و مرداب چيه؟ نگاهم را از آب نمی گيرم اما می گويم: - هيچ وقت از جوشش نمی افته. متعفن نمی شه. آب پاکِ هرچی بخوای آلوده ش کنی نمی شه. چون اصالت داره. دوباره می جوشه. آلودگی رو می شوره می فرسته بره. اما من چشمه نيستم. اين را نگاهش می کنم و می گويم. چشمانش مات آب است و آرام زمزمه می کند: - هر قدر هم توی چشمه سنگ بندازی خاموش نمی شه. شايد بشه بپوشونیش، اما فقط لحظه است. تا حالا شنيدی کسی تونسته باشه چشمه رو بخشکونه؟ - می خوای بگی شيرين سنگيه که افتاده توی زندگيمون. - می خوام بگم بی خيال سنگ ها، چشمه باقی بمون. با شيرين امشب قرار داريم. دادگاه و شاهد و مجرم همه يک جا جمع می شن. هر چه تو قضاوت کنی؛ دلم نمی خواد انقدر زجر بکشی، حاضرم يک عمر تنها زندگی کنم، اما يک روزش مثل ديروز سرگردان نباشی. *** از ديروز پدر با شيرين قرار گذاشته است. قرارمان خارج از خانه ما و مصطفی، در خانه خادم مسجد است. شيرين همراه با ما می رسد. پدر هم عجب کارهای خاصی می کند. قداست مسجد را می گذارد وسط؛ اما در جايی که اگر حرفی هم زده شد، حرمت خانه خدا شکسته نشود. خادم در را که باز می کند، خودش می رود. شيرين که برخورد مصطفی را با ما می بيند، حالش عوض می شود. خيلی خودداری می کند مقابل پدر، اما باز هم آنچه را نبايد، می گويد. مصطفی صورتش مدام رنگ عوض می کند. آرام جواب حرف های شيرين را می دهد. نقاطی که او پر رنگ می کند پاک می کند. هر بار هم به شيرين می گويد: - من انقدر ارزش ندارم که به خاطرم اين حرف ها را سر هم می کنی. پدر ناظر بيرونی است. حرف ها را دارد می شنود. پيری زودرس گرفته است. مادر تنها دستم را فشار می دهد و آرام زير لب ذکر می گويد که حرف ها نمی گذارد بشنوم. کار به جايی می رسد که مصطفی کبود شده از عکس هایی که شيرين رو می کند، دو دستش را بين موهايش می کشد و صورتش را می پوشاند. - بسه شيرين، تو را به خدا بسه. دارد می ميرد مصطفی. مردن کار سختی نيست. جدايی روح از تن است. مصطفی دارد خودش روحش را جدا می کند. مادر طاقت نمی آورد و بلند می شود. رو به شيرين می گويد: - به خودت رحم نمی کنی، لااقل به مصطفی رحم کن! دختر جان، به دست آوردن جواهری مثل مصطفی، نياز به اين همه دروغ و حيله نداشت. خودت را اگر عوض می کردی، الآن برای تو بود. واقعاً عاشق مصطفايی که حاضری ببينی اينقدر داره زجر می کشه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیفتگان تربیت
#رنج_مقدس #قسمت_صد_و_سی_و_ششم به کنار چشمه که می رسيم زنده می شوم. چقدر من از اين چشمه خاطره دارم.
