eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
44.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل گفتگوی تاریخی شهید سپهبد قاسم سلیمانی با رسانه KHAMENEI.IR در مهرماه ۹۸ درباره جنگ۳۳روزه 🗓 سالروز پیروزی حزب الله لبنان در جنگ۳۳روزه •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
این کانال 👇👇متفاوت از کانال ایتا هست https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat حتما عضو شوید
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ» هدف این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی قرار دهد برای آن‌ها که در دلهایشان بیماری است، و آن‌ها که سنگ‌دلند؛ و ظالمان در عداوت شدید دور از حقّ قرار گرفته‌اند! تفسیر: ولى همواره این توطئه هاى شیطانى مخالفان، میدان آزمایشى براى آگاهان، مؤمنان و کافران تشکیل مى داد، لذا در آیه بعد، اضافه مى کند: این ماجراها براى این بود که خداوند القاى شیطان را آزمونى براى آن‌ها که در قلبشان بیمارى است و آن‌ها که سنگدلند قرار دهد (لِیَجْعَلَ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ). 🌺🌺🌺 و ظالمان بیدادگر در عداوت و مخالفت شدیدى دور از حق قرار گرفته اند (وَ إِنَّ الظّالِمِینَ لَفِی شِقاق بَعِید). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۳ سوره‌ مبارکه حج) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮اگر با چیزهای کوچک خوشحال میشید،سلامت روان بالایی دارد... 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشگویی پیامبر در مورد شهادت عمار! ⁉️ چه کسی را کشت؟! 🔰 برشی از سخنرانی ، به مناسبت ۹صفر، سالروز شهادت عمار بن یاسر •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت61 ✍ #میم_مشکات از آنجایی که وقتی تقدیر چیز دیگری باشد، زمین و زمان دس
* 💞﷽💞 ‍ سیاوش اخم هایش را در هم کشید: -ااه! بله، طبق معمول جناب نیما بود. بعد از کلاس از دانشکده آن طرفی آمده بود تا منتظر نامزدشان بمانند. کم کم دانشجوها از در سالن کلاس بیرون آمدند. چند دانشجوی دختر خنده کنان وارد حیاط شدند و سیاوش ناخودآگاه سرش را به طرف نیما چرخاند تا واکنشش را ببیند. درست همانطور که انتظار داشت. نیما با نگاه های معنی دار و چشمانی که وقاحت از آنها میریخت تک تک قدم های آنها را دنبال میکرد. سیاوش اخم هایش در هم رفت و مشتش گره شد.زیر لب غر زد: -اقلا اون ریش هارو بتراش..اون تسبیح رو بنداز دور...عوضی سیاوش آدم مذهبی به آن معنا نبود اما به اصول اخلاقی پایبند بود و خب، هرچند دین فقط اخلاق نیست اما بخش اعظم باور ها و اعتقادات مذهبی، برای رشد باور های اخلاقی است و کسی که اخلاق گرا باشد نقاط مشترک زیادی با دین داری خواهد داشت. در همین اثنا، خانم شکیبا را دید که از در سالن بیرون آمد. شاید برای اولین بار بود که اینطور در حرکات این دختر دقیق میشد. نوع راه رفتن، حرف زدن و متانت این دختر ناخواسته احترام برانگیز بود. و شاید بهتر است بگوییم همان حس و باوری را که راحله، آن روز معذرت خواهی بعد از دیدن استاد پارسا از پشت پنجره پیدا کرده بود امروز سیاوش تجربه میکرد. آن روز اگر حیای راحله باعث شده بود که نگاه از استاد برگیرد امروز، احترامی که سیاوش برای حریم چنین دختری قائل بود باعث شد تا نگاهش را خیره نکند تا مبادا حتی در خلوت گستاخی کرده باشد. چرا که شکستن حرمت کسی که تمام تلاشش را برای حفظ حریم خود میکند عین ناجوانمردی ست. باید گفت راحله خوب قضاوتی در مورد استادش کرده بود: " با اصالت" راحله از دوستانش خداحافظی کرد و با روی باز سراغ همسرش رفت و در کنارش نشست. بعد از کمی احوالپرسی، تلفن نیما زنگ زد، نیما چیزی به راحله گفت و راحله هم با لبخند پاسخش را داد و بعد نیما از فضای لابی دور شد. سیاوش نگاهش بین این دو نفر در تبادل بود. گاهی نیما، گاهی شکیبا... حرکات نیما برایش تازگی نداشت. میدانست چنین رفتارها و خنده هایی چه معنایی دارد برای همین سعی میکرد به او توجهی نکند چون میترسید از فرط عصبانیت یکدفعه بلند شود و برود یقه پسرک را بگیرد و تا جایی که میتوانست کتکش بزند... ...
