eitaa logo
شیفتگان تربیت
13.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
21.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gaamdooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠موشن گرافیک احکام: چند نوع غسل داریم ؟ 🔸احکامی که باید بدانیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀...يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً...ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ می‌رسیدم.... ▫️راز انتظار و یار امام زمان (عج) شدن در سوره یوسف •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
4.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❎ راهی که صدها سال است میلیونها زن اروپایی رفته اند؛ (برهنگی) و نتیجه آن تباهی و پشیمانی بوده؛ عده ای در ایران دقیقا" می خواهند همان راه را دوباره بروند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
امروز جمعه و روز توجه بیشتر به خانواده است ؛ به همسر (آقا به خانم و خانم به آقا )و فرزندان خود بیشتر محبت کنیم ؛ هیچ چیز و هیچ کس خانواده نمی شود •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىَ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ» سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم... تفسیر: تا اینجا سخن درباره اقوامى بود که پیش از موسى(علیه السلام)، پیامبر اولوا العزم پروردگار، روى کار آمدند و رفتند، اما در آیات بعد، اشاره بسیار کوتاهى به قیام موسى و هارون(علیهما السلام) در برابر فرعونیان و سرانجام کار این قوم مستکبر کرده مى فرماید: سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و دلیل آشکار و روشن فرستادیم (ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى وَ أَخاهُ هارُونَ بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبِین). 🌺🌺🌺 در این که منظور از آیات و سلطان مبین چیست؟ و این دو، چه تفاوتى با هم دارند؟ مفسران تفسیرهاى گوناگونى کرده اند: 1 ـ بعضى گفته اند: منظور از آیات ، معجزاتى است که خداوند به موسى بن عمران داد (آیات نُه گانه) و منظور از سلطان مبین ، منطق نیرومند و دلائل داندان شکن موسى(علیه السلام) در برابر فرعونیان است. 2 ـ دیگر این که مراد از آیات همه معجزات موسى است و منظور از سلطان مبین بعضى از معجزات مهم، مانند معجزه عصا و ید بیضاء است; چرا که اینها از ویژگى خاصى برخوردار بودند که موجب سلطه و پیروزى آشکار موسى بر فرعونیان مى شد. 3 ـ این احتمال را نیز بعضى داده اند که آیات اشاره به آیات تورات و بیان احکام و مانند آن است، و سلطان مبین اشاره به معجزات موسى است. ولى با توجه به موارد استعمال سلطان مبین در قرآن مجید، تفسیر اول نزدیک تر به نظر مى رسد; چرا که در موارد متعددى کلمه سلطان یا سلطان مبین در قرآن به معنى دلیل و منطق روشن آمده است (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۵ سوره‌ مبارکه مؤمنون) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : تعصب از شیطان است •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
14.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ موضوع : وابستگی فرزند(قسمت سوم) 🎙 سخنران : استاد تراشیون •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 💛💛💛💛🍁💛💛💛💛🍁💛💛💛💛🍁 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت122 ✍ #میم_مشکات مهمانی خانوادگی فامیل پدری سیاوش بود.
