Mohammadhossein_pouyanfar__Delshoore_shirin_320.mp3
3.04M
محمد حسین پویانفر
دلشوره شیرین
✨﷽✨
🌼حاج آقای قرائتی داستانی از شخصی نقل فرمود: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
✍ در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
متوجه شدم پدرم رفتارش هم حسینی بود
شبتان نورانی💚
♻️@Shiitee
🔹جزئیات جدید از وام اربعینی ها
🔹وریر اقتصاد: دستور رئیس جمهور برای کاهش هزینههای زوار #اربعین حضرت #امام_حسین سلام الله علیه قرار شد شبکه بانکی تا سقف ۵ میلیون تومان برای خانوادههای عازم عتبات و ۳ میلیون تومان برای زائران انفرادی تسهیلات قرض الحسنه در نظر بگیرد.
🔹درخواست و واریز این تسهیلات بدون نیاز به حضور در شعبات بانکی است و به حساب سرپرست خانوار واریز میشود. با هماهنگی سازمانهای هدفمندی یارانهها، حج و زیارت، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی اقساط این تسهیلات از حساب یارانه سرپرست خانوار کسر میشود.
🔹برای درخواست دریافت این وام کافی است سرپرست خانوار در سامانه سماح تقاضای خود را اعلام کنند، این تسهیلات بعد از دو روز به حساب سرپرست خانوار واریز میشود.
🔹 تسهیلات زیارت اربعین مشمول همه زواری که تا روز اربعین خروج آنها قطعی خواهد شد، میشود، نرخ سود آن ۴ درصد بوده و هم امکان بازپرداخت به صورت عادی وجود دارد و هم به شکل خودکار از یارانه سرپرست خانوار کسر میشود.
I♻️@Shiitee