به میزبانی حسین.pdf
593.4K
📖 کتابچه | به میزبانی حسین علیه السلام نکات و مهارت‌هایی برای یک زیارت خانوادگی در اربعین 🔸 این روزها خیلی‌ها در تب‌ و تاب رفتن به زیارت اربعین هستند. اگر شما به همراه خانواده و کودکان عازم این زیارت هستید، نکات مهمی برای پیاده‌روی و پیشنهادهای فرهنگی این کتابچه را از دست ندهید! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ریشه های ترس استکبار جهانی از و عفاف •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴کلیپ تصویری: عظمت پیاده روی اربعین 🔸آیت الله جوادی آملی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرچم مالک و عمار نیوفتد هرگز علم از دست علمدار نیوفتد هرگز رجزخوانی حسین طاهری در حضور رهبر انقلاب✨ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کریستیانو رونالدو: برای پسرم گوشی هوشمند نخریدم و اجازه نمی‌دهم از اینستاگرام استفاده کند •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىَ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» و (نیز) هدف این بود که آگاهان بدانند این حقّی است از سوی پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دل‌هایشان در برابر آن خاضع گردد؛ و خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به سوی صراط مستقیم هدایت می‌کند. تفسیر: و نیز هدف از این ماجرا این بود: آن‌ها که عالم اند و آگاه، حق را از باطل تشخیص دهند، و برنامه هاى الهى را از القائات شیطانى جدا سازند و در مقایسه با یکدیگر بدانند آئین خدا حق است، و از سوى پروردگار تو است، در نتیجه به آن ایمان آوردند و دل هایشان در برابر آن خاضع گردد (وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ). 🌺🌺🌺 البته خدا این مؤمنان آگاه و حق طلب را، در این مسیر پر خطر، تنها نمى گذارد بلکه خداوند افرادى را که ایمان آوردند به سوى صراط مستقیم هدایت مى کند (وَ إِنَّ اللّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلى صِراط مُسْتَقِیم). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۴ سوره‌ مبارکه حج) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : توصیه ای که باید نصب العین خود قرار دهیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تربیت براساس می تونه بچه رو مدیر بار بیاره.😇👌 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شکل بستن چفیه برای در امان ماندن از گردو غبار و آفتاب در هنگام پیاده روی اربعین
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت62 ✍ #میم_مشکات سیاوش اخم هایش را در هم کشید: -ااه! بله، طبق معمول جناب
* 💞﷽💞 ‍ اما از رفتار آرام شکیبا که مشغول صحبت با دوستش بود هم کلافه میشد. چرا این دختر اینقدر بیخیال بود? واقعا برایش مهم نبود که نیما چه میکند? درست است که نیما حفظ ظاهر کرده است اما چرا شکیبا از رفتارهایش چیزی نمیفهمد?نمیتوانست خودش را قانع کند که این دختر خنگ باشد..پس یعنی برایش مهم نبود?...نتوانست تحمل کند... ساعتش را نگاه کرد. خداروشکر، ساعت یازده بود. بلند شد و از اتاق زد بیرون. در همین حین تلفن نیما هم تمام شده بود و پایین پله های نزدیک بخش ایستاده بود تا نامزدش هم بیاید. قبل از اینکه سیاوس از پله ها پایین بیاید راحله از جلوی پله ها رد شد، او استاد پارسا را ندید چون تمام حواسش پی همسرش بود. ولی سیاوش نگاه پر از اشتیاق دخترک را که به همسر آینده اش دوخته شده بود دید...همسری که هرگز لیاقت این نگاه را نداشت... نگاهی که میشد مهری خالص را در آن دید و سیاوش با دیدن این حالت به یکباره تمام خشمش فروکش کرد و وقتی صدای شکیبا را شنید سر جایش خشک ماند: -بابا خوب بودن نیما جان?سلام میرسوندی سیاوش سر جایش میخکوب شده بود. نشنید نیما چه جوابی به راحله داد. برای اینکه جلب توجه نکند گوشی اش را در اورد و مشغول ور رفتن با آن شد و با ناباوری زیر لب گفت: -بابا? یعنی این پسر گفته بود پدرش پشت خط است و این دختر باور کرده بود? یعنی اینقد ساده بود? همانطور خیره به صفحه گوشی مانده بود. چند لحظه ای طول کشید تا به خودش بیاید. سلانه سلانه به طرف صندلی ها رفت و روی یکی شان ولو شد. جواب تمام سوال هایش را گرفته بود. دختری صادق که دچار مردی منافق و دروغگو شده بود. باید کاری میکرد. این دختر داشت تمام آینده اش را ب پای مردی میریخت که از تنها چیزی که بهره نداشت عاطفه بود...آن نگاه مشتاق و معصوم.. نمیتوانست بی تفاوت باشد... تصمیمش را گرفت. باید کاری میکرد. به حکم انسانیت و شرافت باید راهی پیدا میکرد. ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خدایی این کلیپ هزاران بار ارزش دیدن و شنیدن داره ، چون که از ته قلب و با اعتقاد کامل این حرف ها را بیان می کنه واقعیت •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت63 ✍ #میم_مشکات اما از رفتار آرام شکیبا که مشغول صحبت با دوستش بود هم
* 💞﷽💞 ‍ مهانی خانوادگی مادر راحله رسم داشت هر چند ماه یکبار،دختر پسر های بالای بیست سال را جمع میکرد و مهمانی برایشان برگزار میکرد. مهمانی که مخصوص جوانها بود. در این فضا با هم آشنا میشدند، صحبت میکردند و احیانا اگر کسی قصد ازدواج داشت میتوانست فردی را که با روحیاتش مناسب بود پیدا میکرد. در ابتدا بسیاری یا این مهمانی مخالف بودند. معتقد بودند این مهمانی میتواند جوانها را از راه به در کند و اسباب بی بند و باری شود. برای همین در سال های اول خیلی از جوانها اجازه آمدن به این مهمانی را نداشتند. بعضی ها حرفهایی پشت سر مادر راه انداختند. حرف هایی که تنها در ذهن های کوته بین و ابله می تواند رشد کند. اینکه مادر میخواهد با این کار برای دختران خودش شوهر دست و پا کند. اما وقتی کسی از درستی راهش اطمینان دارد چرا باید به طعنه ها و حرف های بی ارزش توجه کند? این مهمانی خیلی قبل از اینکه دخترها ب سن مجاز برسند شروع شده بود و بعد از ازدواج آنها هم ادامه می یافت. زمان به آدم های بی فکر نشان میداد که چطور طعمه نفس شان شده اند. وقتی دیدند مادر دختر های خودش را قبل از بیست سالگی به این مهمانی راه نداد و حتی ب خواستگاری های برخواسته از جمع جواب منفی داده شد فهمیدند ک اشتباه کرده اند. از طرفی وقتی تعریف فضای مهمانی و شرط و شروط اولیه پذیرش در آن جمع و حد و حدود را دیدند کم کم خانواده ها مشتاق شدند که فرزندانشان زودتر به سن مطلوب برسند تا آنها را به مهمانی بفرستند. چرا ک دیده بودند یک ارتباط سالم فامیلی چقدر از انحراف جلوگیری میکرد. شروط باعث میشد مهمانی به هرج و مرج بدل نشود. مهمانان حق نداشتند شماره ای رد و بدل کنند یا پا را از حیطه ادب و اخلاق فراتر بگذارند. اگر کسی درخواستی داشت میبایست از طریق خانواده پیگیری میشد و حتی اگر در خارج از این جمع کسی قوانین را رعایت نکرده بود از جمع حذف میشد. مهمانی از صبح جمعه شروع میشد. از روز قبل هرکدام از اعضا به نوعی در تدارک مهمانی کمک میکردند. کارهای بیرون از منزل به عهده اقایان جوان بود، همینطور کارهای سنگین که نیازمند نیروی مردانه بود. تدارک غذا و دسر و شیرینی هم به عهده خانم ها. مهمانی قسمت های مختلف داشت... ...