* 💞﷽💞 ☁️🌟☁️🌟☁️🌟☁️🌟☁️🌟☁️🌟☁️🌟 ‍ راحله احساس کرد سرش به دوران افتاده. بدنش داغ شده بود. چه کلمات زشتی. چه برداشت سخیفی! نگاهش به سمت سیاوش چرخید. سیاوش بی خبر از همه جا مشغول صحبت با فرزاد و کیا بود. چقدر الان به حضور سیاوش در کنارش محتاج بود. وسط این جمع غریبه، سیاوش تنها دلگرمی اش بود و حالا دور از او نشسته بود. نمیشد صدایش بزند. بهانه ای نداشت. تازه پیشش آمده بود و حالش را پرسیده بود. قبل از آمدن این دخترک خاله زنک! یکدفعه سیاوش رویش را به طرف راحله چرخاند. اخم هایش در هم رفت از دیدن رنگ و روی راحله. شوهر عمه در حال ایراد نطق غرایی در مورد لزوم کنترل ورود اجناس چینی بود و طوری سیاوش را مخاطب قرار داده بود که گویی سیاوش مسئول واردات و صادرات گمرک است برای همین سیاوش نمیتوانست از جایش تکان بخورد. تنها سرش را به نشانه علامت سوال تکان داد. راحله که این دلجویی کمی سرحالش آورده بود لبخندی زد و سرش تکان داد که یعنی چیزی نیست. اینکه سیاوش از همان دور با یک نگاه حالش را می فهمید برایش کافی بود تا بتواند با این نیش های حسادت کنار بیاید. بله، سیاوش خواهان داشت، نمونه اش همین دختر عمه، اما قطعا حالا، خود راحله بیشتر از همه میخواستش. وانگهی در میان همه این خواهان ها، راحله را انتخاب کرده بود. حالا دیگر چه فرقی میکرد چه کسی چه میگوید! مهم خودش بود و سیاوش و دلی که به هم باخته بودند. این فکر، حس خوبی را در درونش به جریان انداخت. برای همین کم کم به خودش مسلط شد و در جواب سودابه تنها لبخندی زد و همانطور که به سیاوش خیره شده بود و غرق در دنیای خودش بود گفت: -این از لطف خدا بوده و امیدوارم من ناشکر نباشم و این بار نوبت سودابه بود که تعجب کند از این همه خونسردی و عصبانی شود از تیری که به سنگ خورده بود. برای همین وقتی دید سیاوش دارد به طرفشان می آید، سعی کرد از در دیگری وارد شود. لبخند بزرگی روی لبش نشاند و سعی کرد با گرمی تمام با سیاوش حال و احوال کند. سیاوش هم به رسم ادب و نسبت فامیلی جواب احوالپرسی اش را داد. قبل از اینکه سیاوش حرفی بزند دست سیاوش را گرفت و گفت: -راستی سیا بیا بریم یکم پیانو بزن بعد رو به جمع و با صدای بلند گفت: -کیا موافقن سیاوش پیانو بزنه? کیا? تو هم ویولونت رو بیار سیاوش برای لحظه ای ماتش برد از این حرکت. اخم هایش در هم رفت، دستش را از دست سودابه بیرون کشید و نگاهی غضب آلود به دختر عمه اش انداخت. اما دختر عمه گرامی اصلا به خودش نگرفت و گفت: -اخم بهت نمیاد سیا جون. قبلا دستت رو میگرفتم کلی ذوق میکردی و بعد گویی تازه متوجه حضور راحله شده باشد گفت: -آها! راستی یادم نبود دیگه در حضور حاج خانم نمیشه باهات راحت بود. البته فک کنم حاج خانوم بخوان برن برای نماز...تا ایشون میرن اقامه نماز شمام بیا یه دو نوازی برا ما انجام بده. میرم کیارو هم بیارم. و خنده مستانه ای سر داد و به سراغ کیانوش رفت تا وادارش کند ویولونش را بیاورد. سیاوش خشمگین و بهت زده از این حرکات سودابه، سر جایش خشک شده بود. حالا راحله چه فکری راجع به او میکرد? نگاهش را به سمت راحله چرخاند. چشم هایش پر از خشم بود و استیصال... اما راحله .... میدانست اینها از همان قسم کلک های زنانه ست برای رسیدن به آنچه که سودابه می خواست. او تازه به سیاوش نرسیده بود. رفتار هایش را دیده بود. می شناخت سیاوشش را. امثال سودابه ها در دانشگاه زیاد بودند و راحله دیده بود برخورد سیاوش را. از طرفی بهت سیاوش معلوم میکرد چقدر از این دروغ مثلا زیرکانه متعجب است. برای همین با نگاهی آرام رفتن سودابه را تماشا میکرد. چقدر محتاج ترحم بودند چنین دخترکانی. نمیگذاشت چنین نقشه های مسخره ای به ثمر بنشیند و رابطه او و همسرش را خراب کند. برای همین سرش را به طرف سیاوش چرخاند، با نگاهی مهربان تر از همیشه و لبخندی گرم به همسرش خیره شد، همان دستی را که سودابه گرفته بود در دستهایش گرفت، چقدر یخ کرده بودند! طفلکی سیاوش! نشست و سیاوش را هم وادار کرد کنارش بنشیند. با ملایمت پرسید: -نگفته بودی بلدی پیانو بزنی!! پ.ن: ایه ۴۰ سوره نمل... قال هذا من فضل ربی لیبلونی ااشکر ... ...
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻ردپای FATF در ترور رهبران حزب‌الله لبنان 🔹ترورهای پیاپی رهبران حزب الله پس از همکاری دولت لبنان با و ارائه اطلاعات مالی به این نهاد خارجی رقم خورده است... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯 با این کار ممکن نیست خدا بی‌جوابمان بگذارد! 🎥 آیت‌الله مصباح یزدی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
برندگان عکس کارت ملی را به ادمین ارسال فرمایند https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90