دنيا روی دور مسخره اش افتاده است. حالا متوجه می شوم که هر کس می تواند هر طور که بخواهد زندگی چند روزه اش را اداره کند. پدر با دادن جانش برای آرمان الهی و شيرين با دادن عقل و آبرويش، برای جان گرفتن از هوس بشری. اين مسخره ترين دوری است که دنيا را مجبور می کند تا بر مدار آن بچرخد. هوس و لذتش مزه تلخ دنيايی است که در دهان خيلی ها می ماند. مثل زهر است. گنداب است. دلت می خواهد آن را تف کنی، اما وقتی می بينی خيلی ها با لذت آن را می بلعند، حالت تهوع می گيری. معده پر و خالی هم ندارد. مدام عق می زنی. با اختيار هم عق می زنی تا هر چه هست و نيست، از اين شيرينی دنيا از معده ات بيرون بيايد. پدر از سکوت بهت آور شيرين استفاده می کند و به حرف می آيد: - من حاضرم ليلا را راضی کنم تا دست دلش را از مصطفی بردارد. خونی که تا به حال با سرعت طوفانی در رگ هايم می دويد به آنی منجمد می شود. لرزم می گيرد. پدر دست می گذارد روی دستم و فشار می دهد تا عکس العمل ناگهانی مرا کنترل کند. به چشم های به خون نشسته مصطفی که با حيرت بالا می آيد، محل نمی گذارد. - ولی به شرطی که تو تمام شرط های مصطفی را قبول کنی. لبخند پيروزمندانه ای روی لب های شيرين می نشيند. - خيالتان راحت. خوشبختش می کنم و همه شرط ها را هم قبول می کنم. شيرين رو می کند به مصطفای بی جانی که محکم نشسته. - هر چی بگی گوش می دم. به اين قرآن قسم. و قرآن سر تاقچه را بر می دارد و مقابل مصطفی روی زمين می گذارد. مصطفی قرآن را از روی زمين بر می دارد و می بوسد. روي پايش می گذارد. دوست دارم دوباره اختيار نفس کشيدنم را دست خودم بگيرم و در لحظه ای اجازه ندهم تا ديگر بيايد، اينقدر که حال مصطفی نه، حال و روز شيرين برايم دردناک است. شيرين انگار که من هستم. مصطفی زل می زند به صورت پدر و می گويد: - من روی حرف شما حرف نمی زنم. شرطم اينه که شيرين دست تمام اون هايی که باهاشون رابطه داشته رو بگيره بياره پيش روی پدر و مادر من و خودش. اجازه بده پرينت تمام صحبت ها و پيام هاشو بگيرم. حتی شوهر سابقش هم بدونه که شيرين زمان بودن با اون با چند نفر ديگر ارتباط داشته تا حلالش کنه. همه بايد شيرين رو ببخشن تا من بتونم زندگی جديد شروع کنم. شيرين می خواهد حرفی بزند که مصطفای سير شده از دنيا بدون آنکه نگاهش کند ادامه می دهد: - هنوز همه شروطم رو نگفتم. اگر برای تو قيامت معنايی نداره و همه چيز توی اين سر و شکم خلاصه می شه، من قيامت باورم. حقّم رو بابت تمام تهمت ها می بخشم، از حق ليلا هم می گذرم، اما از حقّم براي يک زندگی مشترک پاک نمی گذرم. بقيه اش رو بگم يا نه؟ تموم می کنی اين بازی رو يا تموم اين باری رو که داره اين وسط خالی می شه به حراج بذارم؟ پدر صدايش می زند. ساکت می شود. حالا اين شيرين است که کبود شده است. مصطفی بلند می شود تا برود. کنار در مکثی می کند و می گويد: - حاج آقا اين شرط اول و دوممه. بقيه شروطم هم بعداً اگر خواست می گم. فقط نمی دونم همسر سابقش اگر خيلی چيزها رو بفهمه و بقيه ديگه، چند سال بايد توی دادگاه ها بره و بياد. من گرمم است يا کره زمين به توليد گرما افتاده است؟ انگار که تمام تلاشش را می کند تا بنی بشر را به خاطر خطاهايش ذوب کند. می خواهد که سر به تن جن و انس خطاکار نباشد. از اينکه شاهد بدترين ماجراهاست، شرمگين است. پدر سر پايين انداخته و مغموم لب باز می کند. - شيرين خانم! زندگی اونقدر طولانی نيست که چند مدتش هم بخواهد به اين بازی ها بگذره. حتماً آلبوم عکس داری. يک دور نگاه کن. فاصله کودکيت تا جوانيت، قدر يکسال هم به نظر نمی آد. هيچ کس مثالی نداره برای اينکه بگه دنيا چه قدر زود می گذره و چه بی قدر و قيمته. تا بخواهی امروز رو دريابی فردا شده. مصطفی هم يک تکه از امروزه. من اين حرف ها رو به ليلا هم می گم. مصطفی هم يک تکه از امروزه که وقتی به دستش می آری، متوجه می شی که برای تو کمه. گاهی حتی خسته ات هم می کنه. بدی که می کنه متنفر می شی. متوجه می شی که چه قدر کسل و افسرده ای. مصطفی عشق نيست. فقط يک هم قدمه به سمت عشق. شايد تو بگی که از لج مصطفی دنبال تمام اين هوس ها رفتی. حالا ببين خودت رو، فکر و روحت رو خراب کردی، اما باز هم مصطفی رو نداری. دنيا مثل باتلاق می مونه. اگر برای رسيدن به لذت هاش زياد دست و پا بزنی، خفه ات می کنه. دير نشده هنوز، به جای اين که دنبال مصطفی بری، برو از کسی که اون رو خلق کرده، طلب بهترين راه رو بکن. شروط مصطفی رو قبول کردن يعنی تمام آبرويی که خدا برات نگه داشته، خودت از بين ببری. زندگيت رو سخت تر نکن